یوسف علی خان جلایر ( ـ پس از ۱۱۶۳ق): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
یوسفعلیخانِ جَلایِر ( ـ پس از ۱۱۶۳ق)<br> | یوسفعلیخانِ جَلایِر ( ـ پس از ۱۱۶۳ق)<br> | ||
<p>از سرداران دورۀ [[افشاریه|افشاریه]]. پس از برکنارشدن [[شاهرخ افشار|شاهرخ شاه افشار]] در ۱۱۶۳ق و حاکمیت میرسیدمحمد صفوی (شاه سلیمان ثانی)، همسر شاهرخ برای یوسف علیخان نامههایی فرستاد و در آن ادعا کرد که شوهرش نابینا نشده و هنوز میتوان او را بر سر قدرت برگرداند و او را به شورش برضد میرسیدمحمد، تحریک کرد. یوسف علیخان از غیبت [[خزیمه، میر علم خان|امیرعلمخان خزیمه]] استفاده نمود و میرسیدمحمد را دستگیر و نابینا کرد و شاهرخشاه را دوباره به پادشاهی رساند و خود را وکیلالسلطنه نامید و امور را بهدست گرفت و در همان روزها برای مقابله با [[احمدشاه درانی (هرات ۱۱۳۴ق ـ قندهار ۱۱۸۶ق)|احمدشاه درانی]] که به درخواست بهبودخان بیگلربیگی هرات و امیرخان توپچیباشی به تصرف خراسان آمده بود، عازم هرات شد. امیر علمخان حاکم قاین در سنگبست هرات به قوای او حمله آورد. یوسفعلیخان نیز بههمراه شاهرخ به مشهد بازگشت و پس از تصرف مقدار زیادی از جواهرات نادری، به کلات گریخت. امیرعلمخان پس از آن وارد مشهد شد و با قوای خود به کلات رفت و یوسفعلیخان و برادرش [[زال خان جلایر (۱۱۶۱ـ۱۲۱۰ق)|زالخان]] را اسیر کرد و هر دو را نابینا گردانید و آنان را به مشهد آورد. پس از آنکه سید محمد از پذیرش دوباره سلطنت خودداری ورزید، سرداران و سپاهیان طرفدار او، یوسفعلیخان و برادران و سایر بستگانش را در میدان شاهی مشهد کشتند.</p> | <p>از سرداران دورۀ [[افشاریه|افشاریه]]. پس از برکنارشدن [[شاهرخ افشار|شاهرخ شاه افشار]] در ۱۱۶۳ق و حاکمیت میرسیدمحمد صفوی ([[سلیمان صفوی دوم|شاه سلیمان ثانی]])، همسر شاهرخ برای یوسف علیخان نامههایی فرستاد و در آن ادعا کرد که شوهرش نابینا نشده و هنوز میتوان او را بر سر قدرت برگرداند و او را به شورش برضد میرسیدمحمد، تحریک کرد. یوسف علیخان از غیبت [[خزیمه، میر علم خان|امیرعلمخان خزیمه]] استفاده نمود و میرسیدمحمد را دستگیر و نابینا کرد و شاهرخشاه را دوباره به پادشاهی رساند و خود را وکیلالسلطنه نامید و امور را بهدست گرفت و در همان روزها برای مقابله با [[احمدشاه درانی (هرات ۱۱۳۴ق ـ قندهار ۱۱۸۶ق)|احمدشاه درانی]] که به درخواست بهبودخان بیگلربیگی هرات و امیرخان توپچیباشی به تصرف خراسان آمده بود، عازم هرات شد. امیر علمخان حاکم قاین در سنگبست هرات به قوای او حمله آورد. یوسفعلیخان نیز بههمراه شاهرخ به مشهد بازگشت و پس از تصرف مقدار زیادی از جواهرات نادری، به کلات گریخت. امیرعلمخان پس از آن وارد مشهد شد و با قوای خود به کلات رفت و یوسفعلیخان و برادرش [[زال خان جلایر (۱۱۶۱ـ۱۲۱۰ق)|زالخان]] را اسیر کرد و هر دو را نابینا گردانید و آنان را به مشهد آورد. پس از آنکه سید محمد از پذیرش دوباره سلطنت خودداری ورزید، سرداران و سپاهیان طرفدار او، یوسفعلیخان و برادران و سایر بستگانش را در میدان شاهی مشهد کشتند.</p> | ||
<br><!--42055300--> | <br><!--42055300--> | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] | ||
[[رده:ایران از حکومت صفویه تا قاجار]] | [[رده:ایران از حکومت صفویه تا قاجار]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۷
یوسفعلیخانِ جَلایِر ( ـ پس از ۱۱۶۳ق)
از سرداران دورۀ افشاریه. پس از برکنارشدن شاهرخ شاه افشار در ۱۱۶۳ق و حاکمیت میرسیدمحمد صفوی (شاه سلیمان ثانی)، همسر شاهرخ برای یوسف علیخان نامههایی فرستاد و در آن ادعا کرد که شوهرش نابینا نشده و هنوز میتوان او را بر سر قدرت برگرداند و او را به شورش برضد میرسیدمحمد، تحریک کرد. یوسف علیخان از غیبت امیرعلمخان خزیمه استفاده نمود و میرسیدمحمد را دستگیر و نابینا کرد و شاهرخشاه را دوباره به پادشاهی رساند و خود را وکیلالسلطنه نامید و امور را بهدست گرفت و در همان روزها برای مقابله با احمدشاه درانی که به درخواست بهبودخان بیگلربیگی هرات و امیرخان توپچیباشی به تصرف خراسان آمده بود، عازم هرات شد. امیر علمخان حاکم قاین در سنگبست هرات به قوای او حمله آورد. یوسفعلیخان نیز بههمراه شاهرخ به مشهد بازگشت و پس از تصرف مقدار زیادی از جواهرات نادری، به کلات گریخت. امیرعلمخان پس از آن وارد مشهد شد و با قوای خود به کلات رفت و یوسفعلیخان و برادرش زالخان را اسیر کرد و هر دو را نابینا گردانید و آنان را به مشهد آورد. پس از آنکه سید محمد از پذیرش دوباره سلطنت خودداری ورزید، سرداران و سپاهیان طرفدار او، یوسفعلیخان و برادران و سایر بستگانش را در میدان شاهی مشهد کشتند.