گناه
گناه
(یا: معصیت) در لغت بهمعنای بزه، نافرمانی و تبهکاری و مُعَرَّب آن جُناح است. در اصطلاح، سرپیچی از اوامر خداوند، اعم از اعتقادی، قلبی و عملی، است. بهعنوان مثال، شرک از گناهان اعتقادی، کبر از گناهان قلبی، و شرب خمر از گناهان عملی است. در قرآن واژۀ گناه با عباراتی چون اثم، معصیت، زلّه، ذنب، حُوب، و جناح و... بیان شده است. جناح ازجمله لغات فارسی است که در قرآن راه یافته و ۲۴بار استعمال شده است. گناهان به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم میشوند. بعضی گفتهاند همه گناهان از آن جهت که در پیشگاه خداوندِ بزرگ واقع میشوند، بزرگ و کبیرهاند و نتیجه گرفتهاند که گناه صغیره معنای درستی ندارد. علمای اسلامی در پاسخ گفتهاند که هرچند عصیان و تمرّد از سوی انسانی که مربوب خداوند است بزرگ و کبیره است، اما این مقایسه، بین انسان و پروردگار اوست، نه بین یک معصیت با معصیت دیگر، پس منافات ندارند که تمامی گناهان به اعتبار اول کبیره باشند، و به اعتبار دوم، بعضی کبیره باشند و بعضی صغیره. در قرآن تصریح شده است که اگر انسان از کبائر اجتناب ورزد خداوند از سیئات او چشمپوشی میکند (نساء، ۳۱) از این آیه به صراحت معلوم میشود که گناهان، بزرگ و کوچک دارند بعضی نسبت به بعضی دیگر بزرگاند. سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که چگونه میتوان گناهان کبیره را از صغیره بازشناخت؟ در پاسخ گفتهاند که گناهان کبیره را از شدّت نهی از آنها میتوان شناخت. اصرار در نهی، شدت نهی، مانند اینکه دربارۀ آنها به آتش وعده داده شده باشد و امثال آن نشاندهندۀ بزرگی گناه است. بعضی عوامل موجب میشوند گناه صغیره به گناه کبیره تبدیل شود از آن جمله است تکرار صغیره، خشنودی از گناه، کوچکشمردن گناه، بیاعتنایی نشاندادن نسبت به امر خدا و آشکارساختن گناه در بین مردم. از نظر قرآن، همه گناهان جز شرک قابل بخشایش است (نساء، ۴۸۰) و اعمال نیک و پسندیده موجب بخشودگی اعمال ناپسند است (انّالحسنات یُذْهِبنَ السّیئات؛ هود، ۱۱۴) بخشش گناهان کبیره در گرو توبۀ نَصوح است یعنی اینکه آدمی بهطور قاطع از ارتکاب آنها پشیمان شود. در گناه، مختاربودن انسان و مجبور نبودنش برای ارتکاب به گناه، و نیز عمدیبودن آن شرط است. بنابراین، آنجا که انسان از روی اجبار و اضطرار یا غیرعمد مرتکب گناهی میشود، معذور است. در مسیحیت گناهان به دو دسته گناهان مرگبار[۱] و گناهان بخشودنی[۲] تقسیم شدهاند که با مختصر تفاوتی معادل گناهان کبیره و صغیره هستند. در مذهب کاتولیک، گناه بخشودنی را میتوان در خلوت خود نزد خدا اعتراف کرد، ولی گناه کبیره را باید نزد کشیش اعتراف کرد. امروزه کلیسای کاتولیک برای سنجش بزرگی گناه به نیت شخص در هنگام ارتکاب آن توجه میکند. مسیحیان، برخلاف مسلمانان، به گناهکاری ذاتی یا جبلّی[۳] انسان معتقدند و از این رو وی را نیازمند نجات بهواسطۀ مصلوبشدن عیسای مسیح میدانند و توبه تاوانی است که گناهکار در زمین برای گناهش میپردازد. در حالی که مسیحیان و یهودیان هر دو به قصۀ نافرمانی آدم و حوا در باغ عدن اعتقاد دارند، تعبیرهای ایشان از آن متفاوت است. دین یهود ریشهیابی ارتباط گسستۀ انسان با خدا را در آن میبیند و الهیات مسیحی گناهکاری ذاتی انسان را از آن نتیجه میگیرد و میگوید گناه آدم[۴] و حوا[۵] میراثی است که فقط رسالت نجاتبخش مسیح میتواند پاکش کند. کتاب مقدس یهود (عهد عتیق) شامل دعوتهای بیشمار انبیا و زبوریان به توبه از گناهان و بازگشت به پیروی فرمان خداوند است. بسیاری از مصلحان مسیحی مانند جان ویکلیف[۶] و پروتستانهایی همچون مارتین لوتر[۷] و ژان کالون[۸] منکر وجود گناه بخشودنی بودند و هر گناهی را، هرچند کوچک، مرگبار و سزاوار آتش جهنم میدانستند. در اغلب ادیان شرق آسیا چنین تعابیری از گناه وجود ندارد. در ادیان هندو و بودا، «کارما[۹]» نتیجۀ ناگزیر اعمال انسان اعم از خوب یا بد است و تجسد بعدی هر فردی را کارمای او رقم میزند. آیین دائو/تائو[۱۰] بهطور کلی تلاش برای عمل برخلاف دائو (جریان عالم) را بیهوده و رنجآور میداند.