صحافی و تجلید سنتی: تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\2' به '<!--2') |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
صحّافی و تجلید سنّتی <br> | صحّافی و تجلید سنّتی <br> | ||
[[پرونده: 27015900.jpg | بندانگشتی| | [[پرونده: 27015900.jpg | بندانگشتی|نمونهای از هنر صحافی و تذهیب در عثمانی]]<p>از هنرهای صناعی کهن ایرانی و اسلامی است. این فن برای جلوگیری از متلاشیشدن اوراق کتاب و نیز برای تزیین آن پدید آمده و در طول زمان از صنعتی دستی به ماشینی تبدیل شده است. مهمترین مراحل این هنر صناعی عبارت است از تازدن، دوختن، برشدادن، چسباندن، متصلکردن و، سرانجام، جلدکردن. از آثار صحافی تمدن ایران پیش از اسلام نمونهای در دست نیست جز بازماندههایی که احتمال میدهند متعلق به مانویان باشد؛ اما در تمدن ایرانی پس از اسلام همۀ فنون و هنرهای مربوط به کتاب، ازجمله صحافی، پیشرفتی چشمگیر یافت. در عصر تیموریان، صحافی کتاب در ایران از نظر هنری به درخشانترین مرتبۀ خود رسید. صحافیهایی از دورۀ صفویان بهجامانده که از لحاظ گرانمایگی و زیبایی بسیار ارزشمند و کمنظیر است. سنت صحافیهای نفیس در دیگر سرزمینهای اسلامی معمولاً متأثر از سنت صحافی ایرانی است. تجلید سنتی کتاب انواع گوناگونی دارد اما از نظر شکل هندسی بیشتر بهصورت مستطیل مربع است. کتابها با توجه به قطع آن به اسامی مختلفی چون: رُقعی (۲۱×۱۴ سانتیمتر)، وزیری (۲۴×۱۷)، رَحلی (در دو اندازۀ ۲۹×۲۲ و ۳۴×۲۴)، سلطانی (۴۹×۳۴)، خشتی (۲۱×۲۱) بیاضی (در دو اندازۀ ۲۲×۲۹ و ۲۴×۳۴) معروفاند. جنس جلد کتاب بیشتر از مقواست؛ البته، گاهی جلدهای چرمی، چوبی، پارچهای و فلزی نیز بهکار میرفته است. در قدیم، جلدِ اغلب کتابهای نفیس را تزیین میکردند و بیشتر با تذهیب میآراستند و با خط خوش عنواننگاری میکردند. مُذَهَّب، برای تزیین جلد، با هنر سوخت نقشۀ جلد کتاب را پشت چرم تیره با قلم طراحی میکرد یا با معرقکاری قطعههایی از چرم موسوم به نیمتاج را که خوشبو و رنگین بود در کنار هم میگذاشت و نقشی بدیع میآفرید. استاد قلمزن در جلدهای چرمی نقوش را روی دو قطعه فلز، بیشتر از جنس برنج، حکاکی میکرد و پس از داغکردن این فلز با چکش روی چرمی که قبلاً آن را خیس کرده بود، میکوبید تا نقش روی چرم نمایان شود؛ سپس در فرورفتگیهای چرم، آبطلا و نقره میریخت که بسیار نظرگیر بود؛ این نوع جلد را که با کوبیدن چرم همراه است، «جلد ضربی» گویند و چنانچه برای جلادادن، نقش و نگار روی جلد را با روغن مخصوص آغشته کنند، آن را «جلد روغنی» مینامند. جلدهای سنتی را اکثراً با پارچهای روکش میکردند که جنس آن از قلمکار، زری، ترمه یا مخمل بود. در عصر حاضر، با اینکه بسیاری از مراحل صحافی و تجلید کتاب ماشینی شده است، هنوز در تهران و شهرستانهایی که دارای وسایل مدرن نشر کتاباند، کموبیش از روش سنتی نیز استفاده میشود.</p> | ||
<br><!--27015900--> | <br><!--27015900--> | ||
[[رده:علم کتابداری و کتاب]] | [[رده:علم کتابداری و کتاب]] | ||
[[رده:صنعت چاپ و نشر]] | [[رده:صنعت چاپ و نشر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۴
صحّافی و تجلید سنّتی
از هنرهای صناعی کهن ایرانی و اسلامی است. این فن برای جلوگیری از متلاشیشدن اوراق کتاب و نیز برای تزیین آن پدید آمده و در طول زمان از صنعتی دستی به ماشینی تبدیل شده است. مهمترین مراحل این هنر صناعی عبارت است از تازدن، دوختن، برشدادن، چسباندن، متصلکردن و، سرانجام، جلدکردن. از آثار صحافی تمدن ایران پیش از اسلام نمونهای در دست نیست جز بازماندههایی که احتمال میدهند متعلق به مانویان باشد؛ اما در تمدن ایرانی پس از اسلام همۀ فنون و هنرهای مربوط به کتاب، ازجمله صحافی، پیشرفتی چشمگیر یافت. در عصر تیموریان، صحافی کتاب در ایران از نظر هنری به درخشانترین مرتبۀ خود رسید. صحافیهایی از دورۀ صفویان بهجامانده که از لحاظ گرانمایگی و زیبایی بسیار ارزشمند و کمنظیر است. سنت صحافیهای نفیس در دیگر سرزمینهای اسلامی معمولاً متأثر از سنت صحافی ایرانی است. تجلید سنتی کتاب انواع گوناگونی دارد اما از نظر شکل هندسی بیشتر بهصورت مستطیل مربع است. کتابها با توجه به قطع آن به اسامی مختلفی چون: رُقعی (۲۱×۱۴ سانتیمتر)، وزیری (۲۴×۱۷)، رَحلی (در دو اندازۀ ۲۹×۲۲ و ۳۴×۲۴)، سلطانی (۴۹×۳۴)، خشتی (۲۱×۲۱) بیاضی (در دو اندازۀ ۲۲×۲۹ و ۲۴×۳۴) معروفاند. جنس جلد کتاب بیشتر از مقواست؛ البته، گاهی جلدهای چرمی، چوبی، پارچهای و فلزی نیز بهکار میرفته است. در قدیم، جلدِ اغلب کتابهای نفیس را تزیین میکردند و بیشتر با تذهیب میآراستند و با خط خوش عنواننگاری میکردند. مُذَهَّب، برای تزیین جلد، با هنر سوخت نقشۀ جلد کتاب را پشت چرم تیره با قلم طراحی میکرد یا با معرقکاری قطعههایی از چرم موسوم به نیمتاج را که خوشبو و رنگین بود در کنار هم میگذاشت و نقشی بدیع میآفرید. استاد قلمزن در جلدهای چرمی نقوش را روی دو قطعه فلز، بیشتر از جنس برنج، حکاکی میکرد و پس از داغکردن این فلز با چکش روی چرمی که قبلاً آن را خیس کرده بود، میکوبید تا نقش روی چرم نمایان شود؛ سپس در فرورفتگیهای چرم، آبطلا و نقره میریخت که بسیار نظرگیر بود؛ این نوع جلد را که با کوبیدن چرم همراه است، «جلد ضربی» گویند و چنانچه برای جلادادن، نقش و نگار روی جلد را با روغن مخصوص آغشته کنند، آن را «جلد روغنی» مینامند. جلدهای سنتی را اکثراً با پارچهای روکش میکردند که جنس آن از قلمکار، زری، ترمه یا مخمل بود. در عصر حاضر، با اینکه بسیاری از مراحل صحافی و تجلید کتاب ماشینی شده است، هنوز در تهران و شهرستانهایی که دارای وسایل مدرن نشر کتاباند، کموبیش از روش سنتی نیز استفاده میشود.