استرتوانت، آلفرد هنری (۱۸۹۱ـ۱۹۷۰): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه|عنوان=باربرا استرایسند|نام=Barbra Streisand|نام دیگر=|نام اصلی=|نام مستعار=|لقب=|زادروز=۱۹۴۲م|تاریخ مرگ=|دوره زندگی=|ملیت=امریکایی|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=بازیگر، کارگردان و تهیه‌کننده|شغل و تخصص های دیگر=خواننده|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=برندۀ جایزۀ اسکار برای بازی در فیلم دختر مضحک (۱۹۶۸م)|آثار=بازی در فیلم‌های: دختر مضحک (۱۹۶۸)؛ تازه چه خبر دکتر جون؟ (۱۹۷۲)؛ آن طور که بودیم (روزهای خوش زندگی) (۱۹۷۳)؛ و ستاره‌ای متولد می‌شود (۱۹۷۹)|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=سینما|دوره=|فعالیت‌های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}}
{{جعبه زندگینامه|عنوان=آلفرد هنری استرتوانت|نام=Alfred Henry Sturtevant|نام دیگر=|نام اصلی=|نام مستعار=|لقب=|زادروز=۱۸۹۱م|تاریخ مرگ=۱۹۷۰م|دوره زندگی=|ملیت=امریکایی|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=متخصص ژنتیک|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=زیست شناسی|دوره=|فعالیت‌های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}}
 
[[پرونده:11258800.jpg|بندانگشتی|آلفرد هنری استرتوانت]]
اِسْتِرتْوانْت، آلفرِد هِنری (۱۸۹۱ـ۱۹۷۰)(Sturtevant, Alfred Henry)<br /> متخصص امریکایی ژنتیک. برای نخستین‌بار در ۱۹۱۱ نقشۀ محل ژن‌ها را روی یک کروموزوم تعیین کرد. با زیست‌شناس امریکایی، تامس مورگان<ref>Thomas Morgan </ref>، همکار بود. در ۱۹۰۳، استرتوانت پژوهش‌های پرثمری در زمینۀ وراثت مگس میوه، Drosophilla melanogaster، صورت داد. در ماه می ۱۹۱۰، او و مورگان سویۀ جهش‌یافته‌ای از مگس سرکه، با چشم‌های سفید به‌جای چشم طبیعی قرمزرنگ، کشف کردند. اولین آزمایش‌های زادگیری او با مگس‌های چشم سفید و چشم قرمز بود. سپس، با عوامل جهش‌زای وراثتی، مانند اشعۀ ایکس، جهش‌یافته‌های دیگری تولید کرد. با استفاده از این مگس‌های جهش‌یافته، شیوه‌هایی برای جایابی ژن‌ها روی کروموزوم‌ها ابداع کرد. در ۱۹۱۱، نخستین نقشۀ ژنتیکی را تهیه کرد که جای پنج ژن را روی کروموزوم ایکس مگس سرکه مشخص می‌کرد که شامل چشم‌های سفید، چشم‌های قرمز روشن<ref>vermilion </ref>، بال کوتاه، بال کوچک، و بدن زرد بود. آن دو با استفاده از فراوانی نوترکیبی بین ژن‌های پیوسته، ترتیب ژنی را در طول کروموزوم تعیین کردند. طی تقسیم میوز، در مگس ناخالص (هتروزیگوت) و از نظر ظاهری طبیعی، یکی از کروموزوم‌های ایکس جهش‌یافته و کروموزوم ایکس طبیعی دیگر با یکدیگر نوآرایی یا کراس‌اور<ref>crossover</ref> پیدا خواهند کرد. نرهای حاصل از آمیزش این ماده‌ها ترکیبی از جهش‌ها را نشان می‌دهند. جهش‌هایی که روی کروموزوم به‌هم نزدیک‌ترند، با فراوانی بیشتری در فنوتیپ مگس‌های نر دیده می‌شوند. وراثت این جهش‌‌ها در مگس‌ها دقیقاً از قوانین مندل پیروی نمی‌کنند، زیرا مگس‌های ماده باید دو کروموزوم جهش‌یافته را به ارث ببرند تا فنوتیپ مذکور را نشان دهند، در حالی‌که نرها برای نشان‌دادن صفت جهش‌یافته فقط به یک کروموزوم ایکس نیاز دارند. این پدیده امکان کشف پنج ژن پیوسته به‌هم را روی همان کروموزوم فراهم کرد.
اِسْتِرتْوانْت، آلفرِد هِنری (۱۸۹۱ـ۱۹۷۰)(Sturtevant, Alfred Henry)<br /> متخصص امریکایی ژنتیک. برای نخستین‌بار در ۱۹۱۱ نقشۀ محل ژن‌ها را روی یک [[کروموزوم]] تعیین کرد. با زیست‌شناس امریکایی، [[مورگان، تامس هانت (۱۸۶۶ـ۱۹۴۵)|تامس مورگان]]<ref>Thomas Morgan </ref>، همکار بود. در ۱۹۰۳، استرتوانت پژوهش‌های پرثمری در زمینۀ وراثت مگس میوه، Drosophilla melanogaster، صورت داد. در ماه می ۱۹۱۰، او و مورگان سویۀ جهش‌یافته‌ای از مگس سرکه، با چشم‌های سفید به‌جای چشم طبیعی قرمزرنگ، کشف کردند. اولین آزمایش‌های زادگیری او با مگس‌های چشم سفید و چشم قرمز بود. سپس، با عوامل جهش‌زای وراثتی، مانند اشعۀ ایکس، جهش‌یافته‌های دیگری تولید کرد. با استفاده از این مگس‌های جهش‌یافته، شیوه‌هایی برای جایابی ژن‌ها روی کروموزوم‌ها ابداع کرد. در ۱۹۱۱، نخستین نقشۀ ژنتیکی را تهیه کرد که جای پنج ژن را روی کروموزوم ایکس مگس سرکه مشخص می‌کرد که شامل چشم‌های سفید، چشم‌های قرمز روشن<ref>vermilion </ref>، بال کوتاه، بال کوچک، و بدن زرد بود. آن دو با استفاده از فراوانی نوترکیبی بین ژن‌های پیوسته، ترتیب ژنی را در طول کروموزوم تعیین کردند. طی تقسیم میوز، در مگس ناخالص (هتروزیگوت) و از نظر ظاهری طبیعی، یکی از کروموزوم‌های ایکس جهش‌یافته و [[کروموزوم ایکس]] طبیعی دیگر با یکدیگر نوآرایی یا کراس‌اور<ref>crossover</ref> پیدا خواهند کرد. نرهای حاصل از آمیزش این ماده‌ها ترکیبی از جهش‌ها را نشان می‌دهند. جهش‌هایی که روی کروموزوم به‌هم نزدیک‌ترند، با فراوانی بیشتری در فنوتیپ مگس‌های نر دیده می‌شوند. وراثت این جهش‌‌ها در مگس‌ها دقیقاً از قوانین مندل پیروی نمی‌کنند، زیرا مگس‌های ماده باید دو کروموزوم جهش‌یافته را به ارث ببرند تا [[فنوتیپ]] مذکور را نشان دهند، در حالی‌که نرها برای نشان‌دادن صفت جهش‌یافته فقط به یک کروموزوم ایکس نیاز دارند. این پدیده امکان کشف پنج ژن پیوسته به‌هم را روی همان کروموزوم فراهم کرد.


&nbsp;
&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۲

آلفرد هنری استرتوانت
Alfred Henry Sturtevant
زادروز ۱۸۹۱م
درگذشت ۱۹۷۰م
ملیت امریکایی
شغل و تخصص اصلی متخصص ژنتیک
گروه مقاله زیست شناسی
آلفرد هنری استرتوانت

اِسْتِرتْوانْت، آلفرِد هِنری (۱۸۹۱ـ۱۹۷۰)(Sturtevant, Alfred Henry)
متخصص امریکایی ژنتیک. برای نخستین‌بار در ۱۹۱۱ نقشۀ محل ژن‌ها را روی یک کروموزوم تعیین کرد. با زیست‌شناس امریکایی، تامس مورگان[۱]، همکار بود. در ۱۹۰۳، استرتوانت پژوهش‌های پرثمری در زمینۀ وراثت مگس میوه، Drosophilla melanogaster، صورت داد. در ماه می ۱۹۱۰، او و مورگان سویۀ جهش‌یافته‌ای از مگس سرکه، با چشم‌های سفید به‌جای چشم طبیعی قرمزرنگ، کشف کردند. اولین آزمایش‌های زادگیری او با مگس‌های چشم سفید و چشم قرمز بود. سپس، با عوامل جهش‌زای وراثتی، مانند اشعۀ ایکس، جهش‌یافته‌های دیگری تولید کرد. با استفاده از این مگس‌های جهش‌یافته، شیوه‌هایی برای جایابی ژن‌ها روی کروموزوم‌ها ابداع کرد. در ۱۹۱۱، نخستین نقشۀ ژنتیکی را تهیه کرد که جای پنج ژن را روی کروموزوم ایکس مگس سرکه مشخص می‌کرد که شامل چشم‌های سفید، چشم‌های قرمز روشن[۲]، بال کوتاه، بال کوچک، و بدن زرد بود. آن دو با استفاده از فراوانی نوترکیبی بین ژن‌های پیوسته، ترتیب ژنی را در طول کروموزوم تعیین کردند. طی تقسیم میوز، در مگس ناخالص (هتروزیگوت) و از نظر ظاهری طبیعی، یکی از کروموزوم‌های ایکس جهش‌یافته و کروموزوم ایکس طبیعی دیگر با یکدیگر نوآرایی یا کراس‌اور[۳] پیدا خواهند کرد. نرهای حاصل از آمیزش این ماده‌ها ترکیبی از جهش‌ها را نشان می‌دهند. جهش‌هایی که روی کروموزوم به‌هم نزدیک‌ترند، با فراوانی بیشتری در فنوتیپ مگس‌های نر دیده می‌شوند. وراثت این جهش‌‌ها در مگس‌ها دقیقاً از قوانین مندل پیروی نمی‌کنند، زیرا مگس‌های ماده باید دو کروموزوم جهش‌یافته را به ارث ببرند تا فنوتیپ مذکور را نشان دهند، در حالی‌که نرها برای نشان‌دادن صفت جهش‌یافته فقط به یک کروموزوم ایکس نیاز دارند. این پدیده امکان کشف پنج ژن پیوسته به‌هم را روی همان کروموزوم فراهم کرد.

 


  1. Thomas Morgan
  2. vermilion
  3. crossover