هوگو، ویکتور (۱۸۰۲ـ۱۸۸۵)

From ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(Redirected from ویکتور هوگو)
ویکتور هوگو
Victor Hugo
زادروز بزانسون ۱۸۰۲م
درگذشت ۱۸۸۵م
ملیت فرانسوی
تحصیلات و محل تحصیل فارغ التحصیل از کول پلی تکنیک پاریس
شغل و تخصص اصلی رمان نویس، شاعر و نمایش نامه نویس
آثار

گوژپشت نتردام (۱۸۳۱)، برگ‌های خزان کتاب شعر: سرودهای سپیده‌دم (۱۸۳۵)، نداهای درونی (۱۸۳۷)، و پرتوها و سایه‌ها (۱۸۴۰)

بینوایان (۱۸۶۲)
خویشاوندان سرشناس ادبیات غرب، تیاتر
جوایز و افتخارات سه‌بار برندۀ جایزۀ آکادمی مسابقات گل‌های تولوز

هوگو، ویکتور (۱۸۰۲ـ۱۸۸۵)(Hugo, Victor)

ويکتور هوگو
تصویری ازچاپ اول کتاب گوژپشت نوتردام
تصویر کوزت، اثر امیل بایار (1862)، از نسخه اصلی بینوایان

رمان‌نویس، شاعر، و نمایش‌نامه‌نویس فرانسوی. نمایش‌نامۀ منظوم ارنانی[۱] (۱۸۳۰) جایگاهش را در مقام رهبر رمانتیسم فرانسوی تثبیت کرد. این نخستین نمایش‌نامه از رشته نمایش‌نامه‌هایی بود که در دهۀ ۱۸۳۰ و اوایل دهۀ ۱۸۴۰ نوشت؛ برخی دیگر از نمایش‌نامه‌هایش عبارت‌اند از شاه تفریح می‌کند[۲] (۱۸۳۲) و روی بلاس[۳] (۱۸۳۸). از آثار رمانتیک اوست نتردام دو پاری[۴] (۱۸۳۱)، و بینوایان[۵] (۱۸۶۲). هوگو در ادبیات فرانسه جایگاهی خاص دارد، زیرا به رمانتیسم فرانسوی زیبایی خاصی داد و روحیۀ رمانتیک را پس از افول آشکارش ۳۰ سال زنده نگه‌داشت. نوشته‌هایش به‌سبب سرزندگی، گستردگی مضامین، قدرت تغزلی زیبا، بلاغت خیره‌کنندۀ زبانی، توانایی در بیان صحنه‌های رقت‌بار، و حالت‌هایی همچون ترس و برافروختگی و تنوع سبک و مهارت در به‌کارگیری وزن و زبان درخور توجه است. هوگو به‌رغم نداشتن طنز و تناسب در کار، و خودستایی همه‌جانبه همچنان در زمرۀ غول‌های ادبی محسوب می‌شود. در بزانسون[۶] زاده شد. پسر یکی از ژنرال‌های ناپلئون بود و کودکی‌اش در پایگاه‌های نظامی گذشت. در مدارس پاریس و مادرید درس خواند و از اکول پلی‌تکنیک[۷] پاریس فارغ‌التحصیل شد. استعداد ادبی‌اش از کودکی مشهود بود: قبل از چاپ نخستین کتاب شعرش در ۲۰سالگی سه‌بار برندۀ جایزۀ آکادمی مسابقات گل‌ها[۸]ی تولوز[۹] شد. عقاید سیاسی هوگو در طول زندگی‌اش دستخوش تغییرات بسیار شد. از دورۀ سلطنت لوئی فیلیپ[۱۰] سلطنت‌طلب بود و نمایندۀ پاریس در مجلس مؤسسان[۱۱] و بعد آزادی‌خواه افراطی شد. سرانجام پس از راه یافتن به مجلس قانون‌گذاری[۱۲] در ۱۸۴۸، به جمهوری‌خواهان دموکراتیک پیوست. هواداری‌اش از آرمان‌های جمهوری‌خواهانه و مخالفتش با کودتای لوئی ناپلئون[۱۳]، به تبعیدش در ۱۸۵۱ انجامید. به بروکسل، جرسی[۱۴]، و سرانجام گرنزی[۱۵] گریخت، تا سقوط امپراتوری (۱۸۷۰) در این شهر زندگی کرد، و پس از آن در جمهوری سوم[۱۶] سناتور شد. هنگامی‌که درگذشت در حکم قهرمان ملی فرانسویان بود و در پانتئون[۱۷]، پاریس، به‌خاک سپرده شد. هوگو کار ادبی‌اش را با چکامه‌ها و اشعار گوناگون[۱۸] (۱۸۲۲) و دو داستان منثور اغراق‌آمیز هان ایسلندی[۱۹] (۱۸۲۳) و بوگ ژارگال[۲۰] (۱۸۲۶) شروع کرد. کتاب دوم، اشعار او به‌نام چکامه‌ها و بالادها[۲۱] (۱۸۲۶) و سومین کتابش شرقیات[۲۲] (۱۸۲۹) ذوق و عقاید او را به‌خوبی نشان می‌دهد. این شعرها بی‌نهایت رمانتیک‌اند، موضوع آن‌ها خشن و تخیلی، وزن آن‌ها متنوع و بی‌قاعده، و زبان‌شان عالی و خیره‌کننده است. نخستین نمایش‌نامه‌اش کرامول[۲۳] (۱۸۲۸)، که هرگز اجرا نشد، بیش از آنچه خصوصیات نمایش داشته باشد رمانسی در قالب نمایش است. مقدمۀ آن در حکم بیانیۀ مکتب جدید رمانتیک بود و بر استقلال نمایش‌نامه‌نویس و رهایی‌اش از همۀ قراردادهای کهنه تأکید داشت. ارنانی، نخستین نمونه از نمایش‌نامه‌های اوست که سبک و سیاق مشخصۀ آثار او را دارند. این اثر در ۱۸۳۰ در تئاتر فرانسه[۲۴] به اجرا درآمد. موضوع آن خودکشی نجیب‌زادۀ اسپانیایی در لحظۀ ازدواجش به‌سبب مسئله‌ای حیثیتی است و سبک آن در تضاد کامل با همۀ سنت‌های تئاتر فرانسه است. این نمایش‌نامه سبب بروز مجادلات طولانی و تندی میان طرفداران کلاسیسم و رمانتیسم شد. در ۱۸۳۱، رمانس منثور نتردام دو پاری (گوژپشت نتردام) را نوشت که به‌همان اندازۀ ارنانی انقلابی بود؛ رمانی متکلف، اما زنده و پرتصویر از پاریس قرون وسطا که تأثیر والتر اسکات[۲۵] را نشان می‌دهد؛ این کتاب با آن‌که از تناسب، طنز، و ساختاری کامل بی‌بهره است، امّا استعداد هوگو را در توصیف، کنترل احساسات، و به‌کارگیری زبان فاخر شاعرانه نشان می‌دهد. این داستان بعدها با نام گوژپشت نتردام[۲۶] در ۱۹۲۴ و ۱۹۳۹ به‌ فیلم درآمد. هوگو در همان سال برگ‌های خزان[۲۷] را نوشت که کتاب شعری تغزلی و اندیشمندانه بود. چند سال بعد را به نوشتن نمایش‌نامه اختصاص داد: ماریون دلورم[۲۸] (۱۸۳۱)، شاه تفریح می‌کند، که اُپرای ریگولتّو[۲۹]، اثر جوزپّه وردی[۳۰]، برپایۀ آن ساخته شده است، لوکرس بورژیا[۳۱] (۱۸۳۳)، ماری تیودور[۳۲] (۱۸۳۳)، آنگلو[۳۳] (۱۸۳۵)، روی بلاس، و بورگراوها[۳۴] (۱۸۴۳). همۀ این نمایش‌نامه‌ها تسلّط زبانی و خلاقیت نویسنده را نشان می‌دهند، امّا ساختار چندانی ندارند. هوگو هم‌زمان با نوشتن این نمایش‌نامه‌ها چند کتاب شعر هم منتشر کرد، ازجمله: سرودهای سپیده‌دم[۳۵] (۱۸۳۵)، نداهای درونی[۳۶] (۱۸۳۷)، و پرتوها و سایه‌ها[۳۷] (۱۸۴۰). هوگو به هنگام تبعید در گرنزی، کیفرها[۳۸] را منتشر کرد (۱۸۵۳)، که فریاد خشمی علیه امپراتوری دوم[۳۹] بود. این کتاب نمونۀ کمیابی از هجو تغزلی و ترکیبی از شعر واقعی و هتاکی است. پس از سه سال خاموشی، با کتاب تأملات[۴۰] (۱۸۵۶) سبکی کاملاً متفاوت از خود نشان داد. این کتاب مجموعه غزل‌های اوست که به‌سبب زیبایی بیان، سبک گفتار ساده، و وسعت و عمق اندیشه، حائز اهمیت است. در ۱۸۵۹ افسانۀ قرون[۴۱] را منتشر کرد که مجموعه‌ای از شعرهای روایی و تصویری بود. این مجموعه به دوره‌های مختلف تاریخ جهان می‌پردازد و اگرچه نامتقارن است، برخی از شاهکاری‌های او را دربردارد. در ۱۸۶۲، بینوایان را منتشر کرد؛ داستان منثور بلندی که به زندگی معاصر می‌پردازد. بخش‌های توصیفی این رمان فوق‌العاده‌اند و اگرچه سبک آن گاهی تصنّعی است و طرح داستان خطا دارد، بیشتر متن رقت‌انگیز و صادقانه است. هوگو با کتاب ترانه‌های کوچه‌ها و جنگل‌ها[۴۲] (۱۸۶۵)، مجموعه‌ای از شعرهای سبک و غنایی، شخصیتی متفاوت از خود نشان می‌دهد؛ لطف و ظرافت برخی از این شعرها، اگرچه همواره خالی از صناعت‌پردازی نیست، انعطاف‌پذیری خارق‌العاده‌اش را مشخص می‌کند. داستان منثور دیگرش، کارگران دریا[۴۳] (۱۸۶۶)، داستان ماجراهای پرسوزوگداز و از خودگذشتگی است که در منطقۀ ماهی‌گیری گرنزی اتفاق می‌افتد. نوشته‌هایش در سال‌های آخر عمر و پس از بازگشت به فرانسه اهمیت کمتری دارند، از آن جمله‌اند: سال مخوف[۴۴] (۱۸۷۲)؛ و شعرها؛ ۹۳[۴۵] (۱۸۷۳)، داستانی تاریخی؛ افسانۀ دوم قرون[۴۶] (۱۸۷۷)؛ داستان یک جنایت[۴۷]؛ پنج جلد شعر؛ هنر پدربزرگ بودن[۴۸] (۱۸۷۷)؛ پاپ[۴۹] (۱۸۷۸)؛ ترحّم عالیه[۵۰] (۱۸۷۹)؛ الاغ[۵۱] (۱۸۸۰)؛ چهار نفخۀ روح[۵۲] (۱۸۸۱)؛ و یک نمایش‌نامه به نام تورکمادا[۵۳] (۱۸۸۲).



  1. Hernani
  2. Le Roi s’amuse
  3. Ruy Blas
  4. Notre-Dame de Paris
  5. Les Misérables
  6. Besançon
  7. Ecole Polytechnique
  8. Floral Games
  9. Toulouse
  10. Louis Philippe
  11. Assemblée Constituante
  12. Assemblée Legislative
  13. Louis Napoleon
  14. Jersey
  15. Guernsey
  16. Third Republic
  17. Panthéon
  18. Odes et poésies
  19. Hand’Islande
  20. Bug Jargal
  21. Odes et ballades
  22. Orientales
  23. Cromwell
  24. Théâtre Français
  25. Walter Scott
  26. The Hunchback of Notre Dame
  27. Les Feuilles d’automne
  28. Marion Delorme
  29. Rigoletto
  30. Giuseppe Verdi
  31. Lucrèce Borgia
  32. Marie Tudor
  33. Angelo
  34. Les Burgraves
  35. Chants du crépuscule
  36. Les Voix intérieures
  37. Les Rayons et les ombres
  38. Les Châtiments
  39. Second Empire
  40. Les Contemplations
  41. Légende des siècles
  42. Chansons des rues et des bois
  43. Les Travailleurs de la mer
  44. L’Année terrible
  45. Quatre-Vingt-Treize
  46. Seconde légende des siècles
  47. Histoire d’un crime
  48. L’Art d’être grand-père
  49. Le Pape
  50. La Pitié supreme
  51. L’Ane
  52. Les Quatre Vents de l’esprit
  53. Torquemada