گیسینگ، جورج (۱۸۵۷ـ۱۹۰۳)
گیسینْگْ، جورج (۱۸۵۷ـ۱۹۰۳)(Gissing, George)
نویسندۀ انگلیسی. در آثارش با لحنی تلخ و بدبینانه به مسائل اجتماعی میپردازد، ازجمله خیابان گراب نو[۱] (۱۸۹۱)، دربارۀ نویسندهای که ازدواج نافرجامی دارد، و اثر شرححالگونۀ مکاتبات خصوصی هنری رایکرافت[۲] (۱۹۰۳). اولین رمانش، کارگران در سپیدهدم[۳]، را در ۱۸۸۰ منتشر کرد. گیسینگ بین ۱۸۸۵ و ۱۸۹۵ چهارده رمان نوشت، ازجمله تودۀ مردم[۴] که اولین اثر موفق او بود؛ زنان عجیب[۵] (۱۸۹۳)، دربارۀ نخستین فمینیستها؛ و عالم اموات[۶] (۱۸۸۹)، در احوال بینوایان لندن. بررسیهایی از زندگی چارلز دیکنز[۷] و چند نوشتۀ انتقادی دیگر نیز بهجای گذاشته است. گیسینگ در ویکفیلد[۸] یورکشر[۹]، متولد شد و در کالج اوئنز[۱۰] منچستر یکی از بهترین دانشجویان بود. برملا شدن سرقت مقداری پول برای کمک به یک روسپی، که به او دلبستگی داشت، به شهرتش بسیار صدمه زد. متعاقب این واقعه مدتی در منچستر حرفۀ منشیگری داشت و در بوستون امریکا از راه تدریس خصوصی و تعمیر وسایل گازی امرار معاش میکرد. در ۱۸۷۸ قبل از اینکه در شیکاگو از گرسنگی از پا درآید، به انگلستان بازگشت. بخشی از این تجارب تلخ در کتاب خیابان گراب نو توصیف شده است. بدبینی فراگیری که در تمامی کتابهای گیسینگ به چشم میخورد با فقر و درماندگی در مراحل مختلف زندگیاش بیارتباط نیست.