الکترا
الکترا (Elektra)
دو نمایشنامۀ تراژیک برگرفته از اساطیر یونانی، نوشتۀ اوریپیدس[۱] در ۴۱۳پم، و سوفوکلس[۲]، دربارۀ داستان همدستی الکترا و اورستس[۳] در گرفتن انتقام خون پدر از مادر. آگاممنون[۴] و منلائوس[۵]، پسران اَترئوس[۶]، به فرماندهی سپاه یونان به جنگ شهر تروا[۷] میروند تا هلن[۸]، زن منلائوس را که به او خیانت کرده و به تروا گریخته بود، بازآورند و از مردم تروا انتقام گیرند. آگاممنون پس از نبردی ۱۰ساله شهر تروا را تسخیر میکند و فاتحانه به وطن بازمیگردد. کلوتایمنسترا[۹]، زن آگاممنون، برآن میشود با همدستی معشوق تازۀ خود شوهرش را بهقتل برساند. الکترا که به عقد روستایی فقیری درآمده تا صاحب فرزندانی نجیبزاده نشود، برادر خردسالش اورستس را که وارث پدر بود و از طرف ناپدریاش تهدید میشد، به یکی از دوستان خانوادگی میسپارد تا پس از رسیدن به سن بلوغ انتقام پدر از مادر و ناپدریاش بستاند. چون اورستس به سن بلوغ میرسد، با خواهر خود الکترا نقشۀ قتل مادر را میکشند. در الکترای سوفوکلس به خلاف الکترای اوریپیدس و خوئفوروی آیسخولوس[۱۰]، بیشتر جنبۀ اساطیری ماجرا در برابرِ جنبۀ خانوادگی داستان برجسته شده است. اصطلاح عقدۀ الکترا در روانکاوی برگرفته از این تراژدی است و از آن به وابستگی شدید عاطفی و جنسی دختر به پدر تعبیر میشود. ازجمله نمایشنامههایی که به اقتباس از الکترا تألیف شده است میتوان آثاری از پروسپر ژولیو دو کربیون[۱۱]، بنیتو پرث گالدوس[۱۲] و هوگو فون هوفمانستال[۱۳] را نام برد. اُپراهایی نیز به اقتباس از تراژدی الکترا ساخته شده است، ازجمله اپراهای ژان باپتیست لوموآن[۱۴]، فرانسوا ژوزف گوسک[۱۵]، یوهان کریستیان فریدریش هوفنر[۱۶] و ریشارد اشتراوس[۱۷].