تونل (کتاب)
تونِل (کتاب)(El tunel)
رمانی از ارنستو ساباتو[۱]، به زبان اسپانیایی، منتشرشده در ۱۹۴۸. خوان پابلو کاستل، نقاشی اهل بوئنوسآیرس[۲]، در نمایشگاهی از آثارش با زنی به نام ماریا برخورد میکند. به نظر خوان چنین میرسد که ماریا تنها کسی است که او را درک میکند. از آن به بعد، کارش میشود به ماریا فکرکردن و برای او نقاشیکردن، با این رؤیا که روزی جایی همدیگر را خواهند دید و دربارۀ نقاشی حرف خواهند زد؛ ازقضا چنین هم میشود. ماریا میپذیرد که معشوق خوان باشد؛ عشقی سوزان و پراضطراب. رفتهرفته خوان، که از ازدواج ماریا با مردی نابینا دچار حسادت شده است، به روابط مبهم او با معماری به نام هونتر، از خویشان شوهرش، شک میکند. موج اضطراب و هیجان، با رفتارهای رازآلود ماریا تشدید میشود. سکوتهای طولانی ماریا، و جذابیت موذیانۀ او بر این تنش چنان میافزاید که سرانجام خوان او را به ضرب چاقو از پای درمیآورد. تونل، که آلبر کامو[۳] و توماس مان[۴] و گراهام گرین[۵] آن را چون شاهکاری ستودهاند، رمانی دربارۀ اضطراب و ازخودبیگانگی انسان قرن بیستمی است.