ادراک فراحسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اِدراک فَراحسّی (extrasensory perception)<br/> هر نوع ادراک ماورای فرآیندهای حسی شناختهشده و متمایز از آنها. گونههای عمدۀ ادراک فراحسی عبارت است از غیببینی<ref>clairvoyance</ref> | اِدراک فَراحسّی (extrasensory perception)<br /> هر نوع ادراک ماورای فرآیندهای حسی شناختهشده و متمایز از آنها. گونههای عمدۀ ادراک فراحسی عبارت است از غیببینی<ref>clairvoyance</ref> (ادراک یا رؤیت شهودی رخدادها و موقعیتها بدون استفاده از حواس)، پیشآگاهی<ref>precognition</ref> (توانایی پیشبینی رخدادها)، و اندیشهخوانی (تلهپاتی)<ref>telepathy</ref> یا انتقال فکر<ref>thought transference</ref> (ارتباط بین اشخاص به شیوههایی بهجز شیوههای شناختهشدۀ مشهود، ملموس، یا شنودپذیر). مطالعات علمی هنوز وجود این تواناییها را اثبات نکرده است. این اصطلاح را، جِی بی راین<ref>J. B. Rhine</ref>، فراروانشناس امریکایی، ابداع کرد. کار تجربی روی ادراک فراحسی معمولاً با روش حدس زدن ترتیب یک بسته کارت ۲۵تایی، حاوی پنج کارت از پنج نماد، و تحلیل آماری نتایج صورت میگیرد و هدف از آن کشف این نکته است که آیا تعداد حدسهای درست بیش از آن است که بتوان آن را به احتمال نسبت داد. | ||
<br /> | |||
---- | ---- | ||
[[Category:روانشناسی و روانپزشکی]] [[Category:اصطلاحات، قوانین و مفاهیم]] | [[Category:روانشناسی و روانپزشکی]] | ||
[[Category:اصطلاحات، قوانین و مفاهیم]] | |||
<references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۲۹
اِدراک فَراحسّی (extrasensory perception)
هر نوع ادراک ماورای فرآیندهای حسی شناختهشده و متمایز از آنها. گونههای عمدۀ ادراک فراحسی عبارت است از غیببینی[۱] (ادراک یا رؤیت شهودی رخدادها و موقعیتها بدون استفاده از حواس)، پیشآگاهی[۲] (توانایی پیشبینی رخدادها)، و اندیشهخوانی (تلهپاتی)[۳] یا انتقال فکر[۴] (ارتباط بین اشخاص به شیوههایی بهجز شیوههای شناختهشدۀ مشهود، ملموس، یا شنودپذیر). مطالعات علمی هنوز وجود این تواناییها را اثبات نکرده است. این اصطلاح را، جِی بی راین[۵]، فراروانشناس امریکایی، ابداع کرد. کار تجربی روی ادراک فراحسی معمولاً با روش حدس زدن ترتیب یک بسته کارت ۲۵تایی، حاوی پنج کارت از پنج نماد، و تحلیل آماری نتایج صورت میگیرد و هدف از آن کشف این نکته است که آیا تعداد حدسهای درست بیش از آن است که بتوان آن را به احتمال نسبت داد.