ساتی ، اریک (۱۸۶۶ـ۱۹۲۵): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ساتی، اِریک (۱۸۶۶ـ۱۹۲۵)(Satie, Erik)<br/> | ساتی، اِریک (۱۸۶۶ـ۱۹۲۵)(Satie, Erik)<br/> | ||
{{جعبه زندگینامه | {{جعبه زندگینامه | ||
|عنوان =اِریک ساتی | |عنوان =اِریک ساتی | ||
خط ۳۰: | خط ۲۹: | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}} | }} | ||
[[File:25004200.jpg|thumb|ساتي، اِريک]] | |||
آهنگساز فرانسوی. قطعههای او برای [[پیانو]]، مثل سه ''ژیمنوپِدی<ref>''Gymnopédies''</ref>'' (۱۸۸۸)، دقیق و غمانگیزند و بیان رُمانتیک را با برداشتهایی فراواقعی هجو میکنند. نگاه زیباشناسانه او، ساده و هجوآمیز، مثلاً در ''مس فقرا<ref>''Messe des Pauvres/Poor People’s Mass''</ref>'' (۱۸۹۵)، از منظر ملیگرایی، پادزهری در مقابل افراطکاریهای ناشی از رمانتیسیسم آلمانی بود. ساتی که مقتدای آهنگسازان ''گروه شش<ref>''Les Six''</ref>'' برشمرده میشد، مفهوم ''موزیک دآموبلمان (موسیقی مبلمان)<ref>''(musique d’ameublement (furniture music''</ref>'' را ترویج میکرد، که خبر از پیدایش رادیو میداد. سفارشی از جانب دیاگیلف<ref>Diaghilev </ref>، به ساختهشدن بالۀ ''رژه<ref>''Parade'' </ref>'' (۱۹۱۷) منجر شد، که در سازبندی آن از بوق کارخانه، ماشین تحریر، و سوت کشتی استفاده شده بود. ساتی برای موسیقی فیلم ''آنتراکت<ref>''Entr’acte''</ref>'' ساختۀ [[کلر، رنه (۱۸۹۸ـ۱۹۸۱)|رنه کلر]]<ref>René Clair</ref> (۱۹۲۴)، سبک تازهای ابداع کرد. پدر ساتی آهنگساز و ناشر آثار موسیقی در [[پاریس، شهر|پاریس]] بود و مادرش، اوژنی ساتی بارنِچ<ref>Eugénie Satie-Barnetsche</ref>، قطعههای کوچک و سادهای برای پیانو میساخت. ساتی فقط یک سال در کنسرواتوار پاریس ماند و پس از آن با نوازندگی در کافه''''ها و ساختن موسیقی برای، هیپسا<ref>Hypsa </ref>، ترانه''''سرای مونمارتر<ref>Montmartre </ref> و پوِلت دارتی<ref>Paulette Darty</ref>، خوانندۀ تالارهای کنسرت، زندگی حقیرانه''''ای را درپیش گرفت. از طریق دوستی با [[دبوسی، کلود (۱۸۶۲ـ۱۹۱۸)|دبوسی]]<ref>Debussy </ref> در حدود ۱۸۹۰، با حلقۀ اندیشمندان ارتباط یافت. همچنین در ۴۰سالگی به تحصیل در اسکولا کانتوروم<ref>Schola Cantorum</ref> زیرنظر ونسان دَ اندی<ref>Vincent d’Indy</ref> و [[روسل، آلبر (۱۸۶۹ـ۱۹۳۷)|آلبر روسل]]<ref>Albert Roussel</ref> پرداخت. دراین''''حال به انتشار قطعه''''های کوچکی برای پیانو با عنوان''''های عجیب و غریب ادامه ''''داد. در سال''''های بعد با [[کوکتو، ژان (۱۸۸۹ـ۱۹۶۳)|ژان کوکتو]]<ref>Jean Cocteau</ref> آشنا شد و در آرکویی<ref>Arcueil </ref> مدرسه''''ای بنا کرد و در آن به آزمودن تأثیر برخی اندیشه''''ها بر آهنگ''''سازان جوان''''تری مثل [[پولانک، فرانسیس (۱۸۹۹ـ۱۹۶۳)|پولانک]]<ref>Poulenc </ref>، [[اوریک، ژرژ (۱۸۹۹ـ۱۹۸۳)|اوریک]]<ref>Auric </ref>، و میّو<ref>Milhaud </ref> پرداخت و آن''''ها را از سبک رُمانتیک که تحت تأثیر آهنگ''''سازان آلمانی، به''''خصوص واگنر<ref>Wagner</ref>، پدید آمده بود دور کرد و به سوی سبکی بی''''آلایش''''تر، فشرده''''تر و وابسته به کلمات پیش رفت. | آهنگساز فرانسوی. قطعههای او برای [[پیانو]]، مثل سه ''ژیمنوپِدی<ref>''Gymnopédies''</ref>'' (۱۸۸۸)، دقیق و غمانگیزند و بیان رُمانتیک را با برداشتهایی فراواقعی هجو میکنند. نگاه زیباشناسانه او، ساده و هجوآمیز، مثلاً در ''مس فقرا<ref>''Messe des Pauvres/Poor People’s Mass''</ref>'' (۱۸۹۵)، از منظر ملیگرایی، پادزهری در مقابل افراطکاریهای ناشی از رمانتیسیسم آلمانی بود. ساتی که مقتدای آهنگسازان ''گروه شش<ref>''Les Six''</ref>'' برشمرده میشد، مفهوم ''موزیک دآموبلمان (موسیقی مبلمان)<ref>''(musique d’ameublement (furniture music''</ref>'' را ترویج میکرد، که خبر از پیدایش رادیو میداد. سفارشی از جانب دیاگیلف<ref>Diaghilev </ref>، به ساختهشدن بالۀ ''رژه<ref>''Parade'' </ref>'' (۱۹۱۷) منجر شد، که در سازبندی آن از بوق کارخانه، ماشین تحریر، و سوت کشتی استفاده شده بود. ساتی برای موسیقی فیلم ''آنتراکت<ref>''Entr’acte''</ref>'' ساختۀ [[کلر، رنه (۱۸۹۸ـ۱۹۸۱)|رنه کلر]]<ref>René Clair</ref> (۱۹۲۴)، سبک تازهای ابداع کرد. پدر ساتی آهنگساز و ناشر آثار موسیقی در [[پاریس، شهر|پاریس]] بود و مادرش، اوژنی ساتی بارنِچ<ref>Eugénie Satie-Barnetsche</ref>، قطعههای کوچک و سادهای برای پیانو میساخت. ساتی فقط یک سال در کنسرواتوار پاریس ماند و پس از آن با نوازندگی در کافه''''ها و ساختن موسیقی برای، هیپسا<ref>Hypsa </ref>، ترانه''''سرای مونمارتر<ref>Montmartre </ref> و پوِلت دارتی<ref>Paulette Darty</ref>، خوانندۀ تالارهای کنسرت، زندگی حقیرانه''''ای را درپیش گرفت. از طریق دوستی با [[دبوسی، کلود (۱۸۶۲ـ۱۹۱۸)|دبوسی]]<ref>Debussy </ref> در حدود ۱۸۹۰، با حلقۀ اندیشمندان ارتباط یافت. همچنین در ۴۰سالگی به تحصیل در اسکولا کانتوروم<ref>Schola Cantorum</ref> زیرنظر ونسان دَ اندی<ref>Vincent d’Indy</ref> و [[روسل، آلبر (۱۸۶۹ـ۱۹۳۷)|آلبر روسل]]<ref>Albert Roussel</ref> پرداخت. دراین''''حال به انتشار قطعه''''های کوچکی برای پیانو با عنوان''''های عجیب و غریب ادامه ''''داد. در سال''''های بعد با [[کوکتو، ژان (۱۸۸۹ـ۱۹۶۳)|ژان کوکتو]]<ref>Jean Cocteau</ref> آشنا شد و در آرکویی<ref>Arcueil </ref> مدرسه''''ای بنا کرد و در آن به آزمودن تأثیر برخی اندیشه''''ها بر آهنگ''''سازان جوان''''تری مثل [[پولانک، فرانسیس (۱۸۹۹ـ۱۹۶۳)|پولانک]]<ref>Poulenc </ref>، [[اوریک، ژرژ (۱۸۹۹ـ۱۹۸۳)|اوریک]]<ref>Auric </ref>، و میّو<ref>Milhaud </ref> پرداخت و آن''''ها را از سبک رُمانتیک که تحت تأثیر آهنگ''''سازان آلمانی، به''''خصوص واگنر<ref>Wagner</ref>، پدید آمده بود دور کرد و به سوی سبکی بی''''آلایش''''تر، فشرده''''تر و وابسته به کلمات پیش رفت. | ||