پیر براسور: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | |||
|عنوان =پیر براسور | |||
|نام =Pierre Brasseur | |||
|نام دیگر= | |||
|نام اصلی=پیر آلبر اسپیناسه | |||
|نام مستعار= | |||
|لقب= | |||
|زادروز=پاریس 22 دسامبر 1905م | |||
|تاریخ مرگ=برونیکو 14 اوت 1972م | |||
|دوره زندگی= | |||
|ملیت=فرانسوی | |||
|محل زندگی= | |||
|تحصیلات و محل تحصیل=کنسرواتوار پاریس | |||
| شغل و تخصص اصلی =بازیگر | |||
|شغل و تخصص های دیگر= | |||
|سبک = | |||
|مکتب = | |||
|سمت = | |||
|جوایز و افتخارات = | |||
|آثار =سریع (سیودماک- 1932)؛ طبقۀ ششم (کلوش- 1941)؛ خداحافظ لئونار (پرور- 1943)؛ ناپلئون (گیتری- 1955)؛ سر مقابل دیوارها (فرانژو- 1958)؛ چشمهای بدون چهره (فرانژو- 1959)؛ گلولهباران کردن قاتل (فرانژو- 1960)؛ خاویاری برای عمه اولگا نیست (ژان بکر- 1965)؛ یک دنیای نو (دسیکا- 1965)؛ زیباترین شب زندگی من (اسکولا- 1972) | |||
|خویشاوندان سرشناس =کلود براسور (پسر) | |||
|گروه مقاله =سینما | |||
|دوره = | |||
|فعالیت های مهم = | |||
|رشته = | |||
|پست تخصصی = | |||
|باشگاه = | |||
}} | |||
[[پرونده:پیر براسور.jpg|بندانگشتی|پیر براسور]] | |||
پیر براسور (پاریس 22 دسامبر 1905- برونیکو 14 اوت 1972م) Pierre Brasseur | پیر براسور (پاریس 22 دسامبر 1905- برونیکو 14 اوت 1972م) Pierre Brasseur | ||
(نام زمان تولد: پیر آلبر اسپیناسه<ref>Pierre-Albert Espinasse</ref>) بازیگر فرانسوی. پدر و مادرش بازیگر بودند. در کنسرواتوار پاریس<ref>Conservatoire National Supérieur de Musique et de Danse de Paris</ref> نزد هری بور<ref>Harry Baur</ref> آموزش بازیگری دید. در پانزده سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و در بیست سالگی در نخستین فیلمش ظاهر شد. با این حال در سال ۱۹۳۸ بود که با ایفای نقش در ''بندر مهآلود''<ref>''Le Quai des brumes''</ref> [[مارسل کارنه (۱۹۰۶ـ۱۹۹۶)|مارسل کارنه]] به چهرهای بارز در سینمای فرانسه بدل شد. براسور بازیگری با حضور مسلط و عالی در بیان طنز و کنایه بود و در بیشتر از | (نام زمان تولد: پیر آلبر اسپیناسه<ref>Pierre-Albert Espinasse</ref>) بازیگر فرانسوی. پدر و مادرش بازیگر بودند. در کنسرواتوار پاریس<ref>Conservatoire National Supérieur de Musique et de Danse de Paris</ref> نزد هری بور<ref>Harry Baur</ref> آموزش بازیگری دید. در پانزده سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و در بیست سالگی در نخستین فیلمش ظاهر شد. با این حال در سال ۱۹۳۸ بود که با ایفای نقش در ''بندر مهآلود''<ref>''Le Quai des brumes''</ref> [[مارسل کارنه (۱۹۰۶ـ۱۹۹۶)|مارسل کارنه]] به چهرهای بارز در سینمای فرانسه بدل شد. براسور بازیگری با حضور مسلط و عالی در بیان طنز و کنایه بود و در بیشتر از 150 فیلم در انواع نقشها بازی کرد. بهترین شخصیتپردازیهای او در فیلمهایی با فیلمنامههای [[ژاک پرور (۱۹۰۰ـ۱۹۷۷)|ژاک پرور]] دیده میشود. وی همچنین شاعر بود و چندین نمایشنامه و یک خودسرگذشتنامه (۱۹۷۳) نوشت. پسرش، [[کلود براسور|کلود]]<ref>Claude Brasseur</ref>، نیز از بهترین بازیگران فرانسه در دهههای 1960 و 1970 و اوائل دهۀ 1980م بود. | ||
براسور عملاً در هر تحول مهم سینمای فرانسۀ پس از ۱۹۲۰ سهیم بود. در دهۀ ۱۹۲۰ با آوانگاردهای پاریسی همراه بود و سپس در محصولات مشترک آلمانی-فرانسوی اوایل دهه ۱۹۳۰، نخستین نقشهای مهمش را بازی کرد. بهترین نقشهایش در دورۀ رواج رئالیسم شاعرانه شکل گرفتند و از دهۀ بیرمق ۱۹۵۰م سربلند گذر کرد، تا این که در دههٔ ۱۹۶۰ و در سینمایی متکی به کارگردانان، چندان جایی برای خود نیافت. در دهۀ ۱۹۲۰ کمدین جوان جذابی بود که با محافل روشنفکری و هنری آشنا شد. در ۱۹۲۴ با [[ژان کوکتو (۱۸۸۹ـ۱۹۶۳)|ژان کوکتو]] کار کرد و با گروه سوررئالیستها، [[آندره برتون]]، [[پل الوآر]]، بنجامین پره<ref><bdi>Benjamin Péret</bdi></ref> و دیگران ارتباط یافت و برای نشریۀ انقلاب سوررئالیستی اشعار و متون ادبی مینوشت و روی چندین نمایشنامه و فیلمنامه کار کرد. سپس در کمپانی بزرگ آلمانی اوفا<ref>UFA</ref> به کار گرفته شد و خود را به عنوان کمدین، در یکرشته هجویههای رمانتیک، تثبیت کرد و حتی دیدار کوتاهی هم از هالیوود داشت. در بازگشت به فرانسه در فیلمهای کماهمیتی ظاهر شد که تعداد زیادی از آنها کمدیهای عامهپسند بودند. در همین دوره با پرور آشنا شد و مقابل [[ژان گابن]] در ''بندر مهآلود'' توان خود را در شخصیتپردازیهای ظریف و پیچیده نشان داد؛ با اینحال به ایفای نقش عیاشِ دون ژوانمآبِ بدبین ادامه داد و تخصص در این زمینه را از [[ژول بری]] که کمکم یا به سن میگذاشت تحویل گرفت. در طی [[جنگ جهانی دوم]] از این چهره فاصله گرفت و از جمله برای ژان گرمییون<ref>Jean Grémillon</ref> در ''روشنایی تابستان''<ref>''Lumière d'été''</ref> نقش رولان میلار<ref>Roland Maillard</ref>، نقاش تباهشدهای را ایفا کرد و بدین ترتیب فروپاشی کارنامۀ یک هنرمند را نشان داد. سپس بزرگترین نقش خود را به دست آورد؛ بازیگر تئاتر قرن نوزدهمی فردریک لومتر<ref>Frédérick Lemaître</ref> در فیلم ''بچههای بهشت''<ref>''Les Enfants du Paradis''</ref> که اوج بازیگری او به عنوان کمدین و همچنین ژان لویی بارو<ref>Jean-Louis Barrault</ref> به عنوان استاد پانتومیم بود. او که مجبور بود در نقش فردریک لماتر<ref>Frédérick Lemaître</ref> نقشهای دیگری چون | براسور عملاً در هر تحول مهم سینمای فرانسۀ پس از ۱۹۲۰ سهیم بود. در دهۀ ۱۹۲۰ با آوانگاردهای پاریسی همراه بود و سپس در محصولات مشترک آلمانی-فرانسوی اوایل دهه ۱۹۳۰، نخستین نقشهای مهمش را بازی کرد. بهترین نقشهایش در دورۀ رواج رئالیسم شاعرانه شکل گرفتند و از دهۀ بیرمق ۱۹۵۰م سربلند گذر کرد، تا این که در دههٔ ۱۹۶۰ و در سینمایی متکی به کارگردانان، چندان جایی برای خود نیافت. در دهۀ ۱۹۲۰ کمدین جوان جذابی بود که با محافل روشنفکری و هنری آشنا شد. در ۱۹۲۴ با [[ژان کوکتو (۱۸۸۹ـ۱۹۶۳)|ژان کوکتو]] کار کرد و با گروه سوررئالیستها، [[آندره برتون]]، [[پل الوآر]]، بنجامین پره<ref><bdi>Benjamin Péret</bdi></ref> و دیگران ارتباط یافت و برای نشریۀ انقلاب سوررئالیستی اشعار و متون ادبی مینوشت و روی چندین نمایشنامه و فیلمنامه کار کرد. سپس در کمپانی بزرگ آلمانی اوفا<ref>UFA</ref> به کار گرفته شد و خود را به عنوان کمدین، در یکرشته هجویههای رمانتیک، تثبیت کرد و حتی دیدار کوتاهی هم از هالیوود داشت. در بازگشت به فرانسه در فیلمهای کماهمیتی ظاهر شد که تعداد زیادی از آنها کمدیهای عامهپسند بودند. در همین دوره با پرور آشنا شد و مقابل [[ژان گابن]] در ''بندر مهآلود'' توان خود را در شخصیتپردازیهای ظریف و پیچیده نشان داد؛ با اینحال به ایفای نقش عیاشِ دون ژوانمآبِ بدبین ادامه داد و تخصص در این زمینه را از [[ژول بری]] که کمکم یا به سن میگذاشت تحویل گرفت. در طی [[جنگ جهانی دوم]] از این چهره فاصله گرفت و از جمله برای ژان گرمییون<ref>Jean Grémillon</ref> در ''روشنایی تابستان''<ref>''Lumière d'été''</ref> نقش رولان میلار<ref>Roland Maillard</ref>، نقاش تباهشدهای را ایفا کرد و بدین ترتیب فروپاشی کارنامۀ یک هنرمند را نشان داد. سپس بزرگترین نقش خود را به دست آورد؛ بازیگر تئاتر قرن نوزدهمی فردریک لومتر<ref>Frédérick Lemaître</ref> در فیلم ''بچههای بهشت''<ref>''Les Enfants du Paradis''</ref> که اوج بازیگری او به عنوان کمدین و همچنین ژان لویی بارو<ref>Jean-Louis Barrault</ref> به عنوان استاد [[پانتومیم]] بود. او که مجبور بود در نقش فردریک لماتر<ref>Frédérick Lemaître</ref> نقشهای دیگری چون «[[اتللو]]» را هم بیافریند، شخصیتی حسابشده و پیچیده را در این فیلم آفرید. براسور پس از جنگ بیشتر به کار تئاتر مشغول بود و گاه در فیلمها هم بازی میکرد. پس از موفقیت نقش «ژوژو<ref>Juju</ref>»ی شوخ و رقتانگیز در ''دروازههای پاریس''<ref>''Porte des Lilas''</ref> (ساختۀ [[رنه کلر (۱۸۹۸ـ۱۹۸۱)|رنه کلر]]- 1957) به نقشهای فرعی روی آورد. اگرچه در اواخر دهۀ 1950 در سه فیلم از ژرژ فرانژو<ref>Georges Franju</ref> حضوری درخشان داشت، فعالیت تئاتریاش برجستهتر بود و بازیاش در اجرای پاریسی ''بازگشت به خانۀ''<ref>''Le Retour''</ref> [[هارولد پینتر (۱۹۳۰ـ۲۰۰۸)|هارولد پینتر]] (1966م) بسیار ستایش شد. | ||
برخی دیگر از '''آثار سینمایی''' | |||
* سریع (سیودماک- 1932) | |||
* جنس ضعیف (سیودماک- 1933) | |||
* پاهای مگس (گرمییون- 1936) | |||
* دوشیزه مادرم (دوکوئن- 1937) | |||
* طبقۀ ششم (کلوش- 1941) | |||
* خداحافظ لئونار (پرور- 1943) | |||
* دروازههای شب (کارنه- 1946) | |||
* بعد از خدا، ناخدا (داکن- 1951) | |||
* لذت (ماكس اوفولس- 1952) | |||
* راسپوتین (کومبره- 1954) | |||
* ناپلئون (گیتری- 1955) | |||
* سر مقابل دیوارها (فرانژو- 1958) | |||
* چشمهای بدون چهره (فرانژو- 1959) | |||
* گلولهباران کردن قاتل (فرانژو- 1960) | |||
* دگرگونی سرایداران (گرانیه دوفر- 1965) | |||
* خاویاری برای عمه اولگا نیست (ژان بکر- 1965) | |||
* یک دنیای نو (دسیکا- 1965) | |||
* زیباترین شب زندگی من (اسکولا- 1972) | |||
---- | ---- |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۳
پیر براسور Pierre Brasseur | |
---|---|
زادروز |
پاریس 22 دسامبر 1905م |
درگذشت | برونیکو 14 اوت 1972م |
ملیت | فرانسوی |
تحصیلات و محل تحصیل | کنسرواتوار پاریس |
شغل و تخصص اصلی | بازیگر |
آثار | سریع (سیودماک- 1932)؛ طبقۀ ششم (کلوش- 1941)؛ خداحافظ لئونار (پرور- 1943)؛ ناپلئون (گیتری- 1955)؛ سر مقابل دیوارها (فرانژو- 1958)؛ چشمهای بدون چهره (فرانژو- 1959)؛ گلولهباران کردن قاتل (فرانژو- 1960)؛ خاویاری برای عمه اولگا نیست (ژان بکر- 1965)؛ یک دنیای نو (دسیکا- 1965)؛ زیباترین شب زندگی من (اسکولا- 1972) |
گروه مقاله | سینما |
خویشاوندان سرشناس | کلود براسور (پسر) |
پیر براسور (پاریس 22 دسامبر 1905- برونیکو 14 اوت 1972م) Pierre Brasseur
(نام زمان تولد: پیر آلبر اسپیناسه[۱]) بازیگر فرانسوی. پدر و مادرش بازیگر بودند. در کنسرواتوار پاریس[۲] نزد هری بور[۳] آموزش بازیگری دید. در پانزده سالگی برای نخستین بار روی صحنه رفت و در بیست سالگی در نخستین فیلمش ظاهر شد. با این حال در سال ۱۹۳۸ بود که با ایفای نقش در بندر مهآلود[۴] مارسل کارنه به چهرهای بارز در سینمای فرانسه بدل شد. براسور بازیگری با حضور مسلط و عالی در بیان طنز و کنایه بود و در بیشتر از 150 فیلم در انواع نقشها بازی کرد. بهترین شخصیتپردازیهای او در فیلمهایی با فیلمنامههای ژاک پرور دیده میشود. وی همچنین شاعر بود و چندین نمایشنامه و یک خودسرگذشتنامه (۱۹۷۳) نوشت. پسرش، کلود[۵]، نیز از بهترین بازیگران فرانسه در دهههای 1960 و 1970 و اوائل دهۀ 1980م بود.
براسور عملاً در هر تحول مهم سینمای فرانسۀ پس از ۱۹۲۰ سهیم بود. در دهۀ ۱۹۲۰ با آوانگاردهای پاریسی همراه بود و سپس در محصولات مشترک آلمانی-فرانسوی اوایل دهه ۱۹۳۰، نخستین نقشهای مهمش را بازی کرد. بهترین نقشهایش در دورۀ رواج رئالیسم شاعرانه شکل گرفتند و از دهۀ بیرمق ۱۹۵۰م سربلند گذر کرد، تا این که در دههٔ ۱۹۶۰ و در سینمایی متکی به کارگردانان، چندان جایی برای خود نیافت. در دهۀ ۱۹۲۰ کمدین جوان جذابی بود که با محافل روشنفکری و هنری آشنا شد. در ۱۹۲۴ با ژان کوکتو کار کرد و با گروه سوررئالیستها، آندره برتون، پل الوآر، بنجامین پره[۶] و دیگران ارتباط یافت و برای نشریۀ انقلاب سوررئالیستی اشعار و متون ادبی مینوشت و روی چندین نمایشنامه و فیلمنامه کار کرد. سپس در کمپانی بزرگ آلمانی اوفا[۷] به کار گرفته شد و خود را به عنوان کمدین، در یکرشته هجویههای رمانتیک، تثبیت کرد و حتی دیدار کوتاهی هم از هالیوود داشت. در بازگشت به فرانسه در فیلمهای کماهمیتی ظاهر شد که تعداد زیادی از آنها کمدیهای عامهپسند بودند. در همین دوره با پرور آشنا شد و مقابل ژان گابن در بندر مهآلود توان خود را در شخصیتپردازیهای ظریف و پیچیده نشان داد؛ با اینحال به ایفای نقش عیاشِ دون ژوانمآبِ بدبین ادامه داد و تخصص در این زمینه را از ژول بری که کمکم یا به سن میگذاشت تحویل گرفت. در طی جنگ جهانی دوم از این چهره فاصله گرفت و از جمله برای ژان گرمییون[۸] در روشنایی تابستان[۹] نقش رولان میلار[۱۰]، نقاش تباهشدهای را ایفا کرد و بدین ترتیب فروپاشی کارنامۀ یک هنرمند را نشان داد. سپس بزرگترین نقش خود را به دست آورد؛ بازیگر تئاتر قرن نوزدهمی فردریک لومتر[۱۱] در فیلم بچههای بهشت[۱۲] که اوج بازیگری او به عنوان کمدین و همچنین ژان لویی بارو[۱۳] به عنوان استاد پانتومیم بود. او که مجبور بود در نقش فردریک لماتر[۱۴] نقشهای دیگری چون «اتللو» را هم بیافریند، شخصیتی حسابشده و پیچیده را در این فیلم آفرید. براسور پس از جنگ بیشتر به کار تئاتر مشغول بود و گاه در فیلمها هم بازی میکرد. پس از موفقیت نقش «ژوژو[۱۵]»ی شوخ و رقتانگیز در دروازههای پاریس[۱۶] (ساختۀ رنه کلر- 1957) به نقشهای فرعی روی آورد. اگرچه در اواخر دهۀ 1950 در سه فیلم از ژرژ فرانژو[۱۷] حضوری درخشان داشت، فعالیت تئاتریاش برجستهتر بود و بازیاش در اجرای پاریسی بازگشت به خانۀ[۱۸] هارولد پینتر (1966م) بسیار ستایش شد.
برخی دیگر از آثار سینمایی
- سریع (سیودماک- 1932)
- جنس ضعیف (سیودماک- 1933)
- پاهای مگس (گرمییون- 1936)
- دوشیزه مادرم (دوکوئن- 1937)
- طبقۀ ششم (کلوش- 1941)
- خداحافظ لئونار (پرور- 1943)
- دروازههای شب (کارنه- 1946)
- بعد از خدا، ناخدا (داکن- 1951)
- لذت (ماكس اوفولس- 1952)
- راسپوتین (کومبره- 1954)
- ناپلئون (گیتری- 1955)
- سر مقابل دیوارها (فرانژو- 1958)
- چشمهای بدون چهره (فرانژو- 1959)
- گلولهباران کردن قاتل (فرانژو- 1960)
- دگرگونی سرایداران (گرانیه دوفر- 1965)
- خاویاری برای عمه اولگا نیست (ژان بکر- 1965)
- یک دنیای نو (دسیکا- 1965)
- زیباترین شب زندگی من (اسکولا- 1972)
- ↑ Pierre-Albert Espinasse
- ↑ Conservatoire National Supérieur de Musique et de Danse de Paris
- ↑ Harry Baur
- ↑ Le Quai des brumes
- ↑ Claude Brasseur
- ↑ Benjamin Péret
- ↑ UFA
- ↑ Jean Grémillon
- ↑ Lumière d'été
- ↑ Roland Maillard
- ↑ Frédérick Lemaître
- ↑ Les Enfants du Paradis
- ↑ Jean-Louis Barrault
- ↑ Frédérick Lemaître
- ↑ Juju
- ↑ Porte des Lilas
- ↑ Georges Franju
- ↑ Le Retour