پرش به محتوا

هلندی، هنر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۴۴۸ بایت اضافه‌شده ،  ۹ ماه پیش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
 
[[پرونده:41100600-6.jpg|بندانگشتی|The Dam, Amsterdam اثر جورج هندریک برایتنر]]
هُلَندی، هُنر (Dutch art)<br>
هُلَندی، هُنر (Dutch art)<br>
[[پرونده: 41100600-1.jpg | بندانگشتی|يکي از آثار يان موستارت]][[پرونده: 41100600.jpg | بندانگشتی|يکي از آثار يان موستارت]]کشور هلند در اوایل قرن ۱۷ استقلال یافت و تقریباً تمامیت ارضی کنونی‌اش را به‌‌دست آورد، گرچه استقلال آن تا ۱۶۴۸، از جانب اسپانیا که در گذشته بر آن سلطه داشت به‌رسمیت شناخته نشده بود.
'<nowiki/>''نفوذ رنسانس'<nowiki/>''''' و گسترش مانریسم (شیوه‌گری).''' این نفوذ از اوایل قرن ۱۶م، در شمال هلند آغاز شد و در آثار یان موستارت<ref>Jan Mostaert </ref> (ح ۱۴۷۵ـ۱۵۵۶/۱۵۵۵م)، کورنلیس اِنگِلبرِختسن<ref>Cornelis Engelbrechtsen </ref> (۱۴۶۸ـ۱۵۳۳م)، و به‌ویژه لوکاس وان‌ لیدن<ref>Lucas van Leyden </ref> مشهود است. یان وان اسکورل<ref>Jan van Scorel </ref> (۱۴۹۵ـ۱۵۶۲م) نخستین نقاش هلندی بود که به سراسر ایتالیا سفر کرد و عناصر هنری ایتالیا را به‌‌نحو مطلوبی در هنرش به‌کار گرفت. در میان شاگردانش، مارِتِن وان همسکِرک<ref>Maerten van Heemskerck </ref> (۱۴۹۸ـ۱۵۷۴م)،‌ از نمایندگان اصلی مانریسم (شیوه‌گری)<ref>Mannerism</ref> شد؛ این شیوۀ هنری درسراسر قرن ۱۶م بر هنر هلند مسلط ماند. شهرهای هارلم<ref>Haarlem </ref> و اوترخت<ref>Utrecht </ref>، دو مرکز اصلی نقاشی مانریسم (شیوه‌گری) در شمال هلند بودند. در واکنش نسبت به مانریسم حاکم، نوعی طبیعت‌گرایی<ref>naturalism </ref> در این شهرها نضج گرفت، که مشخصۀ هنر هلندی بود، و نخست در نقاشی‌های واقع‌گرایانۀ‌<ref>realistic </ref> هونتهورست<ref>Honthorst </ref> و تربروخن<ref>Terbrugghen </ref> در اوترخت تجلّی یافت. از دیگر شخصیت‌های پیش‌گام حدود اواخر قرن ۱۶م، پیتر لاستمان<ref>Pieter Lastman </ref> (۱۵۸۵ـ۱۶۳۳)، نقاش صحنه‌های تاریخی و معلم رامبرانت<ref>Rembrandt </ref> در آمستردام، و فرانس هالس<ref>Frans Hals </ref> در هارلم درخور ذکرند. آثار هالس نخستین نشانۀ بارز بلوغ نقاشی هلندی در آغاز قرن ۱۷، در مقام یک مکتب بزرگ ملی است.


<nowiki/>''<nowiki/>''
کشور [[هلند]] در اوایل قرن ۱۷م استقلال یافت و تقریباً تمامیت ارضی کنونی‌اش را به‌‌دست آورد، گرچه استقلال آن تا ۱۶۴۸م، از جانب اسپانیا که در گذشته بر آن سلطه داشت به‌رسمیت شناخته نشده بود.


<nowiki/>''<nowiki/>''
'<nowiki/>''نفوذ رنسانس'<nowiki/>''''' و گسترش مانریسم (شیوه‌گری).''' این نفوذ از اوایل قرن ۱۶م، در شمال هلند آغاز شد و در آثار [[موستارت، یان (۱۴۷۵م ـ۱۵۵۶)|یان موستارت]]<ref>Jan Mostaert </ref> (ح ۱۴۷۵ـ۱۵۵۶/۱۵۵۵م)، کورنلیس اِنگِلبرِختسن<ref>Cornelis Engelbrechtsen </ref> (۱۴۶۸ـ۱۵۳۳م)، و به‌ویژه [[لوکاس وان لیدن|لوکاس وان‌ لیدن]]<ref>Lucas van Leyden </ref> مشهود است. [[اسکورل، یان وان (۱۴۹۵م ـ۱۵۶۲)|یان وان اسکورل]]<ref>Jan van Scorel </ref> (۱۴۹۵ـ۱۵۶۲م) نخستین نقاش هلندی بود که به سراسر [[ایتالیا]] سفر کرد و عناصر هنری ایتالیا را به‌‌نحو مطلوبی در هنرش به‌کار گرفت. در میان شاگردانش، [[همسکرک، مارتن وان (۱۴۹۸م ـ۱۵۷۴)|مارِتِن وان همسکِرک]]<ref>Maerten van Heemskerck </ref> (۱۴۹۸ـ۱۵۷۴م)،‌ از نمایندگان اصلی [[مانریسم]] (شیوه‌گری)<ref>Mannerism</ref> شد؛ این شیوۀ هنری درسراسر قرن ۱۶م بر هنر هلند مسلط ماند. شهرهای [[هارلم (هلند)|هارلم]]<ref>Haarlem </ref> و [[اوترخت، شهر|اوترخت]]<ref>Utrecht </ref>، دو مرکز اصلی نقاشی مانریسم (شیوه‌گری) در شمال هلند بودند. در واکنش نسبت به مانریسم حاکم، نوعی طبیعت‌گرایی<ref>naturalism </ref> در این شهرها نضج گرفت، که مشخصۀ هنر هلندی بود، و نخست در نقاشی‌های واقع‌گرایانۀ‌<ref>realistic </ref> [[هونتهورست، خریت وان (۱۵۹۰ـ۱۶۵۶)|هونتهورست]]<ref>Honthorst </ref> و [[تربروخن، هندریک (۱۵۸۸ـ۱۶۲۹)|تربروخن]]<ref>Terbrugghen </ref> در اوترخت تجلّی یافت. از دیگر شخصیت‌های پیش‌گام حدود اواخر قرن ۱۶م، [[لاستمان، پیتر (۱۵۸۳ـ۱۶۳۳)|پیتر لاستمان]]<ref>Pieter Lastman </ref> (۱۵۸۵ـ۱۶۳۳م)، نقاش صحنه‌های تاریخی و معلم [[رامبرانت، هارمنس وان راین (۱۶۰۶ـ۱۶۶۹)|رامبرانت]]<ref>Rembrandt </ref> در [[آمستردام]]، و [[هالس، فرانس (ح ۱۵۸۱ـ۱۶۶۶)|فرانس هالس]]<ref>Frans Hals </ref> در هارلم درخور ذکرند. آثار هالس نخستین نشانۀ بارز بلوغ نقاشی هلندی در آغاز قرن ۱۷، در مقام یک مکتب بزرگ ملی است.


'''منظره‌پردازی.''' در آغاز قرن ۱۷ مکتب مانریسم در منظره‌پردازی هلند غالب شد، که بازتاب آن در آثار خیلیس وان کونینگسلو<ref>Gillis van Coninxloo </ref> (۱۵۴۴ـ۱۶۰۷) مشهود است؛ لیکن در دهۀ دوم قرن ۱۷، سبک طبیعت‌گرایانه‌تری شکل گرفت. اسایاس وان دِ ولده<ref>Esaias van de Velde </ref> و هرکولِس سخرس<ref>Hercules Seghers </ref> (۱۵۹۰/۱۵۸۹ـ ح ۱۶۳۰) در بررسی جلوه‌های نور و رنگ، از نقاشان پیش‌گام بودند، و نقاشانی همچون یان وان خوئی‌یِن<ref>Jan van Goyen </ref> و سالومون وان رویسدال<ref>Salomon van Ruysdael </ref> (ح ۱۶۰۰ـ۱۶۷۰) این شیوه را پی گرفتند که اغلب با اصطلاح «دورۀ رنگسایه‌ای<ref>tonal phase </ref>» در منظره‌پردازی هلندی از آن یاد می‌شود. از حدود ۱۶۵۰ شیوۀ شکوهمندتری در نقاشی هلند رواج یافت؛ مهم‌ترین نقاش این «مرحلۀ کلاسیک<ref>classical phase </ref>» آلبرت کوئیپ<ref>Aelbert Cuyp </ref>، و برجسته‌ترین منظره‌پرداز یاکوب وان رویسدال<ref>Jacob van Ruisdael </ref> بود. حرمت قائل‌شدن برای طبیعت و روحیۀ قهرمانانه، در کارهای این هنرمندان و بسیاری از معاصرین آنان تجلّی یافت، و توجه عموم را به‌شیوۀ منظره‌پردازی هلندی برانگیخت و در هنر پس از خود، به‌ویژه در هنر انگلستان، تأثیر نهاد. آخرین کارهای مایندرت هوبما<ref>Meindert Hobbema </ref>، شاگرد رویسدال، از نمونه‌های گزیده است. نقاشی از چشم‌انداز‌های دریایی و تصاویر معمارانه رواج یافت؛ ازجمله برجسته‌ترین نقاشان مناظر دریایی عبارت‌اند از ویلم وان دِ ولده<ref>Willem van de Velde </ref> مهتر و کهتر، سیمون دُ ولیگر<ref>Simon de Vlieger </ref> (ح ۱۶۰۰ـ۱۶۵۳)، یان وان دو کاپل<ref>Jan van de Cappelle </ref> (۱۶۲۶ـ۱۶۷۹)، و در نقاشی از مناظر معمارانه، پیِتر سانرِدام<ref>Pieter Saenredam </ref> (۱۵۹۷ـ۱۶۶۵)، امانوئل دو ویته<ref>Emanuel de Witte </ref> (ح ۱۶۱۷ـ۱۶۹۲)، و یان وان دِر هایدن<ref>Jan van der Heyden </ref> (۱۶۳۷ـ۱۷۱۲)، که نماهای پرتفصیلی از شهر آمستردام عرضه کرد. با آن‌که توجه به غرور ملی در هلندِ قرن ۱۷ محوریت داشت، بسیاری از هنرمندان هلندی به ایتالیا و به‌ویژه به رم رفتند، که در آن زمان پایتخت هنری اروپا محسوب می‌شد، و منظره‌پردازی ایتالیایی‌وار را در پیش گرفتند.
'''منظره‌پردازی.''' در آغاز قرن ۱۷م مکتب مانریسم در منظره‌پردازی هلند غالب شد، که بازتاب آن در آثار خیلیس وان کونینگسلو<ref>Gillis van Coninxloo </ref> (۱۵۴۴ـ۱۶۰۷م) مشهود است؛ لیکن در دهۀ دوم قرن ۱۷م، سبک طبیعت‌گرایانه‌تری شکل گرفت. اسایاس وان دِ ولده<ref>Esaias van de Velde </ref> و [[سخرس، هرکولس (ح ۱۵۸۹ـ۱۶۳۸)|هرکولِس سخرس]]<ref>Hercules Seghers </ref> (۱۵۹۰/۱۵۸۹ـ ح ۱۶۳۰م) در بررسی جلوه‌های نور و رنگ، از نقاشان پیش‌گام بودند، و نقاشانی همچون یان وان خوئی‌یِن<ref>Jan van Goyen </ref> و سالومون وان رویسدال<ref>Salomon van Ruysdael </ref> (ح ۱۶۰۰ـ۱۶۷۰م) این شیوه را پی گرفتند که اغلب با اصطلاح «دورۀ رنگسایه‌ای<ref>tonal phase </ref>» در منظره‌پردازی هلندی از آن یاد می‌شود. از حدود ۱۶۵۰م شیوۀ شکوهمندتری در نقاشی هلند رواج یافت؛ مهم‌ترین نقاش این «مرحلۀ کلاسیک<ref>classical phase </ref>» [[کوئیپ، آلبرت|آلبرت کوئیپ]]<ref>Aelbert Cuyp </ref>، و برجسته‌ترین منظره‌پرداز یاکوب وان رویسدال<ref>Jacob van Ruisdael </ref> بود. حرمت قائل‌شدن برای طبیعت و روحیۀ قهرمانانه، در کارهای این هنرمندان و بسیاری از معاصرین آنان تجلّی یافت، و توجه عموم را به‌شیوۀ منظره‌پردازی هلندی برانگیخت و در هنر پس از خود، به‌ویژه در هنر [[انگلستان]]، تأثیر نهاد. آخرین کارهای [[هوبما، مایندرت لوبرتسون (۱۶۳۸ـ۱۷۰۹)|مایندرت هوبما]]<ref>Meindert Hobbema </ref>، شاگرد رویسدال، از نمونه‌های گزیده است. نقاشی از چشم‌انداز‌های دریایی و تصاویر معمارانه رواج یافت؛ ازجمله برجسته‌ترین نقاشان مناظر دریایی عبارت‌اند از ویلم وان دِ ولده<ref>Willem van de Velde </ref> مهتر و کهتر، سیمون دُ ولیگر<ref>Simon de Vlieger </ref> (ح ۱۶۰۰ـ۱۶۵۳م)، یان وان دو کاپل<ref>Jan van de Cappelle </ref> (۱۶۲۶ـ۱۶۷۹م)، و در نقاشی از مناظر معمارانه، پیِتر سانرِدام<ref>Pieter Saenredam </ref> (۱۵۹۷ـ۱۶۶۵م)، امانوئل دو ویته<ref>Emanuel de Witte </ref> (ح ۱۶۱۷ـ۱۶۹۲م)، و یان وان دِر هایدن<ref>Jan van der Heyden </ref> (۱۶۳۷ـ۱۷۱۲م)، که نماهای پرتفصیلی از شهر آمستردام عرضه کرد. با آن‌که توجه به غرور ملی در هلندِ قرن ۱۷م محوریت داشت، بسیاری از هنرمندان هلندی به ایتالیا و به‌ویژه به رم رفتند، که در آن زمان پایتخت هنری اروپا محسوب می‌شد، و منظره‌پردازی ایتالیایی‌وار را در پیش گرفتند.


'''صحنه‌های زندگی روزمره.''' این گونۀ هنری طیف متنوعی را دربر می‌گیرد که بازنمایی تمام جوانب اجتماع، مشتمل بر کلیۀ فعالیت‌های روزمره، از صحنه‌های عامیانه و شوخ‌طبعانۀ طبقۀ پایین جامعه، همچون آثار آدریان بروئوور<ref>Adriaen Brouwer </ref>، تا نقاشی‌های ملایم، میانه‌رو، و اشراف‌منشانۀ تِربورخ<ref>Terborch </ref>، از آن ‌جمله‌اند. برجسته‌ترین نقاشان هلندیِ صحنه‌های زندگی روزمره عبارت‌اند از یان استن<ref>Jan Steen </ref>، با بیان پرتوان و شوخ‌طبعانه‌اش؛ پیتر دِ هوخ<ref>Pieter de Hooch </ref> با آثار لطیف و در عین‌ حال منطقی‌اش که بیش از آثار هر نقاش دیگری، زندگی مرفه بورژوازی هلندی را بازمی‌نماید؛ و یان ورمیر<ref>Jan Vermeer </ref> با آثاری آکنده از صفایی جاودانه. خرارت دوئو<ref>Gerard Dou </ref> (۱۶۱۳ـ۱۶۷۵)، شاگرد رامبرانت و نقاش تک‌چهره‌ساز، نیکلاس ماس<ref>Nicolaes Maes </ref> (۱۶۳۴ـ۱۶۹۳)، گابرِیل متسو<ref>Gabriel Metsu </ref>، آدریان وان آستاده<ref>Adriaen van Ostade </ref> از دیگر نقاشان بی‌شمار صحنه‌های زندگی روزمره‌اند.  
'''صحنه‌های زندگی روزمره.''' این گونۀ هنری طیف متنوعی را دربر می‌گیرد که بازنمایی تمام جوانب اجتماع، مشتمل بر کلیۀ فعالیت‌های روزمره، از صحنه‌های عامیانه و شوخ‌طبعانۀ طبقۀ پایین جامعه، همچون آثار آدریان بروئوور<ref>Adriaen Brouwer </ref>، تا نقاشی‌های ملایم، میانه‌رو، و اشراف‌منشانۀ [[تربورخ، خرارد (۱۶۱۷ـ۱۶۸۱)|تِربورخ]]<ref>Terborch </ref>، از آن ‌جمله‌اند. برجسته‌ترین نقاشان هلندیِ صحنه‌های زندگی روزمره عبارت‌اند از یان استن<ref>Jan Steen </ref>، با بیان پرتوان و شوخ‌طبعانه‌اش؛ [[هوخ، پیتر د (۱۶۲۹ـ۱۶۸۴)|پیتر دِ هوخ]]<ref>Pieter de Hooch </ref> با آثار لطیف و در عین‌ حال منطقی‌اش که بیش از آثار هر نقاش دیگری، زندگی مرفه بورژوازی هلندی را بازمی‌نماید؛ و [[ورمیر، یان (۱۶۳۲ـ۱۶۷۵)|یان ورمیر]]<ref>Jan Vermeer </ref> با آثاری آکنده از صفایی جاودانه. خرارت دوئو<ref>Gerard Dou </ref> (۱۶۱۳ـ۱۶۷۵)، شاگرد رامبرانت و نقاش تک‌چهره‌ساز، [[ماس، نیکلاس (۱۶۳۴ـ۱۶۹۳)|نیکلاس ماس]]<ref>Nicolaes Maes </ref> (۱۶۳۴ـ۱۶۹۳م[[متسو، گابریل (۱۶۲۹ـ۱۶۶۷)|گابرِیل متسو]]<ref>Gabriel Metsu </ref>، آدریان وان آستاده<ref>Adriaen van Ostade </ref> از دیگر نقاشان بی‌شمار صحنه‌های زندگی روزمره‌اند.  


'''تک‌چهره‌سازی.''' دو نقاش در این زمینه در مقامی برتر از معاصران خود قرار دارند: فرانس هالس، که ضوابط مانریسم را وانهاد و با شکارِ حرکات و هیجانات زودگذر، آثاری بسیار زنده پدید آورد، و رامبرانت که احساسات ژرف و مهارت فوق‌العاده‌اش، بیش از هرجا در تک‌چهره‌سازی‌هایش بازتاب یافته است. هرچند که معاصرین آنان چنین عقیده‌ای نداشتند، و سبک لطیف، پرتفصیل و «پرداخت شدۀ» توماس د کئیزر<ref>Thomas de Keyser </ref> (۱۵۹۷/۱۵۹۶ـ۱۶۶۷) یا بارتولومئوس وان‌ دِر هِلست<ref>Bartholomeus van der Helst </ref> (۱۶۱۱ـ۱۶۷۰) بیش از سبک شخصیت‌پردازانۀ هالس و رامبرانت با پسند بورژوایی آنان مطابقت داشت.
'''تک‌چهره‌سازی.''' دو نقاش در این زمینه در مقامی برتر از معاصران خود قرار دارند: [[هالس، فرانس (ح ۱۵۸۱ـ۱۶۶۶)|فرانس هالس]]، که ضوابط مانریسم را وانهاد و با شکارِ حرکات و هیجانات زودگذر، آثاری بسیار زنده پدید آورد، و رامبرانت که احساسات ژرف و مهارت فوق‌العاده‌اش، بیش از هرجا در تک‌چهره‌سازی‌هایش بازتاب یافته است. هرچند که معاصرین آنان چنین عقیده‌ای نداشتند، و سبک لطیف، پرتفصیل و «پرداخت شدۀ» توماس د کئیزر<ref>Thomas de Keyser </ref> (۱۵۹۷/۱۵۹۶ـ۱۶۶۷م) یا بارتولومئوس وان‌ دِر هِلست<ref>Bartholomeus van der Helst </ref> (۱۶۱۱ـ۱۶۷۰م) بیش از سبک شخصیت‌پردازانۀ هالس و رامبرانت با پسند بورژوایی آنان مطابقت داشت.


'''نقش اشیا.''' با آن‌که نقش اشیای هلندی در تحول هنر اروپا چندان اثرگذار نبود، در آن زمان طالبان بسیاری داشت و برای هلندی‌ها گویای تشخّص بود. نقاشان اغلب در مقولات محدود و معیّن کار می‌کردند: یان باپتیست ونیکس<ref>Jan Baptist Weenix </ref> جانوران یا پرندگان شکارشده‌ را می‌کشید؛ یان داویدس دِ هِم<ref>Jan Davidsz de Heem </ref> (۱۶۰۶ـ۱۶۸۴)، میوه و خوردنی و گل‌های مجلل را تصویر می‌کرد؛ ویلم کالف<ref>Willem Kalf </ref> اشیای مجلل و پرطمطراق را می‌کشید؛ ویلم کلاس هِدا<ref>Willem Claesz Heda </ref> (۱۵۹۴/۱۵۹۳ـ۱۶۸۲/۱۶۸۰)، و پیتر کلاس<ref>Pieter Claesz </ref> (۱۵۹۷ـ۱۶۶۱) پرده‌های نقش اشیای متنوعی از میز صبحانه با ظروف مسی و شیشه‌ای، نان، و یک لیموترش نیمه‌پوست‌کنده، تصویر می‌کردند.
'''نقش اشیا.''' با آن‌که نقش اشیای هلندی در تحول هنر اروپا چندان اثرگذار نبود، در آن زمان طالبان بسیاری داشت و برای هلندی‌ها گویای تشخّص بود. نقاشان اغلب در مقولات محدود و معیّن کار می‌کردند: [[ونیکس، یان باپتیست (۱۶۲۱ـ۱۶۶۰)|یان باپتیست ونیکس]]<ref>Jan Baptist Weenix </ref> جانوران یا پرندگان شکارشده‌ را می‌کشید؛ [[هم، یان داویدس د (۱۶۰۶ـ ح ۱۶۸۳)|یان داویدس دِ هِم]]<ref>Jan Davidsz de Heem </ref> (۱۶۰۶ـ۱۶۸۴م)، میوه و خوردنی و گل‌های مجلل را تصویر می‌کرد؛ ویلم کالف<ref>Willem Kalf </ref> اشیای مجلل و پرطمطراق را می‌کشید؛ [[هدا، ویلم کلاس (۱۵۹۴ـ۱۶۸۰)|ویلم کلاس هِدا]]<ref>Willem Claesz Heda </ref> (۱۵۹۴/۱۵۹۳ـ۱۶۸۲/۱۶۸۰م)، و پیتر کلاس<ref>Pieter Claesz </ref> (۱۵۹۷ـ۱۶۶۱م) پرده‌های نقش اشیای متنوعی از میز صبحانه با ظروف مسی و شیشه‌ای، نان، و یک لیموترش نیمه‌پوست‌کنده، تصویر می‌کردند.


'''انحطاط.''' بعد از حدود ۱۶۷۰ هنر هلند ناگهان به همان سرعتی که تحوّل یافته بود، رو به انحطاط نهاد. روکوکو<ref>rococo </ref>ی فرانسوی چنان بر هنر اواخر قرن ۱۷ و ۱۸ در هلند تسلط یافت، که نشاط و اصالت دوران باشکوه نقاشی این سرزمین به فراموشی سپرده شد. نامدارترین نقاشان قرن ۱۸ عبارت‌اند از کورنلیس تروست<ref>Cornelis Troost </ref> (۱۶۹۷ـ۱۷۵۰)، یوزف ایسرائلس<ref>Jozef Israels </ref> نقاش صحنه‌های زندگی روزمره، راخل رویس<ref>Rachel Ruysch </ref> و یان وان هویسوم<ref>Jan van Huysum </ref> (۱۶۸۲ـ۱۷۴۹)، نقاشان چیره‌دست در گل‌سازی. آنان سنّت نقاشی گذشته را ادامه دادند. در قرن ۱۹، هنر هلند گرایش‌های هنری رایج در اروپا را دنبال کرد، تا آن‌که در دهۀ ۱۸۷۰ با ظهور مکتب لاهه<ref>the Hague School </ref>، که با مکتب باربیزون<ref>Barbizon School </ref> فرانسه قابل قیاس است، بار دیگر توجه به روحیۀ اصیل هلندی در نقاشی پا گرفت. مهم‌ترین اعضای این گروه عبارت بودند از یوزف ایسرائلس؛ برادران ماریس<ref>Maris </ref>، یاکوب<ref>Jacob </ref> (۱۸۳۷ـ۱۸۹۹) و ماتیاس<ref>Mattias </ref> (۱۸۳۹ـ۱۹۱۷)، و ویلِم<ref>Willem </ref> (۱۸۴۴ـ۱۹۱۰)؛ آنتون ماووه<ref>Anton Mauve </ref> (۱۸۳۸ـ۱۸۸۸) و هندریک ویلم مسداخ<ref>Hendrik Willem Mesdag </ref> (۱۸۳۱ـ۱۹۱۵). دو نقاشِ هلندی اواخر قرن ۱۹، در صدر هنرمندان یادشده قرار دارند: یوهان بارتولد یونکینت<ref>Johan Barthold Jongkind </ref>، که در فرانسه هنرآفرینی می‌کرد و بر نقاشان امپرسیونیست<ref>Impressionist </ref> تأثیر گذاشت، و ونسان ون‌گوگ<ref>Vincent van Gogh </ref>، که شهرت و اهمیتش از مرزهای ملی و هنر خاص هلندی فراتر رفته است. هلند در تکامل هنر قرن ۲۰ سهیم بود؛ مهم‌ترین شخصیت‌های هنری این دوره عبارت‌اند از یان اسلوترز<ref>Jan Sluyters </ref>، نقاش فوویست<ref>fauvist </ref>؛ یان توراپ<ref>Jan Toorop </ref>، نقاش سمبولیست<ref>Symbolist </ref>؛ و پیت موندریان<ref>Piet Mondrian </ref>، که از اصلی‌ترین نقاشان مدرن و عضو برجستۀ گروه دِ استیل<ref>De Stijl</ref> بود.   
'''انحطاط.''' بعد از حدود ۱۶۷۰م هنر هلند ناگهان به همان سرعتی که تحوّل یافته بود، رو به انحطاط نهاد. [[روکوکو]]<ref>rococo </ref>ی فرانسوی چنان بر هنر اواخر قرن ۱۷ و ۱۸م در هلند تسلط یافت، که نشاط و اصالت دوران باشکوه نقاشی این سرزمین به فراموشی سپرده شد. نامدارترین نقاشان قرن ۱۸م عبارت‌اند از کورنلیس تروست<ref>Cornelis Troost </ref> (۱۶۹۷ـ۱۷۵۰م[[ایسرائلس، یوزف|یوزف ایسرائلس]]<ref>Jozef Israels </ref> نقاش صحنه‌های زندگی روزمره، راخل رویس<ref>Rachel Ruysch </ref> و [[هویسوم، یان وان (۱۶۸۲ـ۱۷۴۹)|یان وان هویسوم]]<ref>Jan van Huysum </ref> (۱۶۸۲ـ۱۷۴۹م)، نقاشان چیره‌دست در گل‌سازی. آنان سنّت نقاشی گذشته را ادامه دادند. در قرن ۱۹م، هنر هلند گرایش‌های هنری رایج در اروپا را دنبال کرد، تا آن‌که در دهۀ ۱۸۷۰م با ظهور مکتب لاهه<ref>the Hague School </ref>، که با مکتب باربیزون<ref>Barbizon School </ref> [[فرانسه]] قابل قیاس است، بار دیگر توجه به روحیۀ اصیل هلندی در نقاشی پا گرفت. مهم‌ترین اعضای این گروه عبارت بودند از یوزف ایسرائلس؛ برادران ماریس<ref>Maris </ref>، یاکوب<ref>Jacob </ref> (۱۸۳۷ـ۱۸۹۹م) و ماتیاس<ref>Mattias </ref> (۱۸۳۹ـ۱۹۱۷م)، و ویلِم<ref>Willem </ref> (۱۸۴۴ـ۱۹۱۰م)؛ آنتون ماووه<ref>Anton Mauve </ref> (۱۸۳۸ـ۱۸۸۸م) و [[مسداخ، هندریک ویلم (۱۸۳۱ـ۱۹۱۵)|هندریک ویلم مسداخ]]<ref>Hendrik Willem Mesdag </ref> (۱۸۳۱ـ۱۹۱۵م). دو نقاشِ هلندی اواخر قرن ۱۹م، در صدر هنرمندان یادشده قرار دارند: یوهان بارتولد یونکینت<ref>Johan Barthold Jongkind </ref>، که در فرانسه هنرآفرینی می‌کرد و بر نقاشان [[امپرسیونیسم|امپرسیونیست]]<ref>Impressionist </ref> تأثیر گذاشت، و [[ون گوگ، ونسان (۱۸۵۳ـ۱۸۹۰)|ونسان ون‌گوگ]]<ref>Vincent van Gogh </ref>، که شهرت و اهمیتش از مرزهای ملی و هنر خاص هلندی فراتر رفته است. هلند در تکامل هنر قرن ۲۰ سهیم بود؛ مهم‌ترین شخصیت‌های هنری این دوره عبارت‌اند از [[اسلوترز، یان (۱۸۸۱ـ۱۹۵۷)|یان اسلوترز]]<ref>Jan Sluyters </ref>، نقاش فوویست<ref>fauvist </ref>؛ یان توراپ<ref>Jan Toorop </ref>، نقاش سمبولیست<ref>Symbolist </ref>؛ و [[موندریان، پیت (۱۸۷۲ـ۱۹۴۴)|پیت موندریان]]<ref>Piet Mondrian </ref>، که از اصلی‌ترین نقاشان مدرن و عضو برجستۀ گروه دِ استیل<ref>De Stijl</ref> بود.   


----
----
سرویراستار
۵۳٬۶۳۲

ویرایش