پرش به محتوا

حرکات قافیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
*'''اشباع''' (به معنی سیر کردن) حرکت [[حروف قافیه|حرف دخیل]] است. مانند فتحۀ حروف «د» و «غ» در دو کلمۀ مادر و لاغر و كسرۀ حروف «د» و «ه» در دو کلمۀ نادر و ظاهر و ضمۀ حروف «م» و «خ» در دو کلمۀ خامش و ناخوش. وقتی [[حروف قافیه|حرف رَوی]] متحرک باشد، حرکت حرف پیش از آن را نیز اشباع می‌گویند. چه این حرف دخیل باشد، مانند «م و خ» در کلمه‌های خامشی و ناخوشی؛ چه دخیل نباشد، مانند حرف «ر» در دو کلمۀ شروری و برتری.
*'''اشباع''' (به معنی سیر کردن) حرکت [[حروف قافیه|حرف دخیل]] است. مانند فتحۀ حروف «د» و «غ» در دو کلمۀ مادر و لاغر و كسرۀ حروف «د» و «ه» در دو کلمۀ نادر و ظاهر و ضمۀ حروف «م» و «خ» در دو کلمۀ خامش و ناخوش. وقتی [[حروف قافیه|حرف رَوی]] متحرک باشد، حرکت حرف پیش از آن را نیز اشباع می‌گویند. چه این حرف دخیل باشد، مانند «م و خ» در کلمه‌های خامشی و ناخوشی؛ چه دخیل نباشد، مانند حرف «ر» در دو کلمۀ شروری و برتری.
*'''حذو''' (به معنی مقابل و برابر) حرکت پیش از [[حروف قافیه|حرف ردف]] است. یعنی فتحه و ضمه و کسره‌ای که پیش از حروف مد («آ»- «او»- «ای») می‌آید. مانند فتحۀ پیش از «ا» در شکار و نثار و ضمۀ پیش از «و» در سعود و ربود و کسرۀ پیش از «ی» در عید و نوید. حرکت پیش از [[حروف قافیه|حرف قید]] را نیز حذو می‌نامند. مانند فتحۀ قبل از «خ» در دو کلمۀ تخت و سخت.
*'''حذو''' (به معنی مقابل و برابر) حرکت پیش از [[حروف قافیه|حرف ردف]] است. یعنی فتحه و ضمه و کسره‌ای که پیش از حروف مد («آ»- «او»- «ای») می‌آید. مانند فتحۀ پیش از «ا» در شکار و نثار و ضمۀ پیش از «و» در سعود و ربود و کسرۀ پیش از «ی» در عید و نوید. حرکت پیش از [[حروف قافیه|حرف قید]] را نیز حذو می‌نامند. مانند فتحۀ قبل از «خ» در دو کلمۀ تخت و سخت.
*توجيه (به معنی گردانیدن روی به سوی چیزی) حرکت پیش از رَوی ساکن است که می‌تواند ضمه یا فتحه یا کسره باشد. مانند ضمۀ حرف «د» در دو کلمۀ گندم و مردم و فتحۀ حرف «ه» در دو کلمۀ مرهم و درهم و كسرۀ حروف «ف و ک» در دو کلمۀ محفل و مشكل.
*'''توجيه''' (به معنی گردانیدن روی به سوی چیزی) حرکت پیش از رَوی ساکن است که می‌تواند ضمه یا فتحه یا کسره باشد. مانند ضمۀ حرف «د» در دو کلمۀ گندم و مردم و فتحۀ حرف «ه» در دو کلمۀ مرهم و درهم و كسرۀ حروف «ف و ک» در دو کلمۀ محفل و مشكل.
*'''مجرى''' (مجرا) (به معنی رهگذر و محل رفتن) حرکت حرف رَوی است، وقتی حرف وصل به آن می‌پیوندد. مانند کسرۀ حرف «ب» در دو کلمۀ خوابی و آفتابی و فتحۀ حرف «م» در دو کلمۀ نامش و کامش.
*'''نفاذ''' (به معنی روا گشتن فرمان) حرکت [[حروف قافیه|حرف وصل]] و سایر حروف بعد از رَوی است. مانند حرکت «م» در دو کلمۀ می‌گشایمت و می‌ربایمت که در این دو کلمه «ا» حرف ردف و فتحۀ پیش از آن حذو، «ی» حرف روی و فتحۀ آن مجری، «م» حرف وصل و فتحۀ آن نفاذ و «ت» حرف خروج است.


----
----




*''آشنایی با عروض و قافیه''، سیروش شمیسا
*''آشنایی با عروض و قافیه''، [[سیروس شمیسا|سیروش شمیسا]]
*''عروض فارسی: شیوه‌ای نو برای آموزش عروض و قافیه''، عباس ماهیار
*''عروض فارسی: شیوه‌ای نو برای آموزش عروض و قافیه''، عباس ماهیار


سرویراستار، ویراستار
۵۹٬۲۷۱

ویرایش