پس خوراند زیستی (پزشکی): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '\\1' به '<!--1')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[File:13133900-2.jpg|thumb|پَس‌خوراندِ زیستی]]
پَس‌خوراندِ زیستی (پزشکی)(biofeedback)<br/>


پَس‌خوراندِ زیستی (پزشکي)(biofeedback)<br/> [[File:13133900-2.jpg|thumb|پَس‌خوراندِ زيستي]][[File:13133900.jpg|thumb|پَس‌خوراندِ زيستي]]در پزشکی، استفاده از وسایل پایش الکتروفیزیولوژیک<ref>electrophysiological monitoring </ref>، برای ایجاد پس‌خوراند<ref> feed back </ref> اطلاعاتی و درنتیجه، تسهیل کنترل آگاهانه. در دهۀ ۱۹۶۰، باربارا براون<ref>Barbara Brown</ref>، فیزیولوژیست دستگاه عصبی<ref>neurophysiologist </ref>، و جوزف کامیا<ref>Joseph Kamiya </ref>، متخصص اعصاب و روان<ref>neuropsychiatrist </ref>، این روش را جدا از هم در امریکا تکمیل کردند. این روش در بهبود پرفشاری خون و پیشگیری از اختلالات عملکرد<ref>dysfunction</ref> عضوی و فیزیولوژیک ناشی از آن مؤثر است.
در پزشکی، استفاده از وسایل پایش الکتروفیزیولوژیک<ref>electrophysiological monitoring </ref>، برای ایجاد پس‌خوراند<ref> feed back </ref> اطلاعاتی و درنتیجه، تسهیل کنترل آگاهانه. در دهۀ ۱۹۶۰، باربارا براون<ref>Barbara Brown</ref>، فیزیولوژیست دستگاه عصبی<ref>neurophysiologist </ref>، و جوزف کامیا<ref>Joseph Kamiya </ref>، متخصص اعصاب و روان<ref>neuropsychiatrist </ref>، این روش را جدا از هم در امریکا تکمیل کردند. این روش در بهبود پرفشاری خون و پیشگیری از اختلالات عملکرد<ref>dysfunction</ref> عضوی و فیزیولوژیک ناشی از آن مؤثر است.


&nbsp;
&nbsp;

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۲:۳۲

پَس‌خوراندِ زیستی

پَس‌خوراندِ زیستی (پزشکی)(biofeedback)

در پزشکی، استفاده از وسایل پایش الکتروفیزیولوژیک[۱]، برای ایجاد پس‌خوراند[۲] اطلاعاتی و درنتیجه، تسهیل کنترل آگاهانه. در دهۀ ۱۹۶۰، باربارا براون[۳]، فیزیولوژیست دستگاه عصبی[۴]، و جوزف کامیا[۵]، متخصص اعصاب و روان[۶]، این روش را جدا از هم در امریکا تکمیل کردند. این روش در بهبود پرفشاری خون و پیشگیری از اختلالات عملکرد[۷] عضوی و فیزیولوژیک ناشی از آن مؤثر است.

 


  1. electrophysiological monitoring
  2. feed back
  3. Barbara Brown
  4. neurophysiologist
  5. Joseph Kamiya
  6. neuropsychiatrist
  7. dysfunction