ماتریالیسم تاریخی
ماتِریالیسم تاریخی (historical materialism)
(یا: مادّهگرایی تاریخی) از مؤلفههای اصلی اندیشۀ مارکس و انگلس و تعیینکنندۀ نوع نگرش آنها به تاریخ. این نگرش پیشرفت تاریخی را قبل از هر چیز وابسته به علل و عوامل مادی میداند. مقدماتی که باید در بررسی تاریخی از آنها حرکت کرد نه از شالودههای خیالی یا جزمیات. واقعیت افراد، اعمال و شرایط زندگی مادی آنهاست، هم شرایطی که حاضر آماده یافتهاند و هم شرایطی که از فعالیت خود آنها بهوجود آمده است. طبق این نگرش، انسانها نخست باید وجود داشته باشند و زندگی کنند تا بتوانند تاریخ بسازند. اما برای زندهبودن قبل از هر چیز خوراک، پوشاک و مسکن و بعضی چیزهای دیگر لازم است. بنابراین نخستین واقعیت تاریخی، تولید وسایلی است که امکان برآوردن این نیازهای اصلی، یا تولید و بازتولید خود زندگی را میسر میکند. به عقیدۀ انگلس، مادهگرایی تاریخی علت نهایی و نیروی محرکۀ اصلی همۀ رویدادهای بزرگ تاریخی را در تکامل اقتصادی جامعه، در تغییرات شیوههای تولید و مبادله، که موجب تقسیم جامعه به طبقات متمایز و مبارزۀ این طبقات علیه یکدیگر میشود، جستوجو میکند. طبق این دیدگاه، رشد نیروهای تولید یک جامعه با روابط تولیدی در تعارض میافتد و درنتیجه میان گروهها و طبقات اجتماعیای که نمایندۀ نیروهای تولیدی روبهرشد و جدیدند از یک سو، و طبقاتی که از روابط اقتصادی و اجتماعی موجود منتفعاند و از آن حمایت میکنند از سوی دیگر، مبارزه شدت میگیرد؛ زمانی که این تضاد به تکامل رسید، زمان انقلاب اجتماعی فرا میرسد. مارکس میکوشد در عین تکیه بر ضرورت این حرکت تاریخی، آن را از فلسفۀ تاریخ تقدیرگرایانۀ[۱] متفکرانی نظیر هگل، که عنصری فراتاریخی[۲] را حاکم بر پیشرفت تاریخ میدانند، متمایز کند و ضرورت تاریخی[۳] را از علل و عوامل درونی و مادی تاریخ بهدست آورد. نیز ← مادهگرایی