گوتیک، معماری

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

گوتیک، معماری (Gothic architecture)

کلیسای جامع شارتر، فرانسه
کلیسای جامع شارتر، فرانسه

سبک معماری رایج در اروپا از میانۀ قرن ۱۲ تا پایان قرن ۱۵م. خطوط عمودی ستون‌ها و منارهای بلند، ارتفاع بسیار در فضاهای داخلی، تاق‌نما یا قوس‌های تیزه‌دار[۱]، تاق‌های تویزه‌بندی شده[۲]، و پشت‌بندهای معلّق[۳]، از مشخصات این شیوه است. نورماندی[۴] و بورگونی[۵] در قرن ۱۲م خاستگاه شیوۀ گوتیک بودند. گرچه این سبک اساساً به کشورهای کاتولیک اروپا، همچون مجارستان و لهستان تعلق دارد، در فرانسه و انگلستان به‌اوج شکوفایی خود رسید. شیوۀ گوتیک گونه‌های محلی مختلفی، اغلب با زیبایی و پیچیدگی بسیار، یافت، و علاوه‌بر کلیساها، کلیساهای جامع، و دیرها، در ساختمان‌های غیردینی نیز به‌کار رفت. سبک گوتیک تا قرن ۱۶ که معماری کلاسیک[۶] احیا گردید، رایج‌ترین شیوۀ معماری در اروپای غربی بود.

فرانسه. معماری گوتیک در فرانسه به چهار دوره تقسیم‌پذیر است: گوتیک آغازین[۷] (۱۱۳۰ـ۱۱۹۰م) که شاهد آغاز کاربرد تاق‌های تیزه‌دار[۸]، ازجمله در کلیسای نتردام[۹]، پاریس (آغاز ساخت در ۱۱۶۰م)، بود. گوتیک سرنیزه‌ای[۱۰] (۱۱۹۰ـ۱۲۴۰م) با قوس‌های تیزه‌دار بلند و باریک، ازجمله در کلیسای جامع شارتر[۱۱] (آغاز ساخت در ۱۱۹۴م)، و کلیسای جامع بورژ[۱۲] (آغاز ساخت در ۱۲۰۹م). گوتیک شعاع‌سان[۱۳] (۱۲۴۰ـ۱۳۵۰م) که نام آن برگرفته از مجموعه‌ای نمازخانه است که از محراب کلیسا منشعب می‌شوند، ازجمله در سنت شاپل[۱۴] (۱۲۲۶ـ۱۲۳۰م) در پاریس. گوتیک متأخر[۱۵] یا گوتیک شعله‌سان[۱۶] (۱۳۵۰ـ۱۵۲۰م) همچون کلیسای سنت ژروه[۱۷] در پاریس.

ایتالیا. سبک گوتیک در ایتالیا اساس کلاسیک داشت و دهانه‌های پهن با قوس‌های ساده و طرح بازیلیکایی[۱۸] از مشخصات آن بود. کلیسای جامع میلان[۱۹] نمونۀ گزیده‌ای از گوتیک ایتالیایی است.

آلمان. سبک گوتیک در آلمان تا اواخر قرن ۱۳م از گوتیک فرانسوی بسیار متأثر بود؛ ازجمله کلیسای جامع کلن[۲۰] ـ بزرگ‌ترین کلیسای جامع شمال اروپا ـ را از روی کلیسای جامع آمیِن[۲۱] ساختند. در آلمان بسیاری از کلیساها را به‌جای سنگ، با آجر بنا می‌کردند.

انگلستان. سبک گوتیک در انگلستان به سه دوره تقسیم می‌شود: گوتیک آغازین انگلستان (۱۲۰۰‌ـ‌۱۲۷۵‌م)، ازجمله در کلیسای جامع سالزبری[۲۲]؛ گوتیک مزیّن[۲۳] (۱۳۰۰‌‌‌ـ‌‌۱۳۷۵‌‌م)، ازجمله در یورک مینستر[۲۴]؛ و گوتیک قائم[۲۵] (۱۴۰۰‌ـ‌۱۵۷۵‌م)، ازجمله در کلیسای جامع وینچستر[۲۶].

قوس‌های تیزه‌دار و طرح‌های پنجره. پایۀ اصلی معماری گوتیک، و وجه تمایز عمدۀ آن با سبک سنگین و ملال‌آور رومانسک[۲۷] (رومی‌وار)، سیستم دقیق و بسیار علمی تاق‌سازی و پشت‌بندی آن است که با حضور قوس تیزه‌دار امکان‌پذیر گردید. افزایش سطح پنجره‌ها در دیوارهای میان پشت‌بندها از نتایج این نظام تکامل‌یافته بود. دیوارها دیگر مجبور به تحمّل بار عمدۀ سقف نبودند و از این‌رو ساخت دیوارهای کم‌ضخامت، و درنتیجه پنجره‌های بیشتر یا بزرگ‌تر میسّر گردید، بی‌آن‌که صدمه‌ای به دیوارها وارد شود. پنجره‌های سرنیزه‌ای[۲۸] (پنجره‌هایی با قوس‌های تیزه‌دار در بالای آن‌ها) را در دسته‌های دو یا سه‌تایی زیر یک تاق قوسیِ محصورکننده تعبیه می‌کردند؛ باقی‌ماندۀ سطح محصورشدۀ دیوار را عمدتاً نورگیرهای گرد کوچک می‌پوشاندند. بعدها قسمت سنگی میان پنجره‌های مختلف و نورگیرها به میل‌های سنگی باریک (وادار[۲۹]) تقلیل یافت، و کل گروه نورگیرهای محصور، به یک پنجره مبدّل گردید. بخش بالایی پنجره، در داخل تاق با شبکه‌‌های سنگی زینتی پر می‌شد که نخست در اشکال هندسی، سپس به‌صورت شکل‌های پیچ‌درپیچ، و سرانجام به‌شکل شطرنجی یا چهارخانه (شکلی که اغلب با گنجاندن وادار افقی[۳۰] یا تیرک افقی در پنجره‌های بزرگ‌تر حاصل می‌شود) بودند. نخستین‌بار معماران رنسانس[۳۱] اصطلاح گوتیک را در اشاره‌ای تحقیرآمیز به هنر قرون وسطا[۳۲] به‌کار بردند. وازاری[۳۳]، منتقد و مورخ قرن ۱۶، سبک‌های هنری قرون وسطا را به گوت‌ها[۳۴] نسبت داد که «کلاسی‌سیسم[۳۵]» را نابود کردند؛ اصطلاح گوتیک احتمالاً بر همین انتساب مبتنی است.

 


  1. pointed arch
  2. rib vaulting
  3. flying buttress
  4. Normandy
  5. Burgundy
  6. classic
  7. early Gothic
  8. ogival (pointed) vaults
  9. Notre Dame
  10. lancet Gothic
  11. Chartres Cathedral
  12. Bourges Cathedral
  13. Rayonnant Gothic
  14. Sainte Chapelle
  15. Late Gothic
  16. Flamboyant style
  17. St Gervais
  18. basilican
  19. Milan Cathedral
  20. Cologne Cathedral
  21. Amiens
  22. Salisbury Cathedral
  23. Decorated
  24. York Minster
  25. Perpendicular
  26. Winchester Cathedral
  27. Romanesque
  28. lancet windows
  29. mullions
  30. transom
  31. Renaissance
  32. medieval
  33. Vasari
  34. Goths
  35. classicism