عیلام، تمدن: تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '00-->\' به '00-->') |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
عیلام، تمدّن <br> | عیلام، تمدّن <br>[[پرونده: 31133700.jpg | بندانگشتی]]<p>از درخشانترین تمدنهای اولیۀ شرق میانۀ باستان، در جنوب غربی فلات ایران. بر پایۀ کاوشهای باستانشناختی بیش از ۲هزار سال تاریخ مکتوب دارد. عیلامیان نام سرزمین خود را با خط میخی، «هِلتامْتْ» یا «هِتامتی» نوشته و آن را «اِلْتامْتْ» تلفظ میکردند. معنی التامت سرزمین خداست. سومریان و اَکَدیان به آن، نیم میگفتند؛ یعنی سرزمین بلند و مرتفع. کلمۀ عیلام، تلفظ عِبری التامت است و از تورات گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی تمدن عیلام، استانهای امروزی خوزستان، ایلام، بوشهر و فارس بود و شاید استانهای امروزی کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری و لرِستان هم در حوزۀ نفوذ فرهنگی عیلام قرار داشتند. شاید لرستان امروزی هم، که سرزمین اقوام زاگروـعیلامی بود، بخشی از عیلام بهشمار میرفت. تمدن عیلام درشمار تمدنهای عصر مفرغ آسیای غربی است که مراحل تکوین آن به حدود ۳۲۰۰پم بازمیگردد؛ این دوره، عیلام آغازین نام دارد. شوش پایتخت و شهر مذهبی عیلام از حدود ۴۰۰۰پم مسکونی بود و یکی از اولین شهرهای شرق میانۀ باستان است. اولین خطِ بهکاررفته در قلمرو فرهنگ عیلام آغازین، خط تصویری عیلام آغازین الف بود. در حدود ۲۷۰۰پم خط و زبان سومری در عیلام رواج یافت و این زمانی است که اسناد سومری از عیلامیان خبر میدهند. بعدها خط و زبان اَکَدی در عیلام رایج شد. تنها در دورۀ کوتاهمدت سلطنت کوتیک این شوشیناک بود که خط هجایی عیلام آغازین ب بهکار رفت. خط هجایی عیلام آغازین ب ۲۵۰۰ علامت داشت که بعدها تا ۷۰ علامت تقلیل یافت و کامل شد. در دورۀ پادشاهی میانۀ عیلام، خط میخی عیلامی به موازات خط اَکَدی توسعه یافت. کاوشهای هفت تپۀ خوزستان نشان میدهد که خط میخی عیلامی در نظام آموزش و پرورش عیلام باستان کاربردی گسترده داشت. عیلامی زبانی اِلتِصاقی است که ساختار آن با ساختار زبانهای گروه ترکی و اورالـ آلتایی مقایسه میشود. تقویم عیلامیان از تقویم قمری بابلیان اقتباس شده بود. در کنار نظام اعداد شصتگان سومری از نظام اعداد اعشاری عیلامی هم استفاده میشد. نظام اعداد اعشاری رهاورد تمدن عیلام بود. بابلیان اعداد کسری ریاضیات خود را از ریاضیات عیلام اقتباس کرده بودند. عیلامیان خدایان متعدد و مظاهر طبیعت را میپرستیدند و تصویر خدایان بر روی صخرهها حجاری میشد و یا تندیس مفرغی آنها را میساختند. مشهورترین خدای عیلام، اینشوشیناک خدای شهر مقدس شوش بود و پس از وی هومبان خدای آسمان اهمیت داشت. الهگان مؤنث در مذهب عیلام جایگاهی والا داشتند و هنرمندان تندیسهای کوچک برهنه و عریان الهگان مؤنث را از سفال یا مفرغ میساختند؛ شاید تقدس عنصر مؤنث در مذهب عیلام بازتاب جامعهای مادرسالار باشد. هنرهای حجمی و تصویری و معماری در تمدن عیلام در خدمت مذهب بودند؛ تندیسهای خدایان، الهگان و شاهان و ملکههای عیلامی به معابد اهدا میشد. کاهنان معابد عیلامی نفوذ بسیار داشتند و شاهان عیلامی به افتخار خدایان، معابد و بهویژه زیگوراتهای بسیاری برافراشتند. معابد با کتیبهها و آجرهای نوشته که مضمون آنها دعا و نفرین بود آراسته میشد. آداب تدفین در عیلام متنوع بود: اموات را یا میسوزاندند یا در تابوت سفالین همراه با اشیای تدفینی در قبور مینهادند. شاهان و بزرگان و اشراف درون مقابر ساخته از آجر دفن میشدند و سعی بر این بود که مقابر به اماکن مقدس و معابد نزدیک باشد. هنرمند عیلامی به ترسیم نقوش حیوانی و افسانهای گرایش داشت تا انسان؛ و بهویژه نقشمایۀ مار و بز بسیار مورد توجه بود. هنر حجاری و مجسمهسازی عیلام از سومر بسیار تأثیر پذیرفت. همچنین هنر ساخت آجرهای لعابدار و نوعی کاشی هم در عیلام توسعه یافت. مصریان باستان ساخت اسفنکس (ابوالهول) و سومریان ساخت ارابه را از عیلام آموختند. مهندسان عیلامی در صنعت هیدرولیک مهارت داشتند و سیستم آبرسانی و تصفیۀ آب زیگورات چُغازَنبیل، در معماری جهان باستان، یک شاهکار است. هنر شاهنشاهی هخامنشی از هنر مردمیـ مذهبی عیلام بسیار تأثیر پذیرفت و زبان عیلامی نیز از زبانهای رسمی شاهنشاهی هخامنشی بود.</p> | ||
[[پرونده: 31133700 | |||
<br><!--31133700--> | <br><!--31133700--> | ||
[[رده:باستان شناسی ایران]] | [[رده:باستان شناسی ایران]] | ||
[[رده:(باستان شناسی ایران)دوره ها و فرهنگ های باستانی، اصطلاحات و مفاهیم]] | [[رده:(باستان شناسی ایران)دوره ها و فرهنگ های باستانی، اصطلاحات و مفاهیم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۰۸
عیلام، تمدّن
از درخشانترین تمدنهای اولیۀ شرق میانۀ باستان، در جنوب غربی فلات ایران. بر پایۀ کاوشهای باستانشناختی بیش از ۲هزار سال تاریخ مکتوب دارد. عیلامیان نام سرزمین خود را با خط میخی، «هِلتامْتْ» یا «هِتامتی» نوشته و آن را «اِلْتامْتْ» تلفظ میکردند. معنی التامت سرزمین خداست. سومریان و اَکَدیان به آن، نیم میگفتند؛ یعنی سرزمین بلند و مرتفع. کلمۀ عیلام، تلفظ عِبری التامت است و از تورات گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی تمدن عیلام، استانهای امروزی خوزستان، ایلام، بوشهر و فارس بود و شاید استانهای امروزی کرمان، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری و لرِستان هم در حوزۀ نفوذ فرهنگی عیلام قرار داشتند. شاید لرستان امروزی هم، که سرزمین اقوام زاگروـعیلامی بود، بخشی از عیلام بهشمار میرفت. تمدن عیلام درشمار تمدنهای عصر مفرغ آسیای غربی است که مراحل تکوین آن به حدود ۳۲۰۰پم بازمیگردد؛ این دوره، عیلام آغازین نام دارد. شوش پایتخت و شهر مذهبی عیلام از حدود ۴۰۰۰پم مسکونی بود و یکی از اولین شهرهای شرق میانۀ باستان است. اولین خطِ بهکاررفته در قلمرو فرهنگ عیلام آغازین، خط تصویری عیلام آغازین الف بود. در حدود ۲۷۰۰پم خط و زبان سومری در عیلام رواج یافت و این زمانی است که اسناد سومری از عیلامیان خبر میدهند. بعدها خط و زبان اَکَدی در عیلام رایج شد. تنها در دورۀ کوتاهمدت سلطنت کوتیک این شوشیناک بود که خط هجایی عیلام آغازین ب بهکار رفت. خط هجایی عیلام آغازین ب ۲۵۰۰ علامت داشت که بعدها تا ۷۰ علامت تقلیل یافت و کامل شد. در دورۀ پادشاهی میانۀ عیلام، خط میخی عیلامی به موازات خط اَکَدی توسعه یافت. کاوشهای هفت تپۀ خوزستان نشان میدهد که خط میخی عیلامی در نظام آموزش و پرورش عیلام باستان کاربردی گسترده داشت. عیلامی زبانی اِلتِصاقی است که ساختار آن با ساختار زبانهای گروه ترکی و اورالـ آلتایی مقایسه میشود. تقویم عیلامیان از تقویم قمری بابلیان اقتباس شده بود. در کنار نظام اعداد شصتگان سومری از نظام اعداد اعشاری عیلامی هم استفاده میشد. نظام اعداد اعشاری رهاورد تمدن عیلام بود. بابلیان اعداد کسری ریاضیات خود را از ریاضیات عیلام اقتباس کرده بودند. عیلامیان خدایان متعدد و مظاهر طبیعت را میپرستیدند و تصویر خدایان بر روی صخرهها حجاری میشد و یا تندیس مفرغی آنها را میساختند. مشهورترین خدای عیلام، اینشوشیناک خدای شهر مقدس شوش بود و پس از وی هومبان خدای آسمان اهمیت داشت. الهگان مؤنث در مذهب عیلام جایگاهی والا داشتند و هنرمندان تندیسهای کوچک برهنه و عریان الهگان مؤنث را از سفال یا مفرغ میساختند؛ شاید تقدس عنصر مؤنث در مذهب عیلام بازتاب جامعهای مادرسالار باشد. هنرهای حجمی و تصویری و معماری در تمدن عیلام در خدمت مذهب بودند؛ تندیسهای خدایان، الهگان و شاهان و ملکههای عیلامی به معابد اهدا میشد. کاهنان معابد عیلامی نفوذ بسیار داشتند و شاهان عیلامی به افتخار خدایان، معابد و بهویژه زیگوراتهای بسیاری برافراشتند. معابد با کتیبهها و آجرهای نوشته که مضمون آنها دعا و نفرین بود آراسته میشد. آداب تدفین در عیلام متنوع بود: اموات را یا میسوزاندند یا در تابوت سفالین همراه با اشیای تدفینی در قبور مینهادند. شاهان و بزرگان و اشراف درون مقابر ساخته از آجر دفن میشدند و سعی بر این بود که مقابر به اماکن مقدس و معابد نزدیک باشد. هنرمند عیلامی به ترسیم نقوش حیوانی و افسانهای گرایش داشت تا انسان؛ و بهویژه نقشمایۀ مار و بز بسیار مورد توجه بود. هنر حجاری و مجسمهسازی عیلام از سومر بسیار تأثیر پذیرفت. همچنین هنر ساخت آجرهای لعابدار و نوعی کاشی هم در عیلام توسعه یافت. مصریان باستان ساخت اسفنکس (ابوالهول) و سومریان ساخت ارابه را از عیلام آموختند. مهندسان عیلامی در صنعت هیدرولیک مهارت داشتند و سیستم آبرسانی و تصفیۀ آب زیگورات چُغازَنبیل، در معماری جهان باستان، یک شاهکار است. هنر شاهنشاهی هخامنشی از هنر مردمیـ مذهبی عیلام بسیار تأثیر پذیرفت و زبان عیلامی نیز از زبانهای رسمی شاهنشاهی هخامنشی بود.