الهام

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

اِلهام
(در لغت به‌معنی در دل افکندن، فرادل‌آمدن) حس و حالی که باعث می‌شود شخص به‌گونه‌ای که فراتر از توانایی‌های عادی انسان است بیندیشد، سخن گوید و عمل کند. آن چنان که مفاهیمی از جهان غیب بر دل کسی وارد شود، بی‌آن‌که فرد تلاشی برای به‌دست‌آوردن آن مفهوم کرده باشد. واردشدن این مفاهیم به دل بنده، نیاز به حجت و استدلال ندارد و درنتیجۀ حصول آن، از سوی خداوند به انجام کاری یا ترک عملی وادار می‌شود. مبنای این اصطلاح آیۀ ۸ سورۀ شمس قرآن کریم است. برخی الهام را القای ضمیر نامیده‌اند، زیرا الهام موجب افزون خیر در عمل بنده می‌شود. برخی از عرفا آن را «خاطر حقانی» و «خاطر اول» و نیز «اخبار الهیه» و «خطاب الهی» می‌خوانند و برخی دیگر «خاطر مَلَکی» می‌دانند و آن را با خاطر شیطانی یا وسواس در تقابل می‌بینند. میان الهام و وحی تفاوت زیادی وجود دارد، وحی گونه‌ای خاص از الهام است. وضوح و روشنایی وحی بیش از الهام است. الهام بدون واسطۀ فرشته بر بنده وارد می‌شود و وحی با واسطۀ فرشته؛ از همین‌روست که آنان احادیث قدسی را، اگرچه کلام خداوند است، وحی نمی‌دانند. اساساً وحی خاص نبوّت است و الهام خاص ولایت و از سوی دیگر وحی برای شناساندن خود با تبلیغ همراه است حال آن‌که، الهام از این گونه نیست. در حقیقت الهام نوعی استمرار وحی است که پس از پیامبر، در ولایت جریان می‌یابد. گرچه الهام آموختنی نیست، اما بنده با توجه به تعلیمات شرعی می‌تواند به مقامی برسد که به او الهام شود. برخی رؤیای صادقه را نیز نوعی الهام شمرده‌اند. خداوند بر همۀ موجودات اعم از جماد و نبات و حیوان و انسان و حتی شیطان الهام می‌کند و این الهام غریزی و فطری است، اما الهام غیرفطری که فقط مخصوص انسان است، بر دو گونه است: یکی الهام خاص که مخصوص اولیا و اوصیاست و نوع دیگر الهام عام است که هم مخصوص مؤمن و مسلمان است و هم به غیر مسلمان تعلق می‌گیرد. برخی الهام را یکی از راه‌های مناسب برای رسیدن به علم فراست می‌دانند، اما برخی از عرفا معتقدند الهام در دل مؤمن، همان فراست است. در مثنوی معنوی نیز الهام خاصِّ مردان کامل و اولیاءالله دانسته شده است. الهام همچنین به طیف وسیعی از تجربه‌های دینی، شامل تجربۀ حضور یک نفخه یا دم الهام‌بخش اطلاق می‌شود. نیز ← وحی