سام
سام
(به معنی سیاه) پسر نَریمان و پدر زال. بنا بر روایات، جهانپهلوانِ مَنوچهر بود. از روایتها چنین برمیآید که سام بلندپایهای آزاده بود. چون نوذَر، براثر ستمگری، با شورش مردم روبهرو شد، سام را به یاری خواند. با آمدن سام مردم به او روی آوردند و از او خواستند که شاه ایران شود. سام نپذیرفت و بزرگان را از دشمنی با نوذر برحذر داشت و نوذر را به راه راست آورد. اما کار نوذر بار دیگر سستی گرفت و اَفراسیاب برای نبرد به ایران روی آورد. سام در همین هنگام درگذشت. زال در گوراب اُستودانی برای پدر ساخت. در حالیکه ثَعالِبی و مَجمَلُالتَواریخ مرگ سام را در هندوستان میدانند، در متن پهلوی مینوی خرد آمده است که تن سام در دشت پیشانسه نزدیک کوه دماوند است. چون سام به یک ضربت گرز گاوسر خود (به یک زخم) دشمن را از پای درمیآورد به سام یکزخم معروف بود.