سرژ رجیانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سرژ رجیانی (ایتالیا 2 می 1922- 23 جولای 2004م) (Serge Reggiani) | سرژ رجیانی (ایتالیا 2 می 1922- فرانسه 23 جولای 2004م) (Serge Reggiani) {{جعبه زندگینامه | ||
|عنوان =سرژ رجیانی | |||
|نام =Serge Reggiani | |||
|نام دیگر= | |||
|نام اصلی= | |||
|نام مستعار= | |||
|لقب= | |||
|زادروز=ایتالیا 2 می 1922م | |||
|تاریخ مرگ=فرانسه 23 جولای 2004م | |||
|دوره زندگی= | |||
|ملیت=فرانسوی | |||
|محل زندگی= | |||
|تحصیلات و محل تحصیل= | |||
| شغل و تخصص اصلی =بازیگر | |||
|شغل و تخصص های دیگر=خواننده | |||
|سبک = | |||
|مکتب = | |||
|سمت = | |||
|جوایز و افتخارات = | |||
|آثار =مانون (کلوزو - 1948)؛ عشاق ورونا (کایات - 1949)؛ چرخ و فلک (ماکس اوفولوس - 1950)؛ موطلایی (ژاک بکر - 1952)؛ ناپلئون (گیتری - 1955)؛ بینوایان (لو شانوا - 1958)؛ بلوز پاریس (ریت - 1961)؛ کلاه (ملویل - 1962)؛ یوزپلنگ (ویسکونتی - 1963)؛ ماری شانتال علیه دکترکا (شابرول - 1965)؛ کوپه جنایات (کوستا گاوراس - 1966)؛ ماجراجویان (انریکو - 1967)؛ ارتش سایهها (ملویل - 1969) | |||
|خویشاوندان سرشناس = | |||
|گروه مقاله =سینما | |||
|دوره = | |||
|فعالیت های مهم = | |||
|رشته = | |||
|پست تخصصی = | |||
|باشگاه = | |||
}}[[پرونده:2042165890.jpg|جایگزین=سرژ رجیانی|بندانگشتی|سرژ رجیانی]]بازیگر ایتالیایی سینمای فرانسه. طی بیش از 50 سال فعالیت پیوسته در سینما، جز حضور برجسته در آثار برخی از کارگردانان بزرگ فرانسوی در نقشهای اصلی یا دوم یا فرعی، با برخی از کارگردانان بزرگ ایتالیا، یونان، فنلاند و دیگر کشورهای اروپایی نیز همکاری کرد؛ همچنین از میانۀ دهۀ 1960م تا واپسین سال حیاتش، با وقفههایی، به عنوان یکی از بزرگترین خوانندگان موسیقی [[شانسون]] آثار زیادی را در رادیو، بر روی صحنه و در استودیو (برای ضبط) اجرا کرد. | |||
پدرش از مخالفان حکومت فاشیستی [[موسولینی، بنیتو (۱۸۸۳ـ۱۹۴۵)|موسولینی]] بود، به همین خاطر به همراه خانوادهاش، در سال 1930، به فرانسه مهاجرت کردند. سرژ مدتی به عنوان آرایشگر مشغول به کار بود تا اینکه در کنسرواتوار هنرهای سینمایی پاریس<ref>Conservatoire des arts cinématographiques</ref> به تحصیل بازیگری پرداخت. در اواخر دهۀ ۱۹۳۰ به تئاتر و سینما راه یافت و در همان اوان (سال 1939) در کنسرواتوار ملی هنرهای دراماتیک<ref>Conservatoire national d'art dramatique</ref> نامنویسی کرد، اما تحصیلات این دوره را نیز چون تحصیل در کنسرواتوار هنرهای سینمایی پاریس از همان آغاز رها کرد. بعدتر و خیلی زود، از اواسط دهۀ 1940 به بعد، بازیهای برجستهای در ''دروازههای شب''، ''مانون''، ''چرخ و فلک'' و از همه خیرهکنندهتر در ''موطلایی'' ارائه داد. | |||
پدرش از مخالفان حکومت فاشیستی موسولینی بود، به همین خاطر به همراه خانوادهاش، در سال 1930، به فرانسه مهاجرت کردند. مدتی به عنوان آرایشگر مشغول به کار بود تا اینکه در کنسرواتوار هنرهای سینمایی پاریس | |||
همچنان که ذکر شد، رجیانی تعلیمات چندانی به عنوان بازیگر نداشت. اما ظاهر برازنده و متناسب با چشمهای ژرف و سیاه و خصوصیات بیانگر چهرهاش، او را برای نقشهای رمانتیک و اغلب تراژیک جوانان سرگردان و مطرود جامعه مناسب جلوه میداد. شاید به همین خاطر بارها نقش شاعر و مبارز انقلابی و میهنپرست پرشور را به او دادند. افسردگی عمیقتری را میتوان در نقشهای دیگرش یافت: شخصیت ناامیدی که به خودکشی روی میآورد در دروازههای | همچنان که ذکر شد، رجیانی تعلیمات چندانی به عنوان بازیگر نداشت. اما ظاهر برازنده و متناسب با چشمهای ژرف و سیاه و خصوصیات بیانگر چهرهاش، او را برای نقشهای رمانتیک و اغلب تراژیک جوانان سرگردان و مطرود جامعه مناسب جلوه میداد. شاید به همین خاطر بارها نقش شاعر و مبارز انقلابی و میهنپرست پرشور را به او دادند. افسردگی عمیقتری را میتوان در نقشهای دیگرش یافت: شخصیت ناامیدی که به خودکشی روی میآورد در ''دروازههای شب''، «رومیو»ی جذاب ولی بدفرجام ''عشاق ورونا''، ارگنواز نابینایی که قربانی عشقش به یک خیابانگرد میشود در ''الیزا''، و گیتاریست معتاد نامتعادل یک گروه جاز در ''بلوز پاریس''. جنبههای رمانتیک شخصیت او در فیلمهایی مثل ''بینوایان'' (در نقش «ماریوس») و کارگر شريف عاشق در دل جامعهای تباه در ''در قلمرو آسمانها'' مرکزیت یافتند و در ''چرخ و فلک'' انعطاف بازیگریاش را در نقش سرباز جاهطلبی که به یک اغواگر بدل میشود، نشان داد. اما کاملترین نقشآفرینی او به زعم همگان، نقش «ماندا»ی نجار، جوان اولِ ''موطلایی'' است که بهخاطر عشق، کارش به جنایت میکشد و سرانجام شجاعانه سرش را به تیغهٔ گیوتین میسپارد. او نقش عاشق ناکام را عاری از احساساتیگری و با قدرت و ظرافتی مسحورکننده ايفا کرد. در کنار اینها میتوانست نقش شخصیتهای خبیث را هم بهخوبی به عهده بگیرد. در ''مانون'' او عامل منفعتطلب و نفرتانگیز بازار سیاه است، در ''دختر خطرناک''، بندبازی که با جنایت و حقالسكوت ارتباط مییابد. میان نقشهای تبهکارانۀ او نمونههای قابل اعتنایی هم یافت میشود که در آنها مفاهیم اعتماد، وفاداری و ثبات شخصیت به طرز پیچیدهای مطرح میشوند. در ''کلاه'' گنگستری است که لو رفته، در ''ماجراجویان'' خلبان خشن ولی همدردیبرانگیزی که آلودۀ جنایت شده و در ''رؤسا''<ref>''Les Caïds''</ref>، رهبر یک گروه تبهکار که به افرادش وفادار میماند. علاوه بر اینها رجیانی نقشهای دوم جالبی نیز در طیف متنوعی از فیلمها بازی کرده است: در نقش «ایوانف»، جاسوس روسی، در ''ماری شانتال علیه دکترکا''، نقش کوتاه آرایشگر در ''ارتش سایهها''، و در نقشهای آریستوکراتی مثل «لوسین بناپارت» در ''ناپلئون'' [[ساشا گیتری]] و «کنت چیچو» در ''یوزپلنگ''. مثل بسیاری دیگر با بالا رفتن سن این نوع نقشهای او نیز رو به فزونی گذاشتند و اغلب با حسی از غم غربت و ادای دین به افسردگی قدیمی بازیگر همراه بودند؛ مثل نقش خاموش و طنزآمیز او در فیلم ''من یک قاتل حرفهای استخدام کردم'' (اثر [[آکی کوریسماکی (۱۹۵۷)|آکی کوریسماکی]]). | ||
'''برخی از آثار سینمایی''' | |||
* روز برمیآید ([[کارنه، مارسل (۱۹۰۶ـ۱۹۹۶)|کارنه]] - 1939) | |||
* دروازههای شب (کارنه - 1946) | |||
* حالت پنهان (کایات<ref>André Cayatte</ref> - 1946) | |||
* در قلمرو آسمانها ([[دوویویه، ژولین هانری نیکلا (۱۸۹۶ـ۱۹۶۷)|دوویویه]] - 1946) | |||
* مانون ([[کلوزو، هانری ژرژ (۱۹۰۷ـ۱۹۷۷)|کلوزو]] - 1948) | |||
* عشاق ورونا (کایات - 1949) | |||
* چرخ و فلک (ماکس اوفولوس<ref>Max Ophüls</ref> - 1950) | |||
* موطلایی (ژاک بکر<ref>Jacques Becker</ref> - 1952) | |||
* دختر خطرناک (برینیونه<ref>Guido Brignone</ref> - 1952) | |||
* کار عشق (لیتواک<ref>Anatole Litvak</ref> - 1954) | |||
* ناپلئون ([[گیتری، ساشا (۱۸۸۵ـ۱۹۵۷)|گیتری]] - 1955) | |||
* بینوایان (لو شانوا<ref>Jean-Paul Le Chanois</ref> - 1958) | |||
* ماری اکتبر ( دوویویه - 1959) | |||
* بلوز پاریس (ریت<ref>Martin Ritt</ref> - 1961) | |||
* کلاه ([[ملویل، ژان پیر (۱۹۱۷ـ۱۹۷۳)|ملویل]] - 1962) | |||
* یوزپلنگ ([[ویسکونتی، لوکینو (۱۹۰۶ـ۱۹۷۶)|ویسکونتی]] - 1963) | |||
* ماری شانتال علیه دکترکا ([[شابرول، کلود (۱۹۳۰)|شابرول]] - 1965) | |||
* کوپه جنایات ([[کوستا ـ گاوراس، کنستاندینوس (۱۹۳۳)|کوستا گاوراس]]<ref>Costa-Gavras</ref> - 1966) | |||
* ماجراجویان (انریکو<ref>Robert Enrico</ref> - 1967) | |||
* ارتش سایهها (ملویل - 1969) | |||
* رؤسا (انریکو - 1972) | |||
* موش و گربه ([[للوش، کلود (۱۹۳۷)|للوش]] - 1975) | |||
* خوب و بدها (للوش - 1976) | |||
* تراس (اسکولا<ref>Ettore Scola</ref> - 1979) | |||
* پرورشدهندۀ زنبور عسل (آنگلوپولوس<ref>Theo Angelopoulos</ref> - 1986) | |||
* من یک قاتل حرفهای استخدام کردم ([[کوریسماکی، آکی (۱۹۵۷)|کوریسماکی]] - 1990) | |||
* پیانیست (ماریو گاس<ref>Mario Gas </ref>- 1998) | |||
---- | |||
[[رده:سینما]] | |||
[[رده:جهان - اشخاص]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۳۱
سرژ رجیانی (ایتالیا 2 می 1922- فرانسه 23 جولای 2004م) (Serge Reggiani)
سرژ رجیانی Serge Reggiani | |
---|---|
زادروز |
ایتالیا 2 می 1922م |
درگذشت | فرانسه 23 جولای 2004م |
ملیت | فرانسوی |
شغل و تخصص اصلی | بازیگر |
شغل و تخصص های دیگر | خواننده |
آثار | مانون (کلوزو - 1948)؛ عشاق ورونا (کایات - 1949)؛ چرخ و فلک (ماکس اوفولوس - 1950)؛ موطلایی (ژاک بکر - 1952)؛ ناپلئون (گیتری - 1955)؛ بینوایان (لو شانوا - 1958)؛ بلوز پاریس (ریت - 1961)؛ کلاه (ملویل - 1962)؛ یوزپلنگ (ویسکونتی - 1963)؛ ماری شانتال علیه دکترکا (شابرول - 1965)؛ کوپه جنایات (کوستا گاوراس - 1966)؛ ماجراجویان (انریکو - 1967)؛ ارتش سایهها (ملویل - 1969) |
گروه مقاله | سینما |
بازیگر ایتالیایی سینمای فرانسه. طی بیش از 50 سال فعالیت پیوسته در سینما، جز حضور برجسته در آثار برخی از کارگردانان بزرگ فرانسوی در نقشهای اصلی یا دوم یا فرعی، با برخی از کارگردانان بزرگ ایتالیا، یونان، فنلاند و دیگر کشورهای اروپایی نیز همکاری کرد؛ همچنین از میانۀ دهۀ 1960م تا واپسین سال حیاتش، با وقفههایی، به عنوان یکی از بزرگترین خوانندگان موسیقی شانسون آثار زیادی را در رادیو، بر روی صحنه و در استودیو (برای ضبط) اجرا کرد.
پدرش از مخالفان حکومت فاشیستی موسولینی بود، به همین خاطر به همراه خانوادهاش، در سال 1930، به فرانسه مهاجرت کردند. سرژ مدتی به عنوان آرایشگر مشغول به کار بود تا اینکه در کنسرواتوار هنرهای سینمایی پاریس[۱] به تحصیل بازیگری پرداخت. در اواخر دهۀ ۱۹۳۰ به تئاتر و سینما راه یافت و در همان اوان (سال 1939) در کنسرواتوار ملی هنرهای دراماتیک[۲] نامنویسی کرد، اما تحصیلات این دوره را نیز چون تحصیل در کنسرواتوار هنرهای سینمایی پاریس از همان آغاز رها کرد. بعدتر و خیلی زود، از اواسط دهۀ 1940 به بعد، بازیهای برجستهای در دروازههای شب، مانون، چرخ و فلک و از همه خیرهکنندهتر در موطلایی ارائه داد.
همچنان که ذکر شد، رجیانی تعلیمات چندانی به عنوان بازیگر نداشت. اما ظاهر برازنده و متناسب با چشمهای ژرف و سیاه و خصوصیات بیانگر چهرهاش، او را برای نقشهای رمانتیک و اغلب تراژیک جوانان سرگردان و مطرود جامعه مناسب جلوه میداد. شاید به همین خاطر بارها نقش شاعر و مبارز انقلابی و میهنپرست پرشور را به او دادند. افسردگی عمیقتری را میتوان در نقشهای دیگرش یافت: شخصیت ناامیدی که به خودکشی روی میآورد در دروازههای شب، «رومیو»ی جذاب ولی بدفرجام عشاق ورونا، ارگنواز نابینایی که قربانی عشقش به یک خیابانگرد میشود در الیزا، و گیتاریست معتاد نامتعادل یک گروه جاز در بلوز پاریس. جنبههای رمانتیک شخصیت او در فیلمهایی مثل بینوایان (در نقش «ماریوس») و کارگر شريف عاشق در دل جامعهای تباه در در قلمرو آسمانها مرکزیت یافتند و در چرخ و فلک انعطاف بازیگریاش را در نقش سرباز جاهطلبی که به یک اغواگر بدل میشود، نشان داد. اما کاملترین نقشآفرینی او به زعم همگان، نقش «ماندا»ی نجار، جوان اولِ موطلایی است که بهخاطر عشق، کارش به جنایت میکشد و سرانجام شجاعانه سرش را به تیغهٔ گیوتین میسپارد. او نقش عاشق ناکام را عاری از احساساتیگری و با قدرت و ظرافتی مسحورکننده ايفا کرد. در کنار اینها میتوانست نقش شخصیتهای خبیث را هم بهخوبی به عهده بگیرد. در مانون او عامل منفعتطلب و نفرتانگیز بازار سیاه است، در دختر خطرناک، بندبازی که با جنایت و حقالسكوت ارتباط مییابد. میان نقشهای تبهکارانۀ او نمونههای قابل اعتنایی هم یافت میشود که در آنها مفاهیم اعتماد، وفاداری و ثبات شخصیت به طرز پیچیدهای مطرح میشوند. در کلاه گنگستری است که لو رفته، در ماجراجویان خلبان خشن ولی همدردیبرانگیزی که آلودۀ جنایت شده و در رؤسا[۳]، رهبر یک گروه تبهکار که به افرادش وفادار میماند. علاوه بر اینها رجیانی نقشهای دوم جالبی نیز در طیف متنوعی از فیلمها بازی کرده است: در نقش «ایوانف»، جاسوس روسی، در ماری شانتال علیه دکترکا، نقش کوتاه آرایشگر در ارتش سایهها، و در نقشهای آریستوکراتی مثل «لوسین بناپارت» در ناپلئون ساشا گیتری و «کنت چیچو» در یوزپلنگ. مثل بسیاری دیگر با بالا رفتن سن این نوع نقشهای او نیز رو به فزونی گذاشتند و اغلب با حسی از غم غربت و ادای دین به افسردگی قدیمی بازیگر همراه بودند؛ مثل نقش خاموش و طنزآمیز او در فیلم من یک قاتل حرفهای استخدام کردم (اثر آکی کوریسماکی).
برخی از آثار سینمایی
- روز برمیآید (کارنه - 1939)
- دروازههای شب (کارنه - 1946)
- حالت پنهان (کایات[۴] - 1946)
- در قلمرو آسمانها (دوویویه - 1946)
- مانون (کلوزو - 1948)
- عشاق ورونا (کایات - 1949)
- چرخ و فلک (ماکس اوفولوس[۵] - 1950)
- موطلایی (ژاک بکر[۶] - 1952)
- دختر خطرناک (برینیونه[۷] - 1952)
- کار عشق (لیتواک[۸] - 1954)
- ناپلئون (گیتری - 1955)
- بینوایان (لو شانوا[۹] - 1958)
- ماری اکتبر ( دوویویه - 1959)
- بلوز پاریس (ریت[۱۰] - 1961)
- کلاه (ملویل - 1962)
- یوزپلنگ (ویسکونتی - 1963)
- ماری شانتال علیه دکترکا (شابرول - 1965)
- کوپه جنایات (کوستا گاوراس[۱۱] - 1966)
- ماجراجویان (انریکو[۱۲] - 1967)
- ارتش سایهها (ملویل - 1969)
- رؤسا (انریکو - 1972)
- موش و گربه (للوش - 1975)
- خوب و بدها (للوش - 1976)
- تراس (اسکولا[۱۳] - 1979)
- پرورشدهندۀ زنبور عسل (آنگلوپولوس[۱۴] - 1986)
- من یک قاتل حرفهای استخدام کردم (کوریسماکی - 1990)
- پیانیست (ماریو گاس[۱۵]- 1998)