نریمان

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

نَریمان‌

به‌‌معنی‌ نَرمَنِش‌ و پهلوان‌، در شاهنامۀ فردوسی، پدر سام، نیای رُستَم‌. از او‌ در شاهنامه‌ تنها هنگامی‌ سخن‌ رفته که‌ زال‌ با رستم‌ از رفتن‌ نریمان‌ به‌ دژسپند می‌گوید و از او می‌خواهد که‌ به‌ کوه‌ سپند رود‌ انتقام‌ نیای‌ خود را بستاند. نریمان،‌ در زمان‌ فریدون،‌ مأمور گشودن‌ دژ سپند بود، اما ساکنان‌ دژ او را کشته‌ بودند. سام‌ نیز از لشکرکشی‌ به‌ کین‌خواهی‌ پدر، پس‌ از ماه‌ها و سال‌ها با دست‌ خالی‌ بازگشته‌ بود. پس، رستم‌ در کسوت‌ بازرگانان‌ و با بار نمک‌ که‌ خواستار فراوانی‌ داشت‌ به‌ دژ رفت‌ و انتقام‌ گرفت‌ و با غنیمت‌ فراوانی‌ بازگشت‌.