موسیقی
موسیقی (music)
هنر ترکیب صداها بهصورت یک تجربۀ ملموس یکپارچه، که نوعاً در هماهنگی با الگوهای قراردادی و در جهت هدفی زیباشناختی باشد. موسیقی را کلاً به گروههایی تقسیم میکنند، همچون موسیقی کلاسیک، جاز، پاپ، کانتری، و وسترن. کلمۀ یونانی موزیکه[۱] تمام هنرهای مرتبط با موزها (الهگان هنر)[۲] را دربرمیگیرد. تمدنهای گوناگون باستانی و جهان امروز، نظامهای موسیقایی خاص خود را پدید آوردهاند. موسیقی شرقی تمایزهایی ظریفتر از موسیقی غربی میان زیرایی (زیروبم) آواها قائل است و تفاوت دیگرش با موسیقی غربی، تا همین اواخر، در فقدان نتنویسی مکتوبی است که قوانین آهنگسازی مخصوص ساخت آثار بزرگ دارند؛ در موسیقی شرقی، الگوهای ملودیک و ریتمیک جداگانه موجودند و استادان موسیقی آزادانه آنها را تعبیر و تأویل میکنند (مانند راگاهای هندی).
قرون وسطا. تاریخ مستند موسیقی غرب از دوران کلاسیک با موسیقی نیایشی کلیسای کاتولیک قرون وسطایی آغاز میشود، که خود برگرفته از پیشینیان عبری[۳] و یونانی است. چهار الگوی گامی، یا مد، که کلام نیایشی بر روی آنها سرودخوانی میشد را ابتدا آمبروسیوس قدیس[۴] در ۳۸۴م بنابه سنت برقرار کرد. قدیس گرگوریوس کبیر[۵] چهار مد دیگر به مدهای اصیل آمبروسیوسی اضافه کرد، و این نظام پایۀ پلنشان گرگورین را تشکیل داد، که هنوز هم در کلیسای کاتولیک رومی بهکار میرود. ارگ در قرن ۸م ساخته شد، و در قرن ۹م استفاده از موسیقی هارمونیدار در کلیساها آغاز شد، که نتنویسی آن تکامل یافت تا بهشکل کنونی درآمد. در قرن ۱۱م کنترپوآن، بهخصوص در صومعۀ سن مارتیال[۶] شهر لیموژ[۷]، فرانسه، وارد کار شد، و در اواخر قرن ۱۲م (توسط لئونن[۸] و پروتن[۹]) به کلیسای نوتردام[۱۰] پاریس نیز راه یافت. در اواخر قرون وسطا تروبادورهای فرانسوی و پرووانسی و آهنگسازان درباری، همچون ماشو[۱۱]، نوعی موسیقی غیرمذهبی را پرورش دادند که برگرفته از موسیقی کلیسایی و محلی بود (← مینهزینگر).
قرنهای ۱۵ و ۱۶. اروپا شاهد رشد موسیقی کنترپوآنی یا پُلیفونیک بود. از نخستین آهنگسازان شناختهشده، جان دانستبل[۱۲]، موسیقیدان انگلیسی بود، که آثارش الهامبخش آهنگساز فرانسوی، گیوم دوفه[۱۳]، بنیادگذار مکتب فلاندری[۱۴] شد؛ اعضای این مکتب عبارت بودند از شاگرد دوفی، یوانس اوکگهم[۱۵]، و آهنگساز رنسانسی، ژوسکن دِ پره[۱۶]. از دیگر آهنگسازان این دورهاند: پالِسْترینا[۱۷]ی ایتالیایی، رولاند دُ لاسوس[۱۸] فلاندری، ویکتوریا[۱۹]ی اسپانیایی، و تامس تالیس[۲۰] و ویلیام بِرد[۲۱] انگلیسی. مادریگال در ایتالیا را اعضای همین مکتب و بعدها آهنگسازان محلی، مانند جووانّی گابرِیلی[۲۲]، تکامل دادند؛ در انگلستان عهد الیزابت نیز آهنگسازانی همچون تامس مورلی[۲۳]، اورلاندو گیبونز[۲۴]، و تامس ویلکز[۲۵] (ح ۱۵۷۵ـ۱۶۲۳) مادریگال میساختند. ازجمله آهنگسازان برجستۀ موسیقی ارگ عبارتاند از آنتونیو د کابتسون[۲۶] (۱۵۰۰ـ۱۵۶۶) در اسپانیا و آندرِآ گابریلی[۲۷] (ح ۱۵۳۳ـ۱۵۸۶) در ایتالیا.
قرن ۱۷. آکادمی فلورانس (کامراتا)[۲۸]، گروهی از هنرمندان و نویسندگان، با هدف احیای اصول تراژدی یونانی تشکیل شد. این حرکت به ابداع رسیتاتیف نمایشی و آغاز اپرا منجر شد. کلاودیو مونتهوردی[۲۹] از نخستین آهنگسازان اپرا بود؛ تا پایان این قرن فرم اپرا را آلساندرو اسکارلاتی[۳۰] در ایتالیا و ژانـباپتیست لولی[۳۱] در فرانسه تکامل دادند. آهنگساز برجسته این عرصه در انگلستان هنری پرسل[۳۲] بود. اوراتوریو در ایتالیا را جاکومو کاریسیمی[۳۳] (۱۶۰۵ـ۱۶۷۴) شکل داد؛ در آلمان، هاینریش شوتس[۳۴] شکل تازهای از موسیقی مذهبی را پدید آورد.
قرن ۱۸. بخش اول این قرن تحت حاکمیت یوهان سباستیان باخ[۳۵] و گئورگ فریدریش هندل[۳۶] قرار داشت. باخ استاد هارمونی و کنترپوآن بود. شهرت هندل نیز امروزه در گرو اوراتوریوهای نمایشیاش است. مهمترین معاصران این دو در فرانسه عبارتاند از فرانسوآ کوپرَن[۳۷] در زمینۀ موسیقی مخصوص ساز کلاویهدار و ژانـفیلیپ رامو[۳۸] در عرصۀ گراند اپرا و باله؛ بعدها اپراهای کریستوف ویلیبالد فون گلوک[۳۹]، با تأکیدی که بر بیانگری نمایشی داشتند، بازگشتی به اصول مونتهوردی را تجربه کردند. ارکستر امروزین از دل حرکتهای گوناگون میانۀ قرن ۱۷، بهخصوص کوششهای یوهان اشتامیتس[۴۰] (۱۷۱۷ـ۱۷۵۷) در مانهایم[۴۱]، تکامل یافت. پسران باخ، کارل فیلیپ امانوئل باخ[۴۲] و یوهان کریستیان باخ[۴۳]، در واکنش علیه فرمهای کنترپوآنی به ایجاد فرم سونات دست زدند، که پایۀ فرمهای کلاسیک سونات، کوآرتت، و سمفونی را تشکیل داد. استادان سبک در زمینۀ این نوع ساختهها، آهنگسازانی بودند، همچون وینی[۴۴]، فرانتس هایدن[۴۵] و ولفگانگ موتسارت[۴۶]. موسیقی با لودویگ وان بتهوون[۴۷] به عملکردهای حرکتی و بیانگرانۀ تازهای رسید.
قرن ۱۹. موسیقی رمانتیک به موضوعهای عاطفی گرایش داشت و نمایندگان مراحل ابتدایی آن عبارتاند از کارل وبر[۴۸]، فرانتس شوبرت[۴۹]، روبرت شومان[۵۰]، فلیکس مندلسون[۵۱]، و فردریک شوپن[۵۲]. رنگآمیزی ارکستری ـ بهخصوص توسط هکتور برلیوز[۵۳] ـ روزبهروز گستردهتر و پرثمرتر شد، و هارمونی جنبۀ کروماتیکتری پیدا کرد. ملیگرایی در این زمان برتری یافت، و در لهستانگرایی شدید شوپن، بهرهبرداری فرانتس لیست[۵۴] از موسیقی مجار، آثار آهنگسازان روس نیکلای ریمسکی ـ کورساکوف[۵۵]، آلکساندر بورودین[۵۶]، مودست موسورگسکی[۵۷]، و قدری کممایهتر، پیوتر ایلیچ چایکوفسکی[۵۸]، آهنگسازان چک آنتونین دوورژاک[۵۹] و بدرژیچ اسمتانا[۶۰]، آهنگساز نروژی ادوارد گریگ[۶۱]، و آهنگسازان اسپانیایی ایساک آلبنیث[۶۲]، انریکه گرانادوس[۶۳]، و مانوئل دِ فایا[۶۴]، این حس نمود پیدا کرد. در عرصۀ اپرا، ریشارد واگنر[۶۵] تحولاتی انقلابی پدید آورد، هرچند تغزلگرایی سنتی ایتالیایی در آثار جوآکّینو روسّینی[۶۶]، جوزپّه وردی[۶۷]، و جاکومو پوچینی[۶۸] ادامه یافت. آهنگساز معاصر واگنر، یوهانس برامس[۶۹]، اصول کلاسیک فرم را در ترکیب با احساسات رمانتیک حفظ کرد. آهنگساز بلژیکی سزار فرانک[۷۰] نیز، با یک زبان کروماتیک تازه، به نوسازی سنت آهنگسازی پُلیفونیک پرداخت.
قرن ۲۰. در حدود سال ۱۹۰۰ واکنشی علیه رمانتیسم در قالب امپرسیونیسم کلود دبوسی[۷۱] و موریس راول[۷۲]، و نیز کروماتیسم غریب ایگور استراوینسکی[۷۳] وآلکساندر اسکریابین[۷۴]، نمایان شد. در اتریش و آلمان شیوۀ آنتون بروکنر[۷۵]، گوستاو مالِر[۷۶]، و ریشارد اشتراوس[۷۷] رودرروی جهان آشفتهساز نوینی از اکسپرسیونیسم تونال آرنولد شونبرگ[۷۸]، آلبان بِرگ[۷۹]، و آنتون وبرن[۸۰] قرار گرفت. پس از جنگ جهانی اول جنبش نئوکلاسیکگرایی، با حضور استراوینسکی، سرگِی پروکوفیف[۸۱]، و پاول هیندمیت[۸۲]، تلاش جهت بازسازی و ابقای اصول عینیگری قرن ۱۸ و نظم در عین حفظ و پایدارسازی یک آوای قرن ۲۰ مشخص را آغاز کرد. در پاریس گروه شش[۸۳] سبک راحتتری را درپیش گرفت، در حالی که آهنگسازان دیگری مثل سر ادوارد الگار[۸۴]، فردریک دِلیوس[۸۵]، و ژان سیبلیوس[۸۶] از مراکز جهانی اروپا همچنان به سنت رمانتیک وفادار ماندند. پیدایش رادیو و ابزار ضبط و پخش صدا، بازار انبوه جدیدی برای موسیقی کلاسیک و رمانتیک پدید آورد، اما این بازار در آغاز دربرابر موسیقی آهنگسازان معاصر مقاومت کرد. سازمانهایی مانند انجمن بینالمللی موسیقی معاصر[۸۷] بیش از پیش مسئولیت تضمین تداوم اجرای عمومی این موسیقی جدید را برعهده گرفتند. آثار گوستاو هولست[۸۸] و رَلف وون ویلیامز[۸۹] علاقۀ همگانی به موسیقی محلی انگلیس را زنده کرد. از دیگر آهنگسازان مهم معاصر عبارتاند از بِلا بارتوک[۹۰] و زولتان کودای[۹۱] در مجارستان، اولیویه مسیان[۹۲] در فرانسه، لوئیجی دالاّ پیکّولا[۹۳] و لوچانو بِریو[۹۴] در ایتالیا، دمیتری شوستاکوویچ[۹۵] در روسیه، و سر آرتور بلیس[۹۶]، آرون کوپلند[۹۷]، ادموند روبرا[۹۸]، سر ویلیام والتون[۹۹]، ساموئل باربر[۱۰۰]، بنجامین بریتن[۱۰۱]، و مایکل تیپِت[۱۰۲] در انگلستان و امریکا.
پیشرفتهای جدید. نیمۀ دوم قرن ۲۰، شاهد تحولات شگرفی در ماهیت آهنگسازی و سازهای بهکار رفته برای تولید صدا بوده است. ضبط استودیویی، پیشرفت در موسیقی ملموس (موزیک کنکرت) برمبنای صداهای طبیعی ضبطشده، و موسیقی الکترونیک که در آن صداها بهصورت الکتریکی تولید میشوند را میسر ساخت، و این پیشرفتها ضامن آفرینش موسیقی بهمنزلۀ پدیدهای کامل و بینیاز از تفسیر در اجرای حضوریاند. موسیقی شانسی که جان کِیج[۱۰۳] رواج داد، شکلی از موسیقی را ارائه کرد که برای برانگیختن پیآمدهایی پیشبینینشده طراحی شده بود تا بدینترتیب ارتباطهای جدیدی شکل گیرد؛ موسیقی شانسی، دستپروردۀ پیِر بولز[۱۰۴]، آزادی انتخاب از میان گسترهای از گزینشها را در اختیار اجراکنندگان قرار داد. در آلمان، آثار پیشتاز کارلهاینتس اشتوکهاوزن[۱۰۵]، صداهای موسیقایی و تکنیکهای آهنگسازی نوینی ارائه کرد. از دهۀ ۱۹۶۰ رایانه برای پیشرفت در زمینۀ ترکیب آواهای موسیقایی، و نیز در اجرای خودکار تکنیکهای آهنگسازی، محور توجه قرار گرفت، که این امر بیش از همه در دانشگاه استنفورد[۱۰۶] و موسسۀ فناوری ماساچوست[۱۰۷] در امریکا، و موسسۀ ایرکام[۱۰۸] در پاریس نمود دارد.
- ↑ Mousike
- ↑ Muses
- ↑ Hebrew
- ↑ St Ambrose
- ↑ St Gregory the Great
- ↑ St Martial
- ↑ Limoges
- ↑ Léonin
- ↑ Perotin
- ↑ Notre-Dame
- ↑ Machaut
- ↑ John Dunstable
- ↑ Guillaume Dufay
- ↑ Flemish
- ↑ Joannes Okeghem
- ↑ Josquin Desprez
- ↑ Palestrina
- ↑ Roland de Lassus
- ↑ Victoria
- ↑ Thomas Tallis
- ↑ William Byrd
- ↑ Giovanni Gabrieli
- ↑ Thomas Morley
- ↑ Orlando Gibbons
- ↑ Thomas Weelkes
- ↑ Antonio de Cabezon
- ↑ Andrea Gabrieli
- ↑ The Florentine Academy (Camerata)
- ↑ Claudio Monteverdi
- ↑ Alessandro Scarlatti
- ↑ Jean-Baptiste Lully
- ↑ Henry Purcell
- ↑ Giacomo Carissimi
- ↑ Heinrich Schütz
- ↑ Johann Sebastian Bach
- ↑ Georg Friedrich Handel
- ↑ François Couperin
- ↑ Jean-Philippe Rameau
- ↑ Christoph Willibald von Gluck
- ↑ Johann Stamitz
- ↑ Mannheim
- ↑ Carl Phillip Emmanuel Bach
- ↑ Johann Christian Bach
- ↑ Viennese
- ↑ Franz Haydn
- ↑ Wolfgang Mozart
- ↑ Ludwig van Beethoven
- ↑ Carl Weber
- ↑ Franz Schubert
- ↑ Robert Schumann
- ↑ Felix Mendelssohn
- ↑ Frédéric Chopin
- ↑ Hector Berlioz
- ↑ Franz Liszt
- ↑ Nikolai Rimsky-Korsakov
- ↑ Alexander Borodin
- ↑ Modest Mussorgsky
- ↑ Pyotr Il’yich Tchaikovsky
- ↑ Antonin Dvorák
- ↑ Bedrich Smetana
- ↑ Edvard Grieg
- ↑ Isaac Albéniz
- ↑ Enrique Granados
- ↑ Manuel de Falla
- ↑ Richard Wagner
- ↑ Gioacchino Rossini
- ↑ Giuseppe Verdi
- ↑ Giacomo Puccini
- ↑ Johannes Brahms
- ↑ César Franck
- ↑ Claude Debussy
- ↑ Maurice Ravel
- ↑ Igor Stravinsky
- ↑ Alexander Skriabin
- ↑ Anton Bruckner
- ↑ Gustav Mahler
- ↑ Richard Strauss
- ↑ Arnold Schoenberg
- ↑ Alban Berg
- ↑ Anton Webern
- ↑ Sergei Prokofiev
- ↑ Paul Hindemith
- ↑ Les Six
- ↑ Sir Edward Elgar
- ↑ Frederick Delius
- ↑ Jean Sibelius
- ↑ International Society for Contemporary Music
- ↑ Gustav Holst
- ↑ Ralph Vaughan Williams
- ↑ Béla Bartók
- ↑ Zoltán Kodály
- ↑ Olivier Messiaen
- ↑ Luigi Dallapiccola
- ↑ Luciano Berio
- ↑ Dmitri Shostakovich
- ↑ Sir Arthur Bliss
- ↑ Aaron Copland
- ↑ Edmund Rubbra
- ↑ Sir William Walton
- ↑ Samuel Barber
- ↑ Benjamin Britten
- ↑ Michael Tippett
- ↑ John Cage
- ↑ Pierre Boulez
- ↑ Karlheinz Stockhausen
- ↑ Stanford University
- ↑ MIT
- ↑ IRCAM