ت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '\\1' به '<!--1')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


ت <br>
ت <br>
[[پرونده: 14000100.jpg | بندانگشتی|تخت جمشيد (بازسازي‌شده)]]چهارمین حرف از الفبای فارسی و حرف سوم از الفبای عربی (ابتثی) و حرف بیست و دوم از حروف ابجدی که در حساب جمل معادل ۴۰۰ به‌شمار می‌رود. از نظر آوایی، نمایندۀ صامت دندانی ـ لثوی ـ انفجاری بی‌واک است. در عبری taw و در یونانی tau است، این حرف را فارسی‌زبانان «تِ= te» و «تا= tâ» و «تی= ti» می‌نامند. این حرف گاه به شکل تای گرد یا تای مربوطه (ة ـ ـة) در فارسی به‌کار می‌رود که مستقیماً از زبان و خط عربی وارد خط فارسی شده است. مانند دایرة‌المعارف، سریع‌الحرکة و گاهی نیز این حرف به تلفظ درنمی‌آید یا تبدیل به مصوت «ـَ = e» می‌شود، مثلِ شیعت ← شیعه، استفادت ← استفاده، قلعت ← قلعه، اشارت ← اشاره. حرف «ت» به‌عنوان ضمیر متصل دوم‌شخص مفرد به پایان کلمه اضافه می‌شود و مفهوم «تو» می‌دهد. مثلِ دیدمت، کتابت، ازت پس می‌گیرم.
[[پرونده: 14000100.jpg | بندانگشتی|تخت جمشيد (بازسازی‌شده)]]چهارمین حرف از الفبای فارسی و حرف سوم از الفبای عربی (ابتثی) و حرف بیست و دوم از حروف ابجدی که در حساب جمل معادل ۴۰۰ به‌شمار می‌رود. از نظر آوایی، نمایندۀ صامت دندانی ـ لثوی ـ انفجاری بی‌واک است. در عبری taw و در یونانی tau است، این حرف را فارسی‌زبانان «تِ= te» و «تا= tâ» و «تی= ti» می‌نامند. این حرف گاه به شکل تای گرد یا تای مربوطه (ة ـ ـة) در فارسی به‌کار می‌رود که مستقیماً از زبان و خط عربی وارد خط فارسی شده است. مانند دایرة‌المعارف، سریع‌الحرکة و گاهی نیز این حرف به تلفظ درنمی‌آید یا تبدیل به مصوت «ـَ = e» می‌شود، مثلِ شیعت ← شیعه، استفادت ← استفاده، قلعت ← قلعه، اشارت ← اشاره.  
 
حرف «ت» به‌عنوان ضمیر متصل دوم‌شخص مفرد به پایان کلمه اضافه می‌شود و مفهوم «تو» می‌دهد. مثلِ دیدمت، کتابت، ازت پس می‌گیرم.
<br><!--14000100-->
<br><!--14000100-->
[[رده:زبان شناسی و ترجمه]]
[[رده:زبان شناسی و ترجمه]]
[[رده:الفبا و خط]]
[[رده:الفبا و خط]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۴

ت

تخت جمشيد (بازسازی‌شده)

چهارمین حرف از الفبای فارسی و حرف سوم از الفبای عربی (ابتثی) و حرف بیست و دوم از حروف ابجدی که در حساب جمل معادل ۴۰۰ به‌شمار می‌رود. از نظر آوایی، نمایندۀ صامت دندانی ـ لثوی ـ انفجاری بی‌واک است. در عبری taw و در یونانی tau است، این حرف را فارسی‌زبانان «تِ= te» و «تا= tâ» و «تی= ti» می‌نامند. این حرف گاه به شکل تای گرد یا تای مربوطه (ة ـ ـة) در فارسی به‌کار می‌رود که مستقیماً از زبان و خط عربی وارد خط فارسی شده است. مانند دایرة‌المعارف، سریع‌الحرکة و گاهی نیز این حرف به تلفظ درنمی‌آید یا تبدیل به مصوت «ـَ = e» می‌شود، مثلِ شیعت ← شیعه، استفادت ← استفاده، قلعت ← قلعه، اشارت ← اشاره.

حرف «ت» به‌عنوان ضمیر متصل دوم‌شخص مفرد به پایان کلمه اضافه می‌شود و مفهوم «تو» می‌دهد. مثلِ دیدمت، کتابت، ازت پس می‌گیرم.