آلکمایون: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴: | خط ۴: | ||
آلکمایون (Alcmaeon) | آلکمایون (Alcmaeon) | ||
فیلسوف و پزشک یونانی. آلکمایون اهل [[کروتون]]<ref name=":1">Croton</ref> نویسندهای است که گروهی از مورخین متقدم فلسفه او را فیلسوفی فیثاغورسی دانستهاند. اما ارسطو و دیوگنس لائرتیوس او را از فیثاغورسیان محسوب نمیکنند. ارسطو این فیلسوف را چنان مهم دانسته که در رد وی کتاب نوشته است. کسانی که او را از زمره فیثاغوریان دانستهاند دلایلی برای این امر ذکر کرده اند از جمله: شهروندی کروتون، اعتقاد به فناناپذیری روح و پیوندش با امر الهی، اعتقاد به الهی بودن اجرام آسمانی، تأکید بر نقش اضداد در طبیعت. از نظر گروهی از پژوهندگان متأخر او نظریات اصیل و چشمگیری مطرح کرده بدون آنکه وی پیوند خاصی با گروه خاصی از فیلسوفان داشته باشد. در خصوص تاریخ تولد او مانند بسیاری از فیلسوفان پیش از سقراط اختلاف وجود دارد، ولی آنچه از مجموع نظریات آنها قابل استنباط است این است که ظاهراً بخش جوانی او با پیری فیثاغورس تداخل داشته، لذا در اواخر قرن ششم پیش از میلاد متولد و در اواسط و یا اواخر قرن پنجم پیش از میلاد درگذشته است. | فیلسوف و پزشک یونانی. آلکمایون اهل [[کروتون]]<ref name=":1">Croton</ref> نویسندهای است که گروهی از مورخین متقدم فلسفه او را فیلسوفی فیثاغورسی دانستهاند. اما [[ارسطو (۳۸۴ـ ۳۲۲پ م)|ارسطو]] و دیوگنس لائرتیوس او را از فیثاغورسیان محسوب نمیکنند. ارسطو این فیلسوف را چنان مهم دانسته که در رد وی کتاب نوشته است. کسانی که او را از زمره فیثاغوریان دانستهاند دلایلی برای این امر ذکر کرده اند از جمله: شهروندی کروتون، اعتقاد به فناناپذیری روح و پیوندش با امر الهی، اعتقاد به الهی بودن اجرام آسمانی، تأکید بر نقش اضداد در طبیعت. از نظر گروهی از پژوهندگان متأخر او نظریات اصیل و چشمگیری مطرح کرده بدون آنکه وی پیوند خاصی با گروه خاصی از فیلسوفان داشته باشد. در خصوص تاریخ تولد او مانند بسیاری از فیلسوفان پیش از سقراط اختلاف وجود دارد، ولی آنچه از مجموع نظریات آنها قابل استنباط است این است که ظاهراً بخش جوانی او با پیری فیثاغورس تداخل داشته، لذا در اواخر قرن ششم پیش از میلاد متولد و در اواسط و یا اواخر قرن پنجم پیش از میلاد درگذشته است. | ||
آلکمایون از زمره فلاسفه جزمی<ref>Dogmatic philosophers</ref> مانند بسیاری از همعصرانش نبود. بسیاری از فلسفه پیش از سقراط تصور میکردند که کلید دانش را دارند. ولی او قطعیت در علم را فقط مختص خدایان میدانست. خدایان مستقیماَ حقیقت را می دانند، اما آدمیان فقط قادرند از نشانههایی پیروی کنند، که در جهان مرئی به آنها داده می شود و از طریق تفسیر آنها راهشان را به سوی امور نامرئی بیابند. همه آنچه در باره آلکمایون می دانیم ترجیح امور محسوس به عنوان اساس محکمی برای فرضیهسازی<ref>Hypothesized</ref> است. او عنایت به اثبات آرخهی(اصل یا ماده نخستین جهان) واحدی ندارد. او مانند فیثاغوریان از اضداد<ref>Opposites</ref>؛ بسیار سخن میگوید و آنها را بسیار موثر بر ماهیت و سرنوشت بشر میداند، اما بر خلاف فیثاغورسیان تعداد آنها را محدود نمیکند. بسیاری از آنچه از او باقی مانده مربوط به علم پزشکی و فیزیولوژی میباشد و ظاهراً علاقه اصلی او متمرکز در این دو علم بوده، اما باید متذکر شد که او پیش از عصر تخصصگرایی بوده و مطالعهی بدن انسان فقط بخشی از فلسفه بهطور کلی بوده است. از نظر آلکمایون، بیماری میتواند علل گوناگون داشته باشد از جمله، تسلط یکی از اضداد و یا افراط یکی از آنها بر دیگری، علل خارجی مانند آبها یا محیط، خستگی، یا شکنجه و مانند آن، سلامتی حاصل آمیزش کیفیات مختلف در اندازههای مناسب است. | آلکمایون از زمره فلاسفه جزمی<ref>Dogmatic philosophers</ref> مانند بسیاری از همعصرانش نبود. بسیاری از فلسفه پیش از سقراط تصور میکردند که کلید دانش را دارند. ولی او قطعیت در علم را فقط مختص خدایان میدانست. خدایان مستقیماَ حقیقت را می دانند، اما آدمیان فقط قادرند از نشانههایی پیروی کنند، که در جهان مرئی به آنها داده می شود و از طریق تفسیر آنها راهشان را به سوی امور نامرئی بیابند. همه آنچه در باره آلکمایون می دانیم ترجیح امور محسوس به عنوان اساس محکمی برای فرضیهسازی<ref>Hypothesized</ref> است. او عنایت به اثبات آرخهی(اصل یا ماده نخستین جهان) واحدی ندارد. او مانند فیثاغوریان از اضداد<ref>Opposites</ref>؛ بسیار سخن میگوید و آنها را بسیار موثر بر ماهیت و سرنوشت بشر میداند، اما بر خلاف فیثاغورسیان تعداد آنها را محدود نمیکند. بسیاری از آنچه از او باقی مانده مربوط به علم پزشکی و فیزیولوژی میباشد و ظاهراً علاقه اصلی او متمرکز در این دو علم بوده، اما باید متذکر شد که او پیش از عصر تخصصگرایی بوده و مطالعهی بدن انسان فقط بخشی از فلسفه بهطور کلی بوده است. از نظر آلکمایون، بیماری میتواند علل گوناگون داشته باشد از جمله، تسلط یکی از اضداد و یا افراط یکی از آنها بر دیگری، علل خارجی مانند آبها یا محیط، خستگی، یا شکنجه و مانند آن، سلامتی حاصل آمیزش کیفیات مختلف در اندازههای مناسب است. | ||