بولت، رابرت (۱۹۲۴ـ۱۹۹۵): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|آثار =مردی برای تمام فصول (1960)، لورنس عربستان، دکتر ژیواگو، گیلاس پرشکوفه (۱۹۵۷) | |آثار =مردی برای تمام فصول (1960)، لورنس عربستان، دکتر ژیواگو، گیلاس پرشکوفه (۱۹۵۷) | ||
|خویشاوندان سرشناس = | |خویشاوندان سرشناس = | ||
|گروه مقاله = | |گروه مقاله =تئاتر | ||
|دوره = | |دوره = | ||
|فعالیت های مهم = | |فعالیت های مهم = |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۱۵
رابرت بولت Robert Bolt | |
---|---|
زادروز |
سیل، لنکشر ۱۹۲۴م |
درگذشت | ۱۹۹۵م |
ملیت | انگلیسی |
تحصیلات و محل تحصیل | دانشگاه منچستر |
شغل و تخصص اصلی | نمایشنامهنویس |
شغل و تخصص های دیگر | فیلمنامهنویس |
آثار | مردی برای تمام فصول (1960)، لورنس عربستان، دکتر ژیواگو، گیلاس پرشکوفه (۱۹۵۷) |
گروه مقاله | تئاتر |
بولت، رابرت (۱۹۲۴ـ۱۹۹۵)(Bolt, Robert)
نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس انگلیسی. بیشتر نمایشنامههای تاریخی مینوشت، ازجمله مردی برای تمام فصول[۱] (۱۹۶۰؛ نسخۀ سینمایی ۱۹۶۶). برخی از فیلمنامههای او عبارتاند از لورنس عربستان[۲] (۱۹۶۲، برندۀ جایزۀ اسکار)، دکتر ژیواگو[۳] (۱۹۶۵، برندۀ جایزۀ اسکار)، دختر رایان[۴] (۱۹۷۰)، لیدی کارولین لمب[۵] (۱۹۷۲، در این فیلم کارگردان نیز بود)، بونتی[۶] (۱۹۸۴)، و مأموریت مذهبی[۷] (۱۹۸۶). مردی برای تمام فصول را که به رابطۀ مصیبتبار هنری هشتم[۸] و سر تامس مور[۹] میپردازد، مهمترین نمایشنامۀ بولت میدانند؛ این اثر توانایی او را در به تصویر کشیدن موضوعات سیاسی و اخلاقی با بهرهگیری از ساختاری کاملاً نمایشی و شخصیتپردازی قوی و گفتوگوهای پرمعنا، نشان میدهد. نمایشنامههای بعد بولت به توفیق مردی برای تمام فصول نرسیدند، ولی زنده باد ملکه! زنده باد![۱۰] (۱۹۷۰) باز توانایی بولت را در زندگی بخشیدن به تاریخ آشکار میکند. به همین ترتیب انقلاب[۱۱] (۱۹۷۷) نیز، که از دید هنری موفق بود ولی کمتر به اقبال عمومی دستیافت، نشاندهندۀ تمایل دایم او به خلق آثار فکری بلندپروازانه است. بولت در شهر سیل[۱۲]، واقع در منطقۀ لنکشر[۱۳] انگلستان، بهدنیا آمد. در دانشگاه منچستر تحصیل کرد و چندین سال به تدریس زبان انگلیسی و تاریخ در دبیرستانها پرداخت. ۳۳ساله بود که یکی از نمایشنامههای اولیهاش به نام گیلاس پرشکوفه[۱۴] (۱۹۵۷) به موفقیت دستیافت ـ در اجرای نخست این اثر در تئاتر هیمارکت[۱۵] لندن، رالف ریچاردسون[۱۶] و سیلیا جانسون[۱۷] بازی میکردند. همین موفقیت بولت سبب شد تا آموزگاری را کنار گذارد و تمام وقت به نویسندگی پردازد.