ازدواج موقت
ازدواج موقّت
(یا: مُتعه؛ صیغه) در فقه شیعه اجرای عقد نکاح با زمانی محدود و مَهری معلوم. با ازدواج دایم از حیث ایجاد اصل رابطۀ زوجیّت تفاوت ندارد، جز اینکه شرایط سهلتری دارد و در مواقع استثنایی که امکان ازدواج دایم فراهم نیست میتواند مشکلگشا باشد. با تمامشدن مدت یا بخشیدن مدت از سوی شوهر، پایان میپذیرد و خلاف ازدواج دایم، نیاز به طلاق ندارد. زن در ازدواج موقت ارث نمیبرد و نفقهاش بر مرد واجب نیست ولی فرزندان حاصل از آن بهطور کامل از پدر و مادر ارث میبرند. عدّۀ متعه، دو حیض است، اما در عدۀ وفات فرقی با ازدواج دایم ندارد، یعنی زن پس از مرگ همسر، باید چهار ماه و دَه روز عدّه نگه دارد. همۀ فقیهان اتفاق دارند که در عهد رسول خدا (ص) تا زمان خلافت عمر، متعه مباح بوده است، اما پس از آن، به عقیدۀ فقهای اهل سنت و نیز زیدیه و اسماعیلیه فسخ شده است؛ لیکن امامیه بر آن است که فسخ صورت نگرفته است. صیغه در یونان باستان مجاز بود و فرزندان حاصل از این رابطه، چنانچه پدرانشان آنها را به رسمیت میشناختند، مشروع به حساب میآمدند. قانون روم نیز صیغه را به رسمیت میشناخت ولی فرزندان زنان صیغه مادام که والدینشان با یکدیگر رسماً ازدواج نمیکردند، نامشروع شناخته میشدند و حق ارثبردن آنها بسیار محدود بود. مسیحیت آن را غیرقانونی اعلام کرد و قسطنطین کبیر قوانینی برای نظارت بر این امر صادر کرد.