میرقدیری، محبوبه (اراک ۱۳۳۷ش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[File:Mirgha-1.jpg|thumb|left|محبوبه میرقدیری]] | [[File:Mirgha-1.jpg|thumb|left|محبوبه میرقدیری]]محبوبه میرقدیری (اراک 20مرداد 1337- ) | ||
[[File:38590600-2.jpg|thumb| | [[File:38590600-2.jpg|thumb|محبوبه میرقدیری]] | ||
داستاننویس و شاعر ایرانی. دورۀ ابتدایی و دبیرستان را در اراک گذراند. در این سالها او شعر میسرود و کاریکلماتور و مقالههایی کوتاه مینوشت. در سال 1357 با کسب رتبۀ سوم در امتحان ورودی دانشسرای راهنمایی، راهی تهران شد و در سال 1359 با مدرک فوق دیپلم علوم انسانی به اراک بازگشته و کار تدریس را در روستاهای زادگاهش آغاز کرد. میرقدیری 11 سال را در روستاهای دور و نزدیک گذراند و سپس کار خود را بیشتر در شهرکهای حومۀ شهر – به میل و انتخاب خود – ادامه داد. در سال 66 و پس از دیداری با محمود دولتآبادی که او را تشویق به نوشتن کرد به داستاننویسی روی آورد و سال بعد بود که اولین داستان وی به نام «تنهاییهای نسا» در مجله آدینه به چاپ رسید و از آن پس همکاری او با این نشریه و همچنین دنیای سخن، زنان، عصر پنجشنبه و نیکان ادامه یافت. سال 77 برای او سال آشنایی با احمد محمود بود و این بار با تشویقهای وی پیگیر چاپ اولین کتابش، مجموعه داستان «شِناس» شد. این کتاب در سال 78 توسط نشر روشنگران به چاپ رسید و سال بعد کاندیدای کتاب سال شد. همچنین سه داستان از این مجموعه به زبان لهستانی ترجمه شد. دیگر آثار او که توسط نشر روشنگران چاپ شده به ترتیب: رمان «پولک سرخ»، رمان «خانۀ آرا»، مجموعه داستان «روی لبهاشان خنده بود» (کاندیدای جایزه پروین در سال 83- از این مجموعه نیز سه داستان به زبان بلغاری ترجمه شد.)، رمان «و دیگران» (برنده جایزه مهرگان 85 و در دست ترجمه به زبان عربی)، مجموعه داستان «یک شب دیگر» و مجموعهای از افسانههای قدیم با نام «ابریشم هفت رنگ» است. از میرقدیری رمان حاشیههای باغ متروک، به همت نشر افراز و همیاری فتحاله بینیاز منتشر شده. دو مجموعه شعر او هم با نامهای «یادها» و «بوی خاطرات دور» توسط نشر داستان منتشر شده (1396) و مجموعه داستان «رنگها» نیز توسط نشر ثالث. | داستاننویس و شاعر ایرانی. دورۀ ابتدایی و دبیرستان را در اراک گذراند. در این سالها او شعر میسرود و کاریکلماتور و مقالههایی کوتاه مینوشت. در سال 1357 با کسب رتبۀ سوم در امتحان ورودی دانشسرای راهنمایی، راهی تهران شد و در سال 1359 با مدرک فوق دیپلم علوم انسانی به اراک بازگشته و کار تدریس را در روستاهای زادگاهش آغاز کرد. میرقدیری 11 سال را در روستاهای دور و نزدیک گذراند و سپس کار خود را بیشتر در شهرکهای حومۀ شهر – به میل و انتخاب خود – ادامه داد. در سال 66 و پس از دیداری با محمود دولتآبادی که او را تشویق به نوشتن کرد به داستاننویسی روی آورد و سال بعد بود که اولین داستان وی به نام «تنهاییهای نسا» در مجله آدینه به چاپ رسید و از آن پس همکاری او با این نشریه و همچنین دنیای سخن، زنان، عصر پنجشنبه و نیکان ادامه یافت. سال 77 برای او سال آشنایی با احمد محمود بود و این بار با تشویقهای وی پیگیر چاپ اولین کتابش، مجموعه داستان «شِناس» شد. این کتاب در سال 78 توسط نشر روشنگران به چاپ رسید و سال بعد کاندیدای کتاب سال شد. همچنین سه داستان از این مجموعه به زبان لهستانی ترجمه شد. دیگر آثار او که توسط نشر روشنگران چاپ شده به ترتیب: رمان «پولک سرخ»، رمان «خانۀ آرا»، مجموعه داستان «روی لبهاشان خنده بود» (کاندیدای جایزه پروین در سال 83- از این مجموعه نیز سه داستان به زبان بلغاری ترجمه شد.)، رمان «و دیگران» (برنده جایزه مهرگان 85 و در دست ترجمه به زبان عربی)، مجموعه داستان «یک شب دیگر» و مجموعهای از افسانههای قدیم با نام «ابریشم هفت رنگ» است. از میرقدیری رمان حاشیههای باغ متروک، به همت نشر افراز و همیاری فتحاله بینیاز منتشر شده. دو مجموعه شعر او هم با نامهای «یادها» و «بوی خاطرات دور» توسط نشر داستان منتشر شده (1396) و مجموعه داستان «رنگها» نیز توسط نشر ثالث. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۱۶
محبوبه میرقدیری (اراک 20مرداد 1337- )
داستاننویس و شاعر ایرانی. دورۀ ابتدایی و دبیرستان را در اراک گذراند. در این سالها او شعر میسرود و کاریکلماتور و مقالههایی کوتاه مینوشت. در سال 1357 با کسب رتبۀ سوم در امتحان ورودی دانشسرای راهنمایی، راهی تهران شد و در سال 1359 با مدرک فوق دیپلم علوم انسانی به اراک بازگشته و کار تدریس را در روستاهای زادگاهش آغاز کرد. میرقدیری 11 سال را در روستاهای دور و نزدیک گذراند و سپس کار خود را بیشتر در شهرکهای حومۀ شهر – به میل و انتخاب خود – ادامه داد. در سال 66 و پس از دیداری با محمود دولتآبادی که او را تشویق به نوشتن کرد به داستاننویسی روی آورد و سال بعد بود که اولین داستان وی به نام «تنهاییهای نسا» در مجله آدینه به چاپ رسید و از آن پس همکاری او با این نشریه و همچنین دنیای سخن، زنان، عصر پنجشنبه و نیکان ادامه یافت. سال 77 برای او سال آشنایی با احمد محمود بود و این بار با تشویقهای وی پیگیر چاپ اولین کتابش، مجموعه داستان «شِناس» شد. این کتاب در سال 78 توسط نشر روشنگران به چاپ رسید و سال بعد کاندیدای کتاب سال شد. همچنین سه داستان از این مجموعه به زبان لهستانی ترجمه شد. دیگر آثار او که توسط نشر روشنگران چاپ شده به ترتیب: رمان «پولک سرخ»، رمان «خانۀ آرا»، مجموعه داستان «روی لبهاشان خنده بود» (کاندیدای جایزه پروین در سال 83- از این مجموعه نیز سه داستان به زبان بلغاری ترجمه شد.)، رمان «و دیگران» (برنده جایزه مهرگان 85 و در دست ترجمه به زبان عربی)، مجموعه داستان «یک شب دیگر» و مجموعهای از افسانههای قدیم با نام «ابریشم هفت رنگ» است. از میرقدیری رمان حاشیههای باغ متروک، به همت نشر افراز و همیاری فتحاله بینیاز منتشر شده. دو مجموعه شعر او هم با نامهای «یادها» و «بوی خاطرات دور» توسط نشر داستان منتشر شده (1396) و مجموعه داستان «رنگها» نیز توسط نشر ثالث.