ایرج
ایرج
در شاهنامۀ فردوسی، پسر کوچک فِرِیدون. چون فریدون کشور خود را میان ایرج و دو پسر دیگرش، سلم و تور، بخش کرد، ایران و نیزهوران را به ایرج داد. سلم و تور، ناخرسند از تدبیر پدر، بر ایرج رشک بردند و در اندیشۀ کشتن او، لشکری برای کارزار با برادر و پدر آراستند. ایرج را اندیشۀ دوستی با برادران در سر بود، پس بی تاج و تخت و کلاه و سپاه به دلجویی نزد ایشان رفت، اما برادرانش سرِ بریدۀ او را نزد پدر بازفرستادند. منوچهر، نوادۀ ایرج، نیز به کینخواهی نیای خود، سلم و تور را کشت.