جامعه
جامعه (society)
گروهی وسیع شامل سازمانهای متعدد و تعدادی از انسانها که درطی ادوار از اتکای متقابل اجتماعی و انتظام جمعی بهرهمند باشد. جامعه مفهومی است که از روابط بین افراد پدید میآید، اما ماهیتی متفاوت از مجموع خصوصیات فردی را احراز میکند. به تعبیر دیگر جامعهای کلی است متمایز از اجزای خود و وجود کیفی آن مستقل از افراد است. جامعه یک ابداع انسانی است که ورای افراد موجودیت مییابد و قبل از آنها بوده و بعد از آنها نیز باقی خواهد ماند. جامعه نسبت به اجتماع متأخر است، چراکه اعضا در جامعه نه بهطور ذاتی و سرشتی، بلکه بهگونهای آگاهانه و ارادی، بهخاطر مقاصد و منافع معینی دور هم گرد آمده و اتفاق یافتهاند. در جامعه، شبکۀ روابط انسانی از برخورد با نهادها و سازمانهای اجتماعی، نظمهای اساسی یا الگوبندیهایی را بهوجود میآورد که این الگوبندیها بهمثابۀ ابزاری است که به انسانها در چگونگی برقراری ارتباط با یکدیگر یاری میرساند و برای آنکه سازمان اجتماعی سطح مطلوب و جامعه نظم خود را حفظ کند باید رفتارهایی که صورت الگو بهخود گرفته، پیشبینیپذیر بوده و استمرار و دوام داشته باشد تا امکان انتقال آن از نسلی به نسل دیگر بهراحتی صورت پذیرد. شالودۀ هر جامعهای بهطور نسبی بر پایۀ هنجارها، ارزشها و آداب و رسومی قرار دارد که در طول سالیان دراز پذیرفته شده و مبین احساسات ریشهدار، عادات و شیوههای ثابت و تجویزشده رفتار هستند و از میان آنها برخی که مهمتر بهنظر میرسند تبدیل به قوانین میشوند و ضمانت اجرا پیدا میکنند. میزان اِعمال نظارت اجتماعی در هر جامعه به توانایی اعضای جامعه در انطباق خود با هنجارهای موجود بستگی دارد. رشد و توسعۀ شهرنشینی و افزایش تقسیم کار و به تبع آن تخصصیشدن جوامع از حیث اقتصادی و اجتماعی، در روابط گروههای درون جامعه دگرگونی ایجاد کرده است. اساس روابط در جامعه، بر رقابت، دنبال کردن منافع شخصی، کارایی فردی، پیشرفت و تخصصگرایی مبتنی است؛ پیوندهای عاطفی ضعیف و موقت است و برخوردها پراکنده و منقطع و فقط به منظور هدفهای عملیِ خاص صورت میگیرد. در جامعه نوعی ناشناختگی شکل میگیرد که متأثر از روابط رسمی و غیرشخصی میان افراد است. همبستگی موجود در جامعه بر پایۀ تمایز است و انسانها تا جایی این همبستگی را حفظ میکنند که نیازهایشان توسط دیگری برآورده شود. دربارۀ کیفیت و ماهیت جامعه نظرات گوناگونی وجود دارد: طرفداران نظریه اصالت فرد معتقدند که پدیدههای اجتماعی چیزی جز مجموعهای از پدیدههای فردی نیست و برای درک احوال اجتماع درک اعمال و روحیات افراد کافی است، در حالیکه طرفداران اصالت جمع معتقدند که جامعه چیزی فراتر از افراد است، یعنی جامعه خاصیت معینی دارد که متمایز از خواص مجموع آن است. عدهای دیگر به نام ارگانیسمگرایان، جامعه را بهصورت یک ارگانیسم یا موجود زنده در نظر میگیرند که تمام اجزاء درون آن با هم وابستگی متقابل دارند و تغییر در یکی از اجزا منجر به ایجاد تغییر در کل آن میشود. برخی دیگر در قالب تفکر دیالکتیکی جامعه را در کلیت و تامیت آن میبینند که در جریان توقفناپذیر ساختهشدن و ویرانشدن قرار دارد. نیز ← اجتماع (جامعهشناسی)