ابن مقفع، ابومحمد عبدالله (ح ۱۰۶ـ۱۴۲ق): تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|عنوان=ابومحمد عبدالله بن مقفع|نام=|نام دیگر=|نام اصلی=روزبه یا داذبه|نام مستعار=ابن مقفع -عبدالله بن مقفع المبارک|لقب=|زادروز=جور ح ۱۰۶ق|تاریخ مرگ=۱۴۲ق|دوره زندگی=|ملیت=|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=ادیب و مترجم|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=رسالة الصحابة؛ الادبالصغیر؛ الادبالکبیر؛ الدرةالیتیمة؛ ترجمۀ برخی آثار ارسطو مانند منطق؛ خداینامه و بالاخره ترجمۀ کتاب کلیله و دمنه از پهلوی به عربی|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=زبان شناسی و ترجمه|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}} | {{جعبه زندگینامه|عنوان=ابومحمد عبدالله بن مقفع|نام=|نام دیگر=|نام اصلی=روزبه یا داذبه|نام مستعار=ابن مقفع -عبدالله بن مقفع المبارک|لقب=|زادروز=جور ح ۱۰۶ق|تاریخ مرگ=۱۴۲ق|دوره زندگی=|ملیت=|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=ادیب و مترجم|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=رسالة الصحابة؛ الادبالصغیر؛ الادبالکبیر؛ الدرةالیتیمة؛ ترجمۀ برخی آثار ارسطو مانند منطق؛ خداینامه و بالاخره ترجمۀ کتاب کلیله و دمنه از پهلوی به عربی|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=زبان شناسی و ترجمه|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}} | ||
ابن مُقَفّع، ابومحمد عبدالله (ح ۱۰۶ـ۱۴۲ق)<br>ادیب و مترجم از پهلوی و صاحب سبک در نگارش عربی. نام اصلی او روزبه یا داذبه و نام پدرش داذویه بود. در جور ([[فیروزآباد، شهر|فیروزآباد]] کنونی) [[فارس، استان|فارس]] به دنیا آمد. در کودکی همراه پدر به [[بصره]] رفت و نزد دو بادیهنشین عرب، ابوالجاموس و ابوالغول عربی را فرا گرفت تا بدانجا که خود از فصحای زبان عرب شد. پس از چندی به دبیری نزد مسیح بن حواری، حاکم شاپور، مشغول شد. درپی عزل مسیح توسط عبدالله عمر بن عبدالعزیز و روی کار آمدن سفیان بن معاویۀ مهلبی، مسیح از حکم خلیفه تمکین نکرد، سرانجام با آنکه ابن مقفّع سعی در رفع اختلاف داشت، نزاعی بین سفیان و مسیح درگرفت که سفیان در طی آن آسیب دید و به [[خوزستان]] گریخت و کینۀ ابن مقفع را در دل برداشت. پس از چندی ابن مقفع در بصره دبیر عیسی بن علی عموی [[منصور عباسی|منصور خلیفۀ عباسی]] شد و به دست او اسلام آورد و از آن پس به عبدالله بن مقفع المبارک معروف شد و به تعلیم فرزندان او پرداخت. در طی این دوره، اثر جنجالی و سیاسی ''رسالة الصحابة'' را نوشت. درپی دسیسۀ خاندان عباسی، وی مجبور به ارسال پیامی به سفیان شد. سفیان، ابن مقفّع را دستگیر کرد، به امر او یکیک اجزای ابن مقفع را بریدند و به آتش انداختند. گویی چنین شهرت دادند که ابن مقفع بهرغم اسلام آوردن، زندیق است و باید مجازات شود. از آثارش: ''الادبالصغیر''؛'' الادبالکبیر''؛'' الدرةالیتیمة''؛ ترجمۀ برخی آثار ارسطو مانند ''منطق''؛ ''خداینامه'' (کتابی به پهلوی در تاریخ شاهان ایران) و بالاخره ترجمۀ کتاب ''کلیله و دمنه'' از پهلوی به عربی که از آثار بسیار تأثیرگذار فرهنگ فارسی در ادبیات عربی است.<br><!--11045900--> | ابن مُقَفّع، ابومحمد عبدالله (ح ۱۰۶ـ۱۴۲ق)<br>ادیب و مترجم از پهلوی و صاحب سبک در نگارش عربی. نام اصلی او روزبه یا داذبه و نام پدرش داذویه بود. در جور ([[فیروزآباد، شهر|فیروزآباد]] کنونی) [[فارس، استان|فارس]] به دنیا آمد. در کودکی همراه پدر به [[بصره]] رفت و نزد دو بادیهنشین عرب، ابوالجاموس و ابوالغول عربی را فرا گرفت تا بدانجا که خود از فصحای زبان عرب شد. پس از چندی به دبیری نزد مسیح بن حواری، حاکم شاپور، مشغول شد. درپی عزل مسیح توسط عبدالله عمر بن عبدالعزیز و روی کار آمدن سفیان بن معاویۀ مهلبی، مسیح از حکم خلیفه تمکین نکرد، سرانجام با آنکه ابن مقفّع سعی در رفع اختلاف داشت، نزاعی بین سفیان و مسیح درگرفت که سفیان در طی آن آسیب دید و به [[خوزستان]] گریخت و کینۀ ابن مقفع را در دل برداشت. پس از چندی ابن مقفع در بصره دبیر عیسی بن علی عموی [[منصور عباسی|منصور خلیفۀ عباسی]] شد و به دست او اسلام آورد و از آن پس به عبدالله بن مقفع المبارک معروف شد و به تعلیم فرزندان او پرداخت. در طی این دوره، اثر جنجالی و سیاسی ''رسالة الصحابة'' را نوشت. درپی دسیسۀ خاندان عباسی، وی مجبور به ارسال پیامی به سفیان شد. سفیان، ابن مقفّع را دستگیر کرد، به امر او یکیک اجزای ابن مقفع را بریدند و به آتش انداختند. گویی چنین شهرت دادند که ابن مقفع بهرغم اسلام آوردن، زندیق است و باید مجازات شود. | ||
از آثارش: ''الادبالصغیر''؛'' الادبالکبیر''؛'' الدرةالیتیمة''؛ ترجمۀ برخی آثار ارسطو مانند ''منطق''؛ ''خداینامه'' (کتابی به پهلوی در تاریخ شاهان ایران) و بالاخره ترجمۀ کتاب ''کلیله و دمنه'' از پهلوی به عربی که از آثار بسیار تأثیرگذار فرهنگ فارسی در ادبیات عربی است.<br><!--11045900--> | |||
[[رده:زبان شناسی و ترجمه]] | [[رده:زبان شناسی و ترجمه]] | ||
[[رده:مترجمان]] | [[رده:مترجمان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۶
ابومحمد عبدالله بن مقفع | |
---|---|
زادروز |
جور ح ۱۰۶ق |
درگذشت | ۱۴۲ق |
شغل و تخصص اصلی | ادیب و مترجم |
آثار | رسالة الصحابة؛ الادبالصغیر؛ الادبالکبیر؛ الدرةالیتیمة؛ ترجمۀ برخی آثار ارسطو مانند منطق؛ خداینامه و بالاخره ترجمۀ کتاب کلیله و دمنه از پهلوی به عربی |
گروه مقاله | زبان شناسی و ترجمه |
ابن مُقَفّع، ابومحمد عبدالله (ح ۱۰۶ـ۱۴۲ق)
ادیب و مترجم از پهلوی و صاحب سبک در نگارش عربی. نام اصلی او روزبه یا داذبه و نام پدرش داذویه بود. در جور (فیروزآباد کنونی) فارس به دنیا آمد. در کودکی همراه پدر به بصره رفت و نزد دو بادیهنشین عرب، ابوالجاموس و ابوالغول عربی را فرا گرفت تا بدانجا که خود از فصحای زبان عرب شد. پس از چندی به دبیری نزد مسیح بن حواری، حاکم شاپور، مشغول شد. درپی عزل مسیح توسط عبدالله عمر بن عبدالعزیز و روی کار آمدن سفیان بن معاویۀ مهلبی، مسیح از حکم خلیفه تمکین نکرد، سرانجام با آنکه ابن مقفّع سعی در رفع اختلاف داشت، نزاعی بین سفیان و مسیح درگرفت که سفیان در طی آن آسیب دید و به خوزستان گریخت و کینۀ ابن مقفع را در دل برداشت. پس از چندی ابن مقفع در بصره دبیر عیسی بن علی عموی منصور خلیفۀ عباسی شد و به دست او اسلام آورد و از آن پس به عبدالله بن مقفع المبارک معروف شد و به تعلیم فرزندان او پرداخت. در طی این دوره، اثر جنجالی و سیاسی رسالة الصحابة را نوشت. درپی دسیسۀ خاندان عباسی، وی مجبور به ارسال پیامی به سفیان شد. سفیان، ابن مقفّع را دستگیر کرد، به امر او یکیک اجزای ابن مقفع را بریدند و به آتش انداختند. گویی چنین شهرت دادند که ابن مقفع بهرغم اسلام آوردن، زندیق است و باید مجازات شود.
از آثارش: الادبالصغیر؛ الادبالکبیر؛ الدرةالیتیمة؛ ترجمۀ برخی آثار ارسطو مانند منطق؛ خداینامه (کتابی به پهلوی در تاریخ شاهان ایران) و بالاخره ترجمۀ کتاب کلیله و دمنه از پهلوی به عربی که از آثار بسیار تأثیرگذار فرهنگ فارسی در ادبیات عربی است.