رباط
رِباط
(یا: رُباط و رَباط؛ در معانی قرارگاه مرزی، خانقاه، کاروانسرا، مهمانسرا، نوانخانه، قلعه، معبد و دارالعلم بهکار رفته است) در تاریخ اسلام، رباطها نخستین استحکامات ساده در مناطق بیحفاظ مرزی بودند که مجاهدان در آن به دفاع از ثغور ممالک اسلامی میپرداختند. موقعیت جغرافیایی و اقلیمی و مصالح محلی، تنوعاتی را در ساختار معماری رباطها پدید آورده بودند، اما طرح آنها استخوانبندی مشابهی داشت؛ صحنی در میان، اتاقها یا حجرههایی در اطراف، اصطبلهایی در پشت حجرهها، انبارهای اسلحه و تدارکات و برجهایی برای علامتدادن که گاه به یک برج دیدهبانی کاهش مییافت. گاه ناحیهای نیز رباط نام میگرفت. در قرون ۲ تا ۵ق در خراسان و ماوراءالنهر بیش از هزار رباط ساخته شده بود که هنگام حملۀ دشمنان گرسنه، بهویژه در زمستان، روستاییان در آن گرد میآمدند و به دفاع میپرداختند. از قرن ۲ق، که حکمرانان مسلمان در مغرب و شمال افریقا بهقدرت رسیدند، برای مقابله با یورشهای پیدرپی دولت بیزانس، قلعهها و برجهای دفاعی وسیعی بهنام رباط در سواحل دریای مدیترانه بنا کردند. در ۱۷۹ق، هرثمة بن اعین، حکمران خلیفۀ عباسی، نخستین رباط را ساخت و در ۲۰۶ق، زیادهالله اغلبی، رباط سوسه را در تونس بنا کرد. رفتهرفته بر ساکنان رباطها افزوده شد و رباطهای بسیاری برای سکونت مرابطون (رباطنشینان) ایجاد شد که هزینۀ آن را مسلمانان میپرداختند. ریاضتها و عبادتهای خشک و علاقه به جنگ با کافران و سپس با مسلمانان آزاداندیش، سبب شد تا مرابطون به سرزمینهای اسلامی تجاوز و رفتهرفته حکومت مرابطون را پایهگذاری کنند. بسیاری از صوفیان بزرگ چون احمد بن عاصم انطاکی، حلاج و ابراهیم بن ادهم، از مرابطون بودند. سرانجام با گذشت زمان، تحولی در روحیۀ شماری از رباط نشینان پدیدار شد و بهجای مبارزه با پیروان دیگر ادیان، به مبارزه با نفس خویش پرداختند و علاقه و دوستی و همدلی با دیگران را پیشه کردند و رباطهای مرزی رفتهرفته به خانقاه تبدیل شد. از قرن ۴ق به بعد رباطهایی برای شماری از شیوخ معروف متصوفه بنا شد، مانند رباط زوزنی و رباط ابوسعید در بغداد. در قرنهای ۵ و ۶ق، دستگاه خلافت سهمی از بیتالمال را برای ایجاد و هزینۀ رباطها تعیین کرد و نیز آموزش علوم اسلامی، بحث و مناظره، وعظ و خطابه در آنها صورت میگرفت. در رباطها کتابخانه نیز دایر شد و امکانات لازم برای نسخهبرداری از کتابها و تألیف فراهم آمد و رباطها رفتهرفته به دارالعلم تبدیل شدند. ازجملۀ این رباطها، رباط و آرامگاه سیدۀ سلجوقی، همسر ناصرالدین الله عباسی، در کنار رود دجله بود که اوقاف فراوان داشت. از قرون ۴ تا ۸ق شهر شیراز و منطقۀ فارس نیز از نظر بنای رباط و خانقاه اهمیت ویژهای داشت. ازجمله رباطهای شیراز میتوان رباط ترکان، آبش، ابوزرعۀ اردبیلی و رباط شیخ عزالدینمحمد روزبهان را نام برد. رباطهای دیگری نیز در ایران بنا شدهاند که استراحتگاهی در کنار راهها و به کاروانسرا شبیه بودهاند، اما جز بعضی استثناها، مانند رباط شرف در خراسان، عظمت و شکوه کاروانسرا چشمگیرتر بوده است. از دیگر رباطهای مهم است: رباط یاغمیش نزدیک عقدا؛ رباط سپنج سبزوار؛ رباط ملک؛ رباط کاشمر؛ رباط ترک در مسیر تهران ـ اصفهان که از آثار دورۀ سلجوقی است؛ رباط سلطان که مجموعهای از آثار معماری دورۀ سلجوقی است؛ رباط سنگی نطنز که در واقع یک قرارگاه مستحکم نظامی بوده و همۀ بنا و دیوارهای اطراف به ارتفاع ۱۰.۱۰ متر از قلوهسنگ و ساروج ساخته شده و در دورۀ ساسانی یا اوایل اسلام بنا شده است؛ رباط شرف که بر سر راه مشهد به سرخس و در میان یک گودال وسیع طبیعی بنا شده و با ۴,۸۶۳ متر مربع زیربنا دارای تزیینات آجری و گچبری، دو مسجد، و کتیبۀ کوفی با قاب زیبا و گلدار از دورۀ سلجوقی است؛ رباط شیخ علیخان در ۵۰کیلومتری شمال غربی اصفهان که در ۱۰۹۷ق در سلطنت شاه سلیمان صفوی بنا شده است؛ رباط عباسآباد (یا: شاه عباسی) که بر سر راه فیروزکوه به سوادکوه قرار دارد؛ و رباط کریم در نزدیکی تهران که امروزه به شهرستان تبدیل شده است. در برخی منابع، رباط جامع و مجهز را کاروانسرا نامیدهاند. نیز ← کاروانسرا