طلبکاران (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
'''پیرنگ''' | '''پیرنگ''' | ||
زن مردآزاری به نام تکلا<ref>Takla</ref>، پس از اینکه جسما و روحا به دست شوهر اولش، گوستاو، ساخته و پرورده میشود، نیروی به دست آوردهاش را به کار میگیرد تا شوهر دومش، آدولف، را زیر تاثیر شوم خود قرار دهد. آدولف خود را پست میکند تا او را بالا برده و آنقدر فداکاری به خرج میدهد که دیگر جز شبحی از او برجا نمیماند. در این لحظه است که به نحوی غیرمنتظره و به صورتی | زن مردآزاری به نام تکلا<ref>Takla</ref>، پس از اینکه جسما و روحا به دست شوهر اولش، گوستاو، ساخته و پرورده میشود، نیروی به دست آوردهاش را به کار میگیرد تا شوهر دومش، آدولف، را زیر تاثیر شوم خود قرار دهد. آدولف خود را پست میکند تا او را بالا برده و آنقدر فداکاری به خرج میدهد که دیگر جز شبحی از او برجا نمیماند. در این لحظه است که به نحوی غیرمنتظره و به صورتی تقریباً ناموجه، شوهر اول زن به سراغ آنها میآید. او طلبکاری است که به مطالبۀ طلبش آمده است. با اینهمه معلوم نیست که طلب او چیست. آیا شرافت از دست رفتۀ اوست یا زنی است که با پیوندهای جسمانی هنوز به او وابستگی دارد. این مرد با حضورش و به حکم قدرت روحی فوقالعادهاش، انتقام خود را میگیرد؛ اولا آدولف را وادار میکند که به وضع اسفبار خود، یعنی مردی حقیر و شوهری فریبخورده، بی پیرد. ثانيا با القائات نیروی مغناطیسی خود او را دچار مرض صرع میکند. سپس به سراغ تكلا میرود و به آسانی او را از راه به در میبرد و معشوقۀ خود میکند. بدین ترتیب قاتل آدولف میشود. زیرا آدولف ناظر بدبختی خود میشود و با حملۀ صرع از پا درمیآید. | ||
'''تحلیل و بررسی''' | '''تحلیل و بررسی''' | ||
این نمایشنامه عشقها و شکنجههای خود استریندبرگ را منعکس میکند. زیرا استریندبرگ نیز هنگامی که میخواست از زنش جدا شود، يقين داشت که آن زن از نظر روانی دستپروردۀ خود اوست و از آن گذشته، به شوهر آيندۀ زنش حسد میورزید و خود را دچار بیماری صرع میدانست. در واقع استریندبرگ در اینجا نیز همان موقعیتها و شرایط روانی را که خود با | این نمایشنامه عشقها و شکنجههای خود استریندبرگ را منعکس میکند. زیرا استریندبرگ نیز هنگامی که میخواست از زنش جدا شود، يقين داشت که آن زن از نظر روانی دستپروردۀ خود اوست و از آن گذشته، به شوهر آيندۀ زنش حسد میورزید و خود را دچار بیماری صرع میدانست. در واقع استریندبرگ در اینجا نیز همان موقعیتها و شرایط روانی را که خود با رنج و تعب از سر گذرانده بوده است به کار میگیرد. یعنی مبارزۀ پایانناپذیر و سبوعانۀ بین زن و مرد و ضعیف و قوی. طلبکاران، به خاطر همین مایۀ بیمارگونه و سودایی، که در پرتو مطالعات نویسنده در مسائل رواندرمانی و [[هیپنوتیسم]] تفسير شده است، مجموعاً جنبهای [[انتزاعی، هنر|انتزاعی]] دارد. تکلا موجودی کاملا تأثيرپذیر است که مجذوب همۀ مردها میشود و به قول گوستاو «زن بینوابی است» و به همین دلیل معلوم نیست که این زن چهگونه میتواند آدولف بیچاره را که در پایان اثر قربانی واقعی است و خوشحال هم هست که چنین است، اندک اندک مقهور خود کند. به هرحال، با وجود این سادهنگری در زمینۀ روانشناسی، طلبکاران نمایشنامهای گیرا، حرکتش سریع، و ماجرایش موجز و جزئیاتش بهاندازه است. | ||
---- | ---- |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۰۱
(به انگلیسی: Creditors) نمایشنامهای تراژدی- کمدی در سه مجلس از یوهان آوگوست استریندبرگ[۱]، منتشر شده به سال ۱۸۹۰م. این نمایشنامه بر اساس مضمونی ساخته شده که خود استریندبرگ در زندگی شدیدا با آن دست به گریبان بوده است؛ و آن تضاد میان مرد و زن است و نیز حسابگری و بیرحمی و مکر زن برای اثبات وجود خود در برابر مرد.
پیرنگ
زن مردآزاری به نام تکلا[۲]، پس از اینکه جسما و روحا به دست شوهر اولش، گوستاو، ساخته و پرورده میشود، نیروی به دست آوردهاش را به کار میگیرد تا شوهر دومش، آدولف، را زیر تاثیر شوم خود قرار دهد. آدولف خود را پست میکند تا او را بالا برده و آنقدر فداکاری به خرج میدهد که دیگر جز شبحی از او برجا نمیماند. در این لحظه است که به نحوی غیرمنتظره و به صورتی تقریباً ناموجه، شوهر اول زن به سراغ آنها میآید. او طلبکاری است که به مطالبۀ طلبش آمده است. با اینهمه معلوم نیست که طلب او چیست. آیا شرافت از دست رفتۀ اوست یا زنی است که با پیوندهای جسمانی هنوز به او وابستگی دارد. این مرد با حضورش و به حکم قدرت روحی فوقالعادهاش، انتقام خود را میگیرد؛ اولا آدولف را وادار میکند که به وضع اسفبار خود، یعنی مردی حقیر و شوهری فریبخورده، بی پیرد. ثانيا با القائات نیروی مغناطیسی خود او را دچار مرض صرع میکند. سپس به سراغ تكلا میرود و به آسانی او را از راه به در میبرد و معشوقۀ خود میکند. بدین ترتیب قاتل آدولف میشود. زیرا آدولف ناظر بدبختی خود میشود و با حملۀ صرع از پا درمیآید.
تحلیل و بررسی
این نمایشنامه عشقها و شکنجههای خود استریندبرگ را منعکس میکند. زیرا استریندبرگ نیز هنگامی که میخواست از زنش جدا شود، يقين داشت که آن زن از نظر روانی دستپروردۀ خود اوست و از آن گذشته، به شوهر آيندۀ زنش حسد میورزید و خود را دچار بیماری صرع میدانست. در واقع استریندبرگ در اینجا نیز همان موقعیتها و شرایط روانی را که خود با رنج و تعب از سر گذرانده بوده است به کار میگیرد. یعنی مبارزۀ پایانناپذیر و سبوعانۀ بین زن و مرد و ضعیف و قوی. طلبکاران، به خاطر همین مایۀ بیمارگونه و سودایی، که در پرتو مطالعات نویسنده در مسائل رواندرمانی و هیپنوتیسم تفسير شده است، مجموعاً جنبهای انتزاعی دارد. تکلا موجودی کاملا تأثيرپذیر است که مجذوب همۀ مردها میشود و به قول گوستاو «زن بینوابی است» و به همین دلیل معلوم نیست که این زن چهگونه میتواند آدولف بیچاره را که در پایان اثر قربانی واقعی است و خوشحال هم هست که چنین است، اندک اندک مقهور خود کند. به هرحال، با وجود این سادهنگری در زمینۀ روانشناسی، طلبکاران نمایشنامهای گیرا، حرکتش سریع، و ماجرایش موجز و جزئیاتش بهاندازه است.