پرش به محتوا

رشیدی، داود (۱۳۱۲ش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:
بازیگر و کارگردان ایرانی تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون. در سال‌های نخست فعالیتش در تئاتر به‌سبب علاقه به «تئاتر عامه»، که ملهم از روایت‌ها و قصه‌های عامیانه بود، نمایش‌هایی اجرا می‌کرد که مخاطبان بیشتری داشته باشد، و در سال‌های حضورش در تلویزیون بیشتر به نمایش‌های کودکان پرداخت. فعالیتش را، در مقام بازیگر، در سینما با قدرت آغاز کرد، اما به‌تدریج حضورش کم‌رنگ شد.  
بازیگر و کارگردان ایرانی تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون. در سال‌های نخست فعالیتش در تئاتر به‌سبب علاقه به «تئاتر عامه»، که ملهم از روایت‌ها و قصه‌های عامیانه بود، نمایش‌هایی اجرا می‌کرد که مخاطبان بیشتری داشته باشد، و در سال‌های حضورش در تلویزیون بیشتر به نمایش‌های کودکان پرداخت. فعالیتش را، در مقام بازیگر، در سینما با قدرت آغاز کرد، اما به‌تدریج حضورش کم‌رنگ شد.  


داود رشیدی در [[سوییس|سوئیس]] تحصیل کرد، و همان‌جا نمایش‌هایی را بر روی صحنه برد. در بازگشت به ایران به استخدام ادارۀ تئاتر درآمد و «گروه تئاتر امروز» (۱۳۴۲) و «مرکز نمایش پدید» (۱۳۴۴)، هر دو وابسته به تلویزیون ملی ایران، را تشکیل داد. از‌جمله نمایش‌های اوست: ''[[حسن کچل]]'' از [[حاتمی ، علی (تهران ۱۳۲۳ـ۱۳۷۵ش)|علی حاتمی]]؛ ''می‌خواهید با من بازی کنید''؛ ''کاپیتان قراگوز''؛ ''مستأجر'' از [[صیاد، پرویز (لاهیجان ۱۳۱۸)|پرویز صیاد]]؛ ''دیکته و زاویه'' از [[ساعدی، غلامحسین (تبریز ۱۳۱۴ـ پاریس ۱۳۶۴ ش)|غلامحسین ساعدی]]؛ ''یک نوکر و دو ارباب'' از گلدونی؛ ''پیروزی در شیکاگو''؛ ''ریچارد سوم'' از [[شکسپیر، ویلیام (۱۵۶۴ـ ۱۶۱۶)|ویلیام شکسپیر]]؛ ''سی‌زیف و مرگ'' اثر [[مرل، روبر (۱۹۰۸ـ۲۰۰۴)|روبر مرل]]؛ و ''وای بر مغلوب'' از ساعدی.   
پدر و اجدادش از رجال سیاسی و عالمان دینی دورۀ پهلوی اول و قاجار بودند. پدرش، عبدالامیر رشیدی حائری، دیپلمات و سفیر حکومت پهلوی در چند کشور بود. پدربزرگش، محمد حائری مازندرانی (معروف به ابن‌الشیخ)، از روحانیون مشروطه‌خواه و پدر پدربزرگش، زین‌العابدین حائری مازندرانی، از مراجع تقلید عصر قاجار بود. داود رشیدی پس از اتمام تحصیلات متوسطه در ترکیه و پاریس، به ژنو رفت و در رشتۀ کارگردانی و بازیگری تئاتر تحصیل کرد و همچنین از دانشگاه ژنو لیسانس علوم سیاسی گرفت. وی در همان‌جا نمایش‌هایی را بر روی صحنه برد. در بازگشت به ایران به استخدام ادارۀ تئاتر درآمد و «گروه تئاتر امروز» (۱۳۴۲) و «مرکز نمایش پدید» (۱۳۴۴)، هر دو وابسته به تلویزیون ملی ایران، را تشکیل داد. از‌جمله نمایش‌های اوست: ''[[حسن کچل]]'' از [[حاتمی ، علی (تهران ۱۳۲۳ـ۱۳۷۵ش)|علی حاتمی]]؛ ''می‌خواهید با من بازی کنید''؛ ''کاپیتان قراگوز''؛ ''مستأجر'' از [[صیاد، پرویز (لاهیجان ۱۳۱۸)|پرویز صیاد]]؛ ''دیکته و زاویه'' از [[ساعدی، غلامحسین (تبریز ۱۳۱۴ـ پاریس ۱۳۶۴ ش)|غلامحسین ساعدی]]؛ ''یک نوکر و دو ارباب'' از گلدونی؛ ''پیروزی در شیکاگو''؛ ''ریچارد سوم'' از [[شکسپیر، ویلیام (۱۵۶۴ـ ۱۶۱۶)|ویلیام شکسپیر]]؛ ''سی‌زیف و مرگ'' اثر [[مرل، روبر (۱۹۰۸ـ۲۰۰۴)|روبر مرل]]؛ و ''وای بر مغلوب'' از ساعدی.   


کارگردانی نمایش‌های ''حسن کچل'' و ''پیروزی در [[شیکاگو]]'' و بازی در فیلم‌های ''فرار از تله'' و ''کندو'' از موفق‌ترین آثار اوست. او در مجموعه تلویزیونی ''[[هزاردستان (تلویزیون)|هزاردستان]]'' (۱۳۵۸ـ۱۳۶۷) ساختۀ علی حاتمی، یکی از نقش‌های اصلی را برعهده داشت. همچنین وی در سریال‌های امام علی، گل پامچال، تنهاترین سردار، ولایت عشق، معصومیت از دست رفته و مختارنامه بازی‌های ماندگاری از خود به یادگار گذاشت. در ۱۳۸۷ داود رشیدی به‌منزلۀ یکی از چهره‌های ماندگار در عرصۀ هنر و فرهنگ ایران‌زمین شناخته شد.
کارگردانی نمایش‌های ''حسن کچل'' و ''پیروزی در [[شیکاگو]]'' و بازی در فیلم‌های ''فرار از تله'' و ''کندو'' از موفق‌ترین آثار اوست. او در مجموعه تلویزیونی ''[[هزاردستان (تلویزیون)|هزاردستان]]'' (۱۳۵۸ـ۱۳۶۷) ساختۀ علی حاتمی، یکی از نقش‌های اصلی را برعهده داشت. همچنین وی در سریال‌های امام علی، گل پامچال، تنهاترین سردار، ولایت عشق، معصومیت از دست رفته و مختارنامه بازی‌های ماندگاری از خود به یادگار گذاشت. در ۱۳۸۷ داود رشیدی به‌منزلۀ یکی از چهره‌های ماندگار در عرصۀ هنر و فرهنگ ایران‌زمین شناخته شد.
داود رشیدی همسر احترام برومند و پدر لیلی رشیدی (هردو بازیگر) بود.




moderation، Moderators، سرویراستار، ویراستار
۵۱٬۴۵۵

ویرایش