ایژیتور (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:2042164416.jpg|جایگزین=از چاپ‌های کتاب|بندانگشتی|382x382پیکسل|از چاپ‌های کتاب]]
[[پرونده:2042164416.jpg|جایگزین=از چاپ‌های کتاب|بندانگشتی|382x382پیکسل|از چاپ‌های کتاب]]
''Igitur''
ایژیتور (کتاب) Igitur


 
(یا: دیوانگی البنون؛ به فرانسوی: ''la folie d'Elbehnon'') عنوان داستانی (قصه‌ای) بلند از [[استفان مالارمه]]، به فرانسوی. 27 سال پس از درگذشت مالارمه، توسط دکتر بونیو<ref>Bonniot</ref> (داماد او) در 81 صفحه (به ابعاد 24 × 18.5 سانتیمتر) به چاپ رسیده است (1925م). ایژیتور به نظر می‌رسد که بین سال‌های 1867 تا 1870 نوشته شده و بخش اعظم آن در هنگام اقامت مالارمه در شهر [[آوینیون]] به نگارش درآمده است. به این ترتیب، این اثر پیش از کتاب ''بعد از ظهر یک فون''<ref>''L'Après-midi d'un faune''</ref> (که تاریخ انتشارش 1876 است) نوشته شده و به این دلیل از آثار دورۀ جوانی او به شمار می‌آید. این کتاب همچون طرحی از کتاب ''یک بار تاس ریختن هرگز سرنوشت را از بین نمی‌برد''<ref>''‭ Un Coup de Des Jamais N’Abolira Le Hasard''</ref>، که آخرین اثر مهم مالارمه است، جلوه می‌کند. با این حال هیچ‌کدام این دو اثر را بدون خواندن دیگری نمی‌توان فهمید و ارتباطات آشکاری که بین این دو وجود دارد نشان می‌دهد که مالارمه در طول زندگی‌اش بیش‌تر از یک موضوع برای شرح و بسط نداشته: چیرگی بر عدم و سپس از بین بردن تصادف، که شکل دیگری از عدم است. مالارمه در سرلوحۀ کتاب چنین آورده: «این قصه برای کسانی نوشته شده است که با هوشیاری خود مسائل را به روی صحنه می‌آورند.» و این انتزاعی بودن ایژیتور را نشان می‌دهد. با این همه کتاب عاری از آرایش نیست و به چهار قطعه تقسیم می‌شود: نیمه‌شب؛ پلکان؛ تاس‌ریزی؛ خواب بر روی خاکستر، پس از خاموش کردن شمع.   
(یا: دیوانگی البنون؛ به فرانسوی: ''la folie d'Elbehnon'') عنوان داستان (قصه‌ای) بلند از [[استفان مالارمه]]، به فرانسوی. 27 سال پس از درگذشت مالارمه، توسط دکتر بونیو<ref>Bonniot</ref> (داماد او) در 81 صفحه (به ابعاد 24 × 18.5 سانتیمتر) به چاپ رسیده است (1925م). ایژیتور به نظر می‌رسد که بین سال‌های 1867 تا 1870 نوشته شده و بخش اعظم آن در هنگام اقامت مالارمه در شهر [[آوینیون]] به نگارش درآمده است. به این ترتیب، این اثر پیش از کتاب ''بعد از ظهر یک فون''<ref>''L'Après-midi d'un faune''</ref> (که تاریخ انتشارش 1876 است) نوشته شده و به این دلیل از آثار دورۀ جوانی او به شمار می‌آید. این کتاب همچون طرحی از کتاب ''یک بار تاس ریختن هرگز سرنوشت را از بین نمی‌برد''<ref>''‭ Un Coup de Des Jamais N’Abolira Le Hasard''</ref>، که آخرین اثر مهم مالارمه است، جلوه می‌کند. با این حال هیچ‌کدام این دو اثر را بدون خواندن دیگری نمی‌توان فهمید و ارتباطات آشکاری که بین این دو وجود دارد نشان می‌دهد که مالارمه در طول زندگی‌اش بیش‌تر از یک موضوع برای شرح و بسط نداشته: چیرگی بر عدم و سپس از بین بردن تصادف، که شکل دیگری از عدم است. مالارمه در سرلوحۀ کتاب چنین آورده: «این قصه برای کسانی نوشته شده است که با هوشیاری خود مسائل را به روی صحنه می‌آورند.» و این انتزاعی بودن ایژیتور را نشان می‌دهد. با این همه کتاب عاری از آرایش نیست و به چهار قطعه تقسیم می‌شود: نیمه‌شب؛ پلکان؛ تاس‌ریزی؛ خواب بر روی خاکستر، پس از خاموش کردن شمع.   


ایزیتور از نظر ادبی یکی از جالب‌ترین آثار مالارمه است. قصه که به نثری فشرده و موجز نوشته شده و هیچ‌گاه شکل نهایی به خود نگرفته است، از جست‌وجوهای شاعر برای رسیدن به سبک مشخصی حکایت می‌کند. مالارمه با توسل به تکرار تعمدی برخی کلمات یا از طریق جست‌وجوی هجاهایی که در جملات به هم پاسخ می‌دهند، چنان‌که گویی پژواکی در حال خاموشی ادامه می‌یابد، می‌کوشد تا زبانی خلق کند که معجون دلچسبی از موسیقی و معنی باشد. این تلاش عمدی او به وضوح در ایژیتور قابل مشاهده است.   
ایزیتور از نظر ادبی یکی از جالب‌ترین آثار مالارمه است. قصه که به نثری فشرده و موجز نوشته شده و هیچ‌گاه شکل نهایی به خود نگرفته است، از جست‌وجوهای شاعر برای رسیدن به سبک مشخصی حکایت می‌کند. مالارمه با توسل به تکرار تعمدی برخی کلمات یا از طریق جست‌وجوی هجاهایی که در جملات به هم پاسخ می‌دهند، چنان‌که گویی پژواکی در حال خاموشی ادامه می‌یابد، می‌کوشد تا زبانی خلق کند که معجون دلچسبی از موسیقی و معنی باشد. این تلاش عمدی او به وضوح در ایژیتور قابل مشاهده است.   


ایژیتور ماجرای مردی به همین نام است که در درون خود تاس می‌اندازد. ماجرا نه برحسب توالی زمانی، بلکه برحسب نوعی قواعد زیبایی‌شناسی معین نوشته شده است: مشاهده می‌شود که اثاث خانه کابوس خود را در خلأ به هم می‌پیچند و در سایه‌روشن تشخیص داده می‌شود که در میان پرده‌های سیراب شده و سنگین گشته، نوعی کار زرگری با ترکیبات دریایی و ستاره‌ای ظاهر می‌شود. همۀ این‌ها بسیار شبیه اثاث اتاقی است که در عکس شاعر، که سال‌ها بعد در خانۀ کوچۀ «رُم» برداشته شده، به چشم می‌خورد. با این‌همه ایژیتور موجودی انتزاعی باقی می‌ماند و آن کسی است که از پله‌های اندیشۀ انسانی پایین می‌آید و به باطن اشیاء نفوذ می‌کند. این اثر که نتیجۀ در خود فرو رفتن شاعر است، نخستین کوشش بزرگی است که وی برای رهایی از دست غول ناتوانی که واهمۀ سرتاسر زندگی او بود، به جا آورده است. مالارمه در ایژیتور به استفاده از شانس (اقبال/ تصادف) برای تقابل با خودش (اقبال) تأکید دارد.  
ایژیتور ماجرای مردی به همین نام است که در درون خود تاس می‌اندازد. ماجرا نه برحسب توالی زمانی، بلکه برحسب نوعی قواعد زیبایی‌شناسی معین نوشته شده است: مشاهده می‌شود که اثاث خانه کابوس خود را در خلأ به هم می‌پیچند و در سایه‌روشن تشخیص داده می‌شود که در میان پرده‌های سیراب شده و سنگین گشته، نوعی کار زرگری با ترکیبات دریایی و ستاره‌ای ظاهر می‌شود. همۀ این‌ها بسیار شبیه اثاث اتاقی است که در عکس شاعر، که سال‌ها بعد در خانۀ کوچۀ «رُم» برداشته شده، به چشم می‌خورد. با این‌همه ایژیتور موجودی انتزاعی باقی می‌ماند و آن کسی است که از پله‌های اندیشۀ انسانی پایین می‌آید و به باطن اشیاء نفوذ می‌کند. این اثر که نتیجۀ در خود فرو رفتن شاعر است، نخستین کوشش بزرگی است که وی برای رهایی از دست غول ناتوانی که واهمۀ سرتاسر زندگی او بود، به جا آورده است. مالارمه در ایژیتور به استفاده از شانس (اقبال/ تصادف) برای تقابل با خودش (اقبال) تأکید دارد.        
    
    
----


<br />
----[[رده:ادبیات غرب]]
[[رده:ادبیات غرب]]
[[رده:سایر گونه های ادبی]]
[[رده:سایر گونه های ادبی]]
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۳

از چاپ‌های کتاب
از چاپ‌های کتاب

ایژیتور (کتاب) Igitur

(یا: دیوانگی البنون؛ به فرانسوی: la folie d'Elbehnon) عنوان داستانی (قصه‌ای) بلند از استفان مالارمه، به فرانسوی. 27 سال پس از درگذشت مالارمه، توسط دکتر بونیو[۱] (داماد او) در 81 صفحه (به ابعاد 24 × 18.5 سانتیمتر) به چاپ رسیده است (1925م). ایژیتور به نظر می‌رسد که بین سال‌های 1867 تا 1870 نوشته شده و بخش اعظم آن در هنگام اقامت مالارمه در شهر آوینیون به نگارش درآمده است. به این ترتیب، این اثر پیش از کتاب بعد از ظهر یک فون[۲] (که تاریخ انتشارش 1876 است) نوشته شده و به این دلیل از آثار دورۀ جوانی او به شمار می‌آید. این کتاب همچون طرحی از کتاب یک بار تاس ریختن هرگز سرنوشت را از بین نمی‌برد[۳]، که آخرین اثر مهم مالارمه است، جلوه می‌کند. با این حال هیچ‌کدام این دو اثر را بدون خواندن دیگری نمی‌توان فهمید و ارتباطات آشکاری که بین این دو وجود دارد نشان می‌دهد که مالارمه در طول زندگی‌اش بیش‌تر از یک موضوع برای شرح و بسط نداشته: چیرگی بر عدم و سپس از بین بردن تصادف، که شکل دیگری از عدم است. مالارمه در سرلوحۀ کتاب چنین آورده: «این قصه برای کسانی نوشته شده است که با هوشیاری خود مسائل را به روی صحنه می‌آورند.» و این انتزاعی بودن ایژیتور را نشان می‌دهد. با این همه کتاب عاری از آرایش نیست و به چهار قطعه تقسیم می‌شود: نیمه‌شب؛ پلکان؛ تاس‌ریزی؛ خواب بر روی خاکستر، پس از خاموش کردن شمع.

ایزیتور از نظر ادبی یکی از جالب‌ترین آثار مالارمه است. قصه که به نثری فشرده و موجز نوشته شده و هیچ‌گاه شکل نهایی به خود نگرفته است، از جست‌وجوهای شاعر برای رسیدن به سبک مشخصی حکایت می‌کند. مالارمه با توسل به تکرار تعمدی برخی کلمات یا از طریق جست‌وجوی هجاهایی که در جملات به هم پاسخ می‌دهند، چنان‌که گویی پژواکی در حال خاموشی ادامه می‌یابد، می‌کوشد تا زبانی خلق کند که معجون دلچسبی از موسیقی و معنی باشد. این تلاش عمدی او به وضوح در ایژیتور قابل مشاهده است.

ایژیتور ماجرای مردی به همین نام است که در درون خود تاس می‌اندازد. ماجرا نه برحسب توالی زمانی، بلکه برحسب نوعی قواعد زیبایی‌شناسی معین نوشته شده است: مشاهده می‌شود که اثاث خانه کابوس خود را در خلأ به هم می‌پیچند و در سایه‌روشن تشخیص داده می‌شود که در میان پرده‌های سیراب شده و سنگین گشته، نوعی کار زرگری با ترکیبات دریایی و ستاره‌ای ظاهر می‌شود. همۀ این‌ها بسیار شبیه اثاث اتاقی است که در عکس شاعر، که سال‌ها بعد در خانۀ کوچۀ «رُم» برداشته شده، به چشم می‌خورد. با این‌همه ایژیتور موجودی انتزاعی باقی می‌ماند و آن کسی است که از پله‌های اندیشۀ انسانی پایین می‌آید و به باطن اشیاء نفوذ می‌کند. این اثر که نتیجۀ در خود فرو رفتن شاعر است، نخستین کوشش بزرگی است که وی برای رهایی از دست غول ناتوانی که واهمۀ سرتاسر زندگی او بود، به جا آورده است. مالارمه در ایژیتور به استفاده از شانس (اقبال/ تصادف) برای تقابل با خودش (اقبال) تأکید دارد.



  1. Bonniot
  2. L'Après-midi d'un faune
  3. ‭ Un Coup de Des Jamais N’Abolira Le Hasard