روی بلاس
روی بلاس (Ruy Blas)
نمایشنامهای منظوم از ویکتور هوگو، به زبان فرانسوی، نخستین اجرا در ۱۸۳۸. دون سالوست، نجیبزادۀ صاحبشوکتی که بهسبب فریفتن یکی از ندیمگان ملکه اعتبار خود را از دست داده است، پیشخدمت خود، روی بلاس، را با عنوانی کذایی و اشرافی به دربار میفرستد. روی بلاس، که بهدرستی درس نخوانده اما آنقدر گرسنگی کشیده است که موقعیتهای طلایی را از کف ندهد، با ملکۀ متکبر پیوندی فاسقانه مییابد، اما پس از آنکه به وزارت میرسد همّ خود را صرف ایجاد اصلاحات میکند و وجهه و مقامی درخور مییابد. دون سالوست به نام روی بلاس با ملکه در مکانی دورافتاده قراری میگذارد و راز روی بلاس را بر او فاش میکند. روی بلاس انتقام ملکه را با کشتن دون سالوست میگیرد و خود را نیز میکشد. روی بلاس از واپسین نمایشنامههای رمانتیک هوگو بهشمار میرود. نویسنده میکوشد افول سلطنتهای اسپانیا و اتریش را توصیف کند. این نمایشنامه، که از قدرت تخیلی سرشار هوگو مایه گرفته، از آثاری است که هنوز به روی صحنه برده میشود.