نصر، علی عبدالعزیز
نصر، علی عبدالعزیز (صنعاء 1922- 1998م) Ali Abdolazeez Nasr
شاعر، مبارز سیاسی و دولتمرد یمنی. تحصیلات اولیه را به دلیل نقل و انتقال پدرش، در شهرهای صنعاء، تعز و حدیده گذراند و پس از اتمام تحصیلات متوسطه در صنعاء در آموزش و پرورش اشتغال یافت و مدیریت مدرسهی منیره در شهر زیدیه را برعهده گرفت. همزمان با موج دستگیریهای سیاسی که نظام امامت حمیدالدین در 1943 به راه انداخت به عربستان سعودی گریخت. پس از بازگشت به یمن در 1945 به مدیریت مدرسهی سیفیه در شهر حدیده منصوب شد و در این دوره با روزنامهی ایمان و رادیوی صنعاء همکاری کرد. همزمان نیز با نیروهای انقلابی ارتباط داشت و پس از شکست انقلاب مشروطه 1948 دستگیر شد. یک سال بعد پس از آزادی به سمت بازرس مدارس استان حدیده منصوب گردید و سال بعد نیز به خاطر فعالیتهای مبارزاتی از شهر حدیده به یمن جنوبی گریخت و در پایتخت این کشور به تدریس و سردبیری روزنامهی الفجر مشغول شد. همزمان در تحریریهی نشریات الزمان و الشعب نیز همکاری کرد و مقالات، یادداشتها و شعرهای فراوانی از وی در نشریات فتاه الجزیره، التعلم العدنی، النضة، الیقظه، الجنوب العربی، الکفاح و البعث منتشر شد.
نصر در تشکیل جبههی ملی عام (1955م) و همچنین کنگرهی کارگری جنوب یمن مشارکت داشته است. پس از پیروزی انقلاب سپتامبر 1962، ژنرال عبدالله سلال (نخستین رئیس جمهور نظام نوپای جمهوری یمن) وی را به صنعاء فراخواند و او را به کار در رادیو با هدف بسیج تودههای یمن جنوبی برای مبارزه با استعمارگران انگلیسی گماشت. در همین دوره مدیر کلی آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش را نیز برعهده گرفت. سپس به عضویت دفتر سیاسی رئیس جمهور یمن شمالی درآمد و پس از آن مدیریت مؤسسهی پنبه در حدیده به او محول شد. در سال 1964 راهپیمایی بزرگی در شهر حدیده به راه انداخت و در همان سال به عنوان شهردار حدیده انتخاب شد. اما به علت اختلافی که میان مسئولان نظام جمهوری افتاد همراه گروهی از رهبران ناراضی جنبش جمهوریخواهی به خارج از کشور رفت. در سال 1971 به وطنش بازگشت و به نمایندگی از شهر حدیده به مجلس شورای ملی یمن راه یافت. سپس به عضویت مجلس الشعب (خلق) درآمد.
نصر پس از چند دهه مبارزه و فعالیت سیاسی و اجتماعی، بار دیگر به حوزهی فعالیتهای فرهنگی و آموزشی بازگشت و تا آخر عمرش در این کار باقی ماند. وی از مخالفان سرسخت استقلال یمن جنوبی و طرفدار یکپارچگی و وحدت یمن بود و ایدهی فدراسیون جنوب عربی یا استقلال بخش جنوبی یمن را ایدهی اشغالگران انگلیسی میدانست.
در سال 1959 دو دیوان شعر وی با نامهای کفاح شعب و انا الشعب منتشر شد. در 1972 دیوانهای الاسلام ثورة و تشریع؛ در سال 1983 دیوان شذرات من ادب المسیره و در سال 1985 دیوان اعمال المسیره از وی به چاپ رسید.