سرایدار (فیلم): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
زمان فیلم: 124 دقیقه | زمان فیلم: 124 دقیقه | ||
'''خلاصۀ داستان''' | |||
داوود نجفی (با بازی سعید كنگرانی) با پدرش رحمان (با بازی علی نصیریان)، كه سرایدار یك شركت خصوصی است، و برادر عقبماندهاش (نعمت) زندگی میكند. خواهرش اقدس آبستن است و شوهرش برای كار به كویت رفته و نگهداری از او بر مشكلات رحمان و همسرش افزوده است. رحمان و همسایهاش جعفر (با بازی [[اسماعیل داورفر]])، كه همكار او در شركت است، برای كمكخرج زندگی در میهمانیهای رئیس شركت (خشایار) به عنوان پیشخدمت كار میكنند. ندانمكاریهای رحمان باعث تنزل مقام او میشود. داوود به كار فیلمسازی هشتمیلیمتری علاقه دارد و دلبستۀ ناهید (با بازی نسرین قدیری)، دختر جعفر است. داوود با تهیۀ یك دوربین هشتمیلیمتری از پدرش که در حالتی عصبی و از خود بیخود به تلاش نافرجام برای سرقت از گاوصندوق شركت دست زده، فیلم میگیرد. نمایش فیلم در تلویزیون باعث رسوایی پدر و اخراج او میشود. رحمان داوود را از خانه میراند و او به اتاقك نگهبانی پدربزرگش كه راهبان قطار است، پناه میبرد. برادرش نعمت، در حالتی ناهوشیار، زیر قطار میرود و كشته میشود. مراسم عزاداری در شبی برگزار میشود كه ناهید جامۀ عروسی پوشیده است. | |||
---- | ---- | ||
نسخهٔ ۲ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۴
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی خسرو هریتاش و از آثار مربوط به جریان موج نو سینمای ایران، تولید سال 1355. نقشهای اصلی سرایدار را سعید کنگرانی و علی نصیریان بازی کردهاند.
زمان فیلم: 124 دقیقه
خلاصۀ داستان
داوود نجفی (با بازی سعید كنگرانی) با پدرش رحمان (با بازی علی نصیریان)، كه سرایدار یك شركت خصوصی است، و برادر عقبماندهاش (نعمت) زندگی میكند. خواهرش اقدس آبستن است و شوهرش برای كار به كویت رفته و نگهداری از او بر مشكلات رحمان و همسرش افزوده است. رحمان و همسایهاش جعفر (با بازی اسماعیل داورفر)، كه همكار او در شركت است، برای كمكخرج زندگی در میهمانیهای رئیس شركت (خشایار) به عنوان پیشخدمت كار میكنند. ندانمكاریهای رحمان باعث تنزل مقام او میشود. داوود به كار فیلمسازی هشتمیلیمتری علاقه دارد و دلبستۀ ناهید (با بازی نسرین قدیری)، دختر جعفر است. داوود با تهیۀ یك دوربین هشتمیلیمتری از پدرش که در حالتی عصبی و از خود بیخود به تلاش نافرجام برای سرقت از گاوصندوق شركت دست زده، فیلم میگیرد. نمایش فیلم در تلویزیون باعث رسوایی پدر و اخراج او میشود. رحمان داوود را از خانه میراند و او به اتاقك نگهبانی پدربزرگش كه راهبان قطار است، پناه میبرد. برادرش نعمت، در حالتی ناهوشیار، زیر قطار میرود و كشته میشود. مراسم عزاداری در شبی برگزار میشود كه ناهید جامۀ عروسی پوشیده است.