سلطان نشین دهلی: تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\2' به '<!--2') |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سلطاننشین دِهلی (Delhi Sultanate)<br> | سلطاننشین دِهلی (Delhi Sultanate)<br> | ||
[[پرونده: 25199300.jpg | بندانگشتی|سلطاننشين دِهلي]]دورۀ حکومت اسلامی در هند (۱۲۰۶-۱۵۲۶م). این دوره، شاهد تبدیل دهلی به پایتخت سیاسی شمال هند، احداث زنجیرهای از پادگانها، و استقرار اشرافیت مهاجر مسلمان بود. ابراهیم لودی (حک: ۱۵۱۷ـ۱۵۲۶)، آخرین فرمانروا، کوشید که قدرت مرکزی را افزایش دهد و فرماندار پنجاب را تحریک کرد تا | [[پرونده: 25199300.jpg | بندانگشتی|سلطاننشين دِهلي]]دورۀ حکومت اسلامی در هند (۱۲۰۶-۱۵۲۶م). این دوره، شاهد تبدیل دهلی به پایتخت سیاسی شمال هند، احداث زنجیرهای از پادگانها، و استقرار اشرافیت مهاجر مسلمان بود. ابراهیم لودی (حک: ۱۵۱۷ـ۱۵۲۶)، آخرین فرمانروا، کوشید که قدرت مرکزی را افزایش دهد و فرماندار پنجاب را تحریک کرد تا بابُر<ref>Babur</ref>، رئیس حکومت مغول در کابل، را به حملۀ به هند تشویق کند. بابر در ۱۵۲۶ بر نیروهای سلطاننشین در پانیپت<ref>Panipat</ref> چیره شد. این سلطاننشین پس از غلبۀ محمد غوری بر نیروهای راجپوتِ<ref>Rajput</ref> پریتویراجا چوهان<ref>Prithviraja Chauhan</ref> تأسیس شد، که شامل سلاطین مملوک (۱۲۰۶ـ۱۲۹۰م) و چهار سلسله بود: ترکهای خلجی (۱۲۹۰ـ۱۳۲۰م)، تُغلُقها (۱۳۲۰ـ۱۴۱۴م)، سیدها (۱۴۱۴ـ۱۴۵۱م)، و لودیهای افغان (۱۴۵۱ـ۱۵۲۶م). هندوها را گهگاه آزار میدادند تا به اسلام بگروند ولی با حکمرانان بومی هندو بهخوبی رفتار میکردند. نفوذ مسلمانان در جنوب هند در دوران سلطنت علاءالدین خلجی (۱۲۹۶ـ۱۳۱۶م) و محمد بن تُغلُق (۱۳۲۵ـ۱۳۵۱م)، موقتاً افزایش یافت و محمد پایتخت را با زور به دولتآباد در دکن<ref>Deccan</ref> منتقل کرد (۱۳۲۷ـ۱۳۳۰م). سلطاننشین با خطر دایم شورش داخلی و جدایی خراجگزاران هندو و اشرافیت مسلمان در ولایات روبهرو بود، که سرانجام به سقوط آن انجامید. | ||
<br><!--25199300--> | <br><!--25199300--> | ||
[[رده:تاریخ جهان]] | [[رده:تاریخ جهان]] | ||
[[رده:هند]] | [[رده:هند]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۵
سلطاننشین دِهلی (Delhi Sultanate)
دورۀ حکومت اسلامی در هند (۱۲۰۶-۱۵۲۶م). این دوره، شاهد تبدیل دهلی به پایتخت سیاسی شمال هند، احداث زنجیرهای از پادگانها، و استقرار اشرافیت مهاجر مسلمان بود. ابراهیم لودی (حک: ۱۵۱۷ـ۱۵۲۶)، آخرین فرمانروا، کوشید که قدرت مرکزی را افزایش دهد و فرماندار پنجاب را تحریک کرد تا بابُر[۱]، رئیس حکومت مغول در کابل، را به حملۀ به هند تشویق کند. بابر در ۱۵۲۶ بر نیروهای سلطاننشین در پانیپت[۲] چیره شد. این سلطاننشین پس از غلبۀ محمد غوری بر نیروهای راجپوتِ[۳] پریتویراجا چوهان[۴] تأسیس شد، که شامل سلاطین مملوک (۱۲۰۶ـ۱۲۹۰م) و چهار سلسله بود: ترکهای خلجی (۱۲۹۰ـ۱۳۲۰م)، تُغلُقها (۱۳۲۰ـ۱۴۱۴م)، سیدها (۱۴۱۴ـ۱۴۵۱م)، و لودیهای افغان (۱۴۵۱ـ۱۵۲۶م). هندوها را گهگاه آزار میدادند تا به اسلام بگروند ولی با حکمرانان بومی هندو بهخوبی رفتار میکردند. نفوذ مسلمانان در جنوب هند در دوران سلطنت علاءالدین خلجی (۱۲۹۶ـ۱۳۱۶م) و محمد بن تُغلُق (۱۳۲۵ـ۱۳۵۱م)، موقتاً افزایش یافت و محمد پایتخت را با زور به دولتآباد در دکن[۵] منتقل کرد (۱۳۲۷ـ۱۳۳۰م). سلطاننشین با خطر دایم شورش داخلی و جدایی خراجگزاران هندو و اشرافیت مسلمان در ولایات روبهرو بود، که سرانجام به سقوط آن انجامید.