ژرمینال
ژِرمینال (Germinal)
رمانی از امیل زولا، به زبان فرانسوی، منتشرشده در ۱۸۸۵. ژرمینال شانزدهمین رمان از مجموعۀ خانوادۀ روگون ماکار است. اتیین لانتیه، پسر ژروز ماکار، که رمان دیگر این مجموعه، آسوموار، به او اختصاص دارد، به جرم سیلیزدن به رئیس خود در کارگاه راهآهن لیل اخراج، و در حوزۀ زغالسنگ شمال فرانسه مشغول بهکار میشود. اتیین، که طبعی سخت پرخروش دارد، رهبری قیام معدنچیان ستمدیده را بهعهده میگیرد. اعتصاب دوماهۀ معدنچیان با گشودهشدن آتش به روی آنان میشکند، اما آنان به این درک میرسند که میتوانند برای احقاق حق خود بشورند. زولا برای نوشتن این رمان، چندی با نام مستعار مونسو در حوزۀ زغالسنگ شمال فرانسه به گردآوری اطلاعات پرداخت. ژرمینال، در واقع مستندی از زندگی سخت معدنچیانی است که سرمایه، هستیشان را بلعیده است. کارگران معدن، در تشییعِ جنازۀ زولا با شعارِ ژرمینال! ژرمینال! یاد زولا و این رمان را گرامی داشتند.