کبری سعیدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
(نام هنری: شهرزاد) بازیگر، کارگردان، شاعر و داستاننویس ایرانی. فعالیت هنری را با رقصندگی در کافههای خیابان لالهزار در سن چهارده سالگی آغاز کرد و پس از آن به تئاتر روی آورد. او در کافه جمشید و کافه سیروس لالهزار میرقصید. شهرزاد در نمایشهایی مانند ''بین راه'' در [[تیاتر نصر|تئاتر نصر]] و در تئاتر دهخدا و [[تیاتر پارس|تئاتر پارس]] بازی میکرد. او پس از آن در نقشهای کوچکی در سینما بازی کرد. | (نام هنری: شهرزاد) بازیگر، کارگردان، شاعر و داستاننویس ایرانی. فعالیت هنری را با رقصندگی در کافههای خیابان لالهزار در سن چهارده سالگی آغاز کرد و پس از آن به تئاتر روی آورد. او در کافه جمشید و کافه سیروس لالهزار میرقصید. شهرزاد در نمایشهایی مانند ''بین راه'' در [[تیاتر نصر|تئاتر نصر]] و در تئاتر دهخدا و [[تیاتر پارس|تئاتر پارس]] بازی میکرد. او پس از آن در نقشهای کوچکی در سینما بازی کرد. | ||
در سال ۱۳۴۶ با فیلم یکهبزن (به کارگردانی [[رضا صفایی]]) پا به دنیای بازیگری سینما گذاشت، اما اولین بار در تیتراژ فیلم [[قیصر (سینما)|قیصر]] نامش میآید. او در این فیلم در نقش رقصندهای به نام سهیلا فردوس بازی کرده است. سال 1353 در اعتراض به جریان غالب فیلم فارسی به صورت کامل از بازیگری سینما فاصله گرفت و به ساخت فیلمهای کوتاه پرداخت. نویسندهی کتاب کارنمای زنان کارای ایران از دیروز تا امروز (پوران فرخزاد) این غیبت او را دلیل بر خودکشیاش میداند و میگوید: «فیلمهای | در سال ۱۳۴۶ با فیلم یکهبزن (به کارگردانی [[رضا صفایی]]) پا به دنیای بازیگری سینما گذاشت، اما اولین بار در تیتراژ فیلم [[قیصر (سینما)|قیصر]] نامش میآید. او در این فیلم در نقش رقصندهای به نام سهیلا فردوس بازی کرده است. سال 1353 در اعتراض به جریان غالب فیلم فارسی به صورت کامل از بازیگری سینما فاصله گرفت و به ساخت فیلمهای کوتاه پرداخت. نویسندهی کتاب کارنمای زنان کارای ایران از دیروز تا امروز (پوران فرخزاد) این غیبت او را دلیل بر خودکشیاش میداند و میگوید: «فیلمهای ''تنگنا''، ''عیالوار'' و ''گرگ بیزار'' او پس از مرگ زودهنگامش، در سال 1357 نمایش داده شد و از آن پس فیلم دیگری از او به نام ''مریم و مانی'' [تولید سال 1356] که هم کارگردان و هم سناریست آن بود، به سال 1359 در ایران به نمایش درآمد.» این در حالی ست که او طی سالهای 1364 تا 1371 در آلمان زندگی میکرده. و هماکنون نیز در ایران است. | ||
شعرها و داستانهایش طی نیمهی دوم دههی 1340 و اوائل دههی 1350 در نشریاتی چون [[آیندگان، ماهنامه|آیندگان]] و [[کتاب جمعه]] منتشر شدند و مجموعه شعری نیز از او با عنوان با تشنگی پیر میشویم (1351) با طراحی [[امیر نادری]] توسط انتشارات اشراقی چاپ شد. علاوه بر این از سعیدی یک رمان کوتاه نیز با عنوان توبا منتشر شده است. | شعرها و داستانهایش طی نیمهی دوم دههی 1340 و اوائل دههی 1350 در نشریاتی چون [[آیندگان، ماهنامه|آیندگان]] و [[کتاب جمعه]] منتشر شدند و مجموعه شعری نیز از او با عنوان با ''تشنگی پیر میشویم'' (1351) با طراحی [[امیر نادری]] توسط انتشارات اشراقی چاپ شد. علاوه بر این از سعیدی یک رمان کوتاه نیز با عنوان توبا منتشر شده است. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۵
کبری سعیدی | |
---|---|
زادروز |
تهران 18 آذر 1329ش |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | بازیگر سینما، تلویزیون |
شغل و تخصص های دیگر | شاعر و داستاننویس |
آثار | خوشگله، صبح روز چهارم، قلندر، مرد اجارهای، تنگنا، عیالوار، گرگ بیزار، گدای اشرافزاده |
گروه مقاله | سینما |
کبری سعیدی (تهران 18 آذر 1329ش- )
(نام هنری: شهرزاد) بازیگر، کارگردان، شاعر و داستاننویس ایرانی. فعالیت هنری را با رقصندگی در کافههای خیابان لالهزار در سن چهارده سالگی آغاز کرد و پس از آن به تئاتر روی آورد. او در کافه جمشید و کافه سیروس لالهزار میرقصید. شهرزاد در نمایشهایی مانند بین راه در تئاتر نصر و در تئاتر دهخدا و تئاتر پارس بازی میکرد. او پس از آن در نقشهای کوچکی در سینما بازی کرد.
در سال ۱۳۴۶ با فیلم یکهبزن (به کارگردانی رضا صفایی) پا به دنیای بازیگری سینما گذاشت، اما اولین بار در تیتراژ فیلم قیصر نامش میآید. او در این فیلم در نقش رقصندهای به نام سهیلا فردوس بازی کرده است. سال 1353 در اعتراض به جریان غالب فیلم فارسی به صورت کامل از بازیگری سینما فاصله گرفت و به ساخت فیلمهای کوتاه پرداخت. نویسندهی کتاب کارنمای زنان کارای ایران از دیروز تا امروز (پوران فرخزاد) این غیبت او را دلیل بر خودکشیاش میداند و میگوید: «فیلمهای تنگنا، عیالوار و گرگ بیزار او پس از مرگ زودهنگامش، در سال 1357 نمایش داده شد و از آن پس فیلم دیگری از او به نام مریم و مانی [تولید سال 1356] که هم کارگردان و هم سناریست آن بود، به سال 1359 در ایران به نمایش درآمد.» این در حالی ست که او طی سالهای 1364 تا 1371 در آلمان زندگی میکرده. و هماکنون نیز در ایران است.
شعرها و داستانهایش طی نیمهی دوم دههی 1340 و اوائل دههی 1350 در نشریاتی چون آیندگان و کتاب جمعه منتشر شدند و مجموعه شعری نیز از او با عنوان با تشنگی پیر میشویم (1351) با طراحی امیر نادری توسط انتشارات اشراقی چاپ شد. علاوه بر این از سعیدی یک رمان کوتاه نیز با عنوان توبا منتشر شده است.
گزیدهای از آثار سینمایی (به عنوان بازیگر): جدایی، پنجره، خشم عقابها، رقاصهی شهر، طوقی، قهرمانان نمیمیرند، فرار از تله، پل، خانه بهدوشان، داش آکل، درشکهچی، سه قاپ، شاطرعباس، ماجرای یک دزد، سر گروهبان، بلوچ، تختخواب سه نفره، خوشگله، صبح روز چهارم، قلندر، مرد اجارهای، تنگنا، عیالوار، گرگ بیزار، گدای اشرافزاده.