ابشالوم
اَبْشالوم (Absalom)
(در عبری بهمعنی «پدر سلامت») در عهد عتیق[۱]، پسر سوم و محبوب داود[۲] (۲ سموئیل، ۳:۳). او پس از آنکه در شورش علیه پدرش شکست خورد، با استری گریخت، ولی مویش به شاخۀ درختی بند شد و به دست یوآب[۳]، خواهرزاده و سردار سپاه داود، کشته شد (۲ سموئیل، ۱۸: ۱۷). ابشالوم مردی توانمند، جاهطلب و زیبارو بود که با ترفند و سوءاستفاده از حسن نیّت مردم، زمینه را برای شورش خود فراهم کرد. پس از چهار سال، دعوتِ خود را در حِبْرون آشکار کرد و چنان توفیق یافت که داود از ترس وی به مَحَنایم[۴] در فراسوی اردن گریخت (زبور داود، مزمور ۳). ابشالوم از یاری اَخیتوفَل[۵] بهرهمند شد، ولی حوشای[۶]، یکی از یاران داود، برای خنثیکردن نقشۀ اخیتوفل به ابشالوم پیوست و اخیتوفل که مشورت خود را عبث یافت از آزردگی خود را به دار آویخت. ابشالوم در جنگل اَفرایم[۷] به سختی شکست خورد و بهرغم آنکه شاه فرمان داده بود به ملایمت با او رفتار کنند به قتل رسید.