ارادت: تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\1' به '<!--1') |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ارادت <br> | ارادت <br>(بهمعنی خواستن، میل، قصد و آهنگ) در اصطلاح [[تصوف]]، شور و شوق قلبی [[سالک]] در آغاز سیر و سلوک برای رسیدن به مقصود. ارادت را شرط اول سلوک دانستهاند. [[خواجه عبدالله انصاری]] در ''صدمیدان'' آن را میدان پنجم برشمرده است. اسفراینی ارادت را میوۀ محبت، و معرفت را میوۀ ارادت، و پایان مقام ارادت را ابتدای مقام ولایت دانسته است. ارادت تابع محبت است که باعث میشود سالک به مطلوب حقیقی دست یابد و دارای مراتبی است. خواجه عبدالله انصاری ارادت را در چند مرتبه دانسته که نخستین مرتبۀ آن ارادت عوام و آخرین مرتبه، ارادت خاصان است. در ارادت اگر مریدی به علم خود تکیه کند از ناتوانی اوست، اما در معرفت تکیه بر علم باعث نیرو و توانایی او میشود. [[صوفیه]] در طرح این مفهوم به آیههای ۵۲ [[انعام، سوره|سورۀ انعام]] و ۲۸ [[کهف، سوره|کهف]] استناد میکند.<br><!--11170000--> | ||
(بهمعنی خواستن، میل، قصد و آهنگ) | |||
<br><!--11170000--> | |||
[[رده:عرفان]] | [[رده:عرفان]] | ||
[[رده:اصطلاحات، مفاهیم و آثار]] | [[رده:اصطلاحات، مفاهیم و آثار]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۸
ارادت
(بهمعنی خواستن، میل، قصد و آهنگ) در اصطلاح تصوف، شور و شوق قلبی سالک در آغاز سیر و سلوک برای رسیدن به مقصود. ارادت را شرط اول سلوک دانستهاند. خواجه عبدالله انصاری در صدمیدان آن را میدان پنجم برشمرده است. اسفراینی ارادت را میوۀ محبت، و معرفت را میوۀ ارادت، و پایان مقام ارادت را ابتدای مقام ولایت دانسته است. ارادت تابع محبت است که باعث میشود سالک به مطلوب حقیقی دست یابد و دارای مراتبی است. خواجه عبدالله انصاری ارادت را در چند مرتبه دانسته که نخستین مرتبۀ آن ارادت عوام و آخرین مرتبه، ارادت خاصان است. در ارادت اگر مریدی به علم خود تکیه کند از ناتوانی اوست، اما در معرفت تکیه بر علم باعث نیرو و توانایی او میشود. صوفیه در طرح این مفهوم به آیههای ۵۲ سورۀ انعام و ۲۸ کهف استناد میکند.