شعر
شعر (poetry)
گونهای ادبی که بیشتر برای توصیف احساسات و افکار مناسب است. فشردگی و ایجاز شعر غالباً حاصل صناعاتی نظیر استعاره و تشبیه است، که به خواننده امکان میدهد معنایی از آن استخراج کند. از اینرو معنای یک شعر به اعتبار زمان و مکان و خواننده فرق میکند و این خود بخشی از جذابیت شعر است. در شعر پیروی از قواعد دستوری خشک نثر (زبان نوشتاری متعارف) الزامی نیست، و غنای زبان شعر سبب میشود تا عقل و احساس خواننده بیشتر درگیر شوند. علیالقاعده، تفاوت شعر با نثر در آرایش کلمات است که در شعر معمولاً آهنگین و همقافیهاند و از ترتیبی موزون، موسوم به وزن، پیروی میکنند. با اینحال امروزه تفاوت شعر با نثر چندان روشن نیست. نثر موزون و شعرگونه را گاهی «شعر منثور» میگویند (← شعر_منثور). شعر را نظر به گستردگی آن، میتوان بهصورتهای مختلف دستهبندی کرد. مثلاً جداکردن اشعار موزون از غیرموزون، یا تمایز میان اشعار غنایی[۱] (از قبیل غزل[۲]) و روایی[۳] یا حماسی (مانند مثنوی و منظومه). زبان و تصویرسازی در شعر روایی غالباً پیچیدگیهای شعر غنایی را ندارد. شعر آزاد[۴] از دیگر انواع شعر است؛ این نوع شعر مقید به وزن و قافیه نیست. گاهی از آرایش صوری کلمات شعر در صفحۀ کاغذ برای ساختن شکلی یا تأکید بر کلمات و عباراتی خاص و ارتباط آنها با یکدیگر استفاده میشود. حتی در شعر وزندار، جای کلمات در سطر ممکن است این جلوه را ایجاد کند. شعر، که در اصل سنتی شفاهی بود، ارزش فرهنگی فراوانی در نثر اساطیر و ادیان داشته چراکه در جوامع ابتدایی روشی برای داستانگویی و پیامرسانی بوده است. در این مرحله قالب شعر را نه قافیه بلکه ترصیع یا جناس آوایی[۵] تعیین میکرد. با تحول قالبهای ادبی، ساختارهای صوری در ایجاد وزن اهمیت بیشتری یافتند و جایگزین جناس آوایی شدند. از ویژگیهای شعر انگلیسی در رعایت وزن تأکید بر هجاهای مؤکد و نامؤکد است. حال آنکه در شعر فارسی رعایت وزن مبتنیبر کوتاهی و بلندی هجاهاست که به آن افاعیل عروضی میگویند. اشعار عاشقانه در قالب غزل بهکار میرود که الگوی دقیقی دارد. سایر قالبهای وزنی مشتملاند بر مثنوی و قصیده و رباعی. این قالبها برای بیان مضامین مختلف بهکار رفتهاند، مثلاً غزل برای ابراز عشق بهکار میرود، مثنوی برای داستانپردازی و روایت نبرد و امثال آن. در برخی دیگر از قالبهای شعری تصویرپردازی عنصر اساسی است، چنانکه فیالمثل شعر شبانی به تصویرهای طبیعت و روستا متکی است. اشعار دورههای متأخر، خصوصاً دورۀ مدرن، انعطاف بیشتر و تقید کمتری به قواعد ساختاری و دستور سنتی دارند؛ آثار بدون وزن و قافیه نیز شعر بهشمار میآیند. به اینترتیب تکیه بر تصویرپردازی و استفاده از صناعات ادبی به مراتب بیشتر از اتکای به جناس آوایی، تعداد هجاها، یا هماهنگی قافیهها اهمیت پیدا میکند. نثر موزون، که مجاز و کنایه و تصویرهای شاعرانه دارد، گاهی شعر منثور نامیده میشود. این نامگذاری هم بیارتباط با نوگرایی[۶] نیست.