آژانس شیشه ای: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
فیلم بلند سینمایی ساختهی [[ابراهیم حاتمی کیا|ابراهیم حاتمیکیا]]. حاتمیکیا به عنوان نویسنده و کارگردان، این اثر را در سال | فیلم بلند سینمایی ساختهی [[ابراهیم حاتمی کیا|ابراهیم حاتمیکیا]]. حاتمیکیا به عنوان نویسنده و کارگردان، این اثر را در سال 1376ش تولید کرده است. فیلم نخستینبار در [[شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر|شانزدهمین دورهی جشنواره فیلم فجر]] به نمایش درآمد و در این جشنواره با دریافت 9 سیمرغ بلورین (از جمله در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه) و 14 نامزدی، رکوردی را در سینمای ایران به دست آورد که هنوز شکسته نشده است. | ||
'''خلاصهی داستان''' | '''خلاصهی داستان''' | ||
عباس، بسیجی شهرستانی | عباس، بسیجی شهرستانی که ترکش خمپارهای را کنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به یادگار دارد، به اصرار همسرش نرگس برای معاینه به تهران میآید و در خیابان با همرزم سابقش کاظم روبهرو میشود که با اتومبیلش مشغول مسافرکشی است. پزشک وضعیت عباس را بحرانی تشخیص میدهد و توصیه میکند هرچه زودتر برای درآوردن ترکش به لندن برود. کاظم برای تأمین هزینهی سفر عباس، حاضر میشود اتومبیلش را بفروشد. در آژانس هواپیمایی، خریدار اتومبیل پول را به موقع به کاظم نمیرساند و او به ناچار به رییس آژانس پیشنهاد میکند تا رسیدن پول، سوییچ و مدارک اتومبیل را به گرو بردارد، اما رئیس آژانس نمیپذیرد. کاظم که عصبانی شده، شیشهی دفتر آژانس را میشکند و پس از خلع سلاح یک مأمور نیروی انتظامی، مشتریان آژانس را گروگان نگه میدارد تا مسئولان ترتیب سفر فوری او و عباس به لندن را بدهند. آژانس به سرعت توسط نیروهای انتظامی و امنیتی محاصره میشود و در این بین اصغر، همرزم کاظم و عباس نیز به افراد داخل آژانس میپیوندد. از طرف دیگر احمد ـ که خود همرزم کاظم بوده ـ به همراه فردی به نام سلحشور به عنوان نمایندگان نیروهای امنیتی وارد آژانس میشوند و از کاظم میخواهند که اسلحه را کنار بگذارد. کاظم نمیپذیرد و پس از آزاد کردن چند گروگان به احمد و سلحشور تا شش صبح مهلت میدهد تا اتومبیلی را برای بردن او و عباس به فرودگاه به آژانس بفرستند. در این بین، کاظم با پسرش که پشت در آژانس به دیدنش آمده و عباس با همسرش به گفتوگو مینشینند و هر یک موقعیت خود را توضیح میدهند. کاظم تا صبح بیدار میماند و در یادداشتهایش برای همسرش فاطمه وضعیت خاص خود را شرح میدهد. ساعت شش صبح، اتومبیل به آژانس نمیآید و کاظم رییس آژانس را به عنوان قربانی اول انتخاب و کشتن او را صحنهسازی میکند. سرانجام خودرو میرسد، مأموران با نقشهی قبلی وارد آژانس میشوند و در حالی که راننده اتومبیل سوییچ آن را در اختیار ندارد، افراد داخل آژانس آزاد میشوند و از دست اصغر با اسلحهی خالی از فشنگش نیز کاری برنمیآید. سلحشور، شادمان، همه چیز را پایان یافته تلقی میکنند، اما احمد با یک چرخ بال سرمیرسد و با حکمی از مسئولان رده بالا، عباس و کاظم را به فرودگاه میرساند. هنوز هواپیما از مرز هوایی کشور خارج نشده که درست هنگام تحویل سال نو، عباس برای همیشه آرام میشود. | ||
'''جوایز جشنوارهی فجر''' | '''جوایز جشنوارهی فجر''' | ||
سیمرغ بلورین بهترین فیلم؛ سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (پرویز پرستویی)؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (رضا کیانیان)؛ دیپلم افتخار برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (حبیب رضایی)؛ سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل زن (بیتا بادران)؛ سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (مجید انتظامی)؛ سیمرغ بلورین بهترین تدوین (هایده صفییاری)؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران. | سیمرغ بلورین بهترین فیلم؛ سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد ([[پرستویی، پرویز (همدان ۱۳۳۴ش)|پرویز پرستویی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ([[کیانیان، رضا (تهران ۱۳۳۰ش)|رضا کیانیان]])؛ دیپلم افتخار برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ([[رضایی، حبیب (تهران ۱۳۴۸ش)|حبیب رضایی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل زن ([[بیتا بادران]])؛ سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن ([[انتظامی، مجید (تهران ۱۳۲۸ش)|مجید انتظامی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین تدوین (هایده صفییاری)؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا | کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا | ||
تهیهکننده: ورا هنر؛ بنیاد سینمایی فارابی | تهیهکننده: ورا هنر؛ [[بنیاد سینمایی فارابی]] | ||
نویسنده:ابراهیم حاتمیکیا | نویسنده: ابراهیم حاتمیکیا | ||
فیلمبردار: عزیز ساعتی | فیلمبردار: عزیز ساعتی | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
موسیقی: مجید انتظامی | موسیقی: مجید انتظامی | ||
بازیگران:پرویز پرستویی، رضا کیانیان، حبیب رضایی، اصغر نقیزاده، قاسم زارع، بیتا بادران، بهروز شعیبی | بازیگران: پرویز پرستویی، رضا کیانیان، حبیب رضایی، اصغر نقیزاده، قاسم زارع، بیتا بادران، بهروز شعیبی | ||
---- | |||
[http://www.cinema-theatre.com/performance_2007/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A2%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%B4%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A7%DB%8C/] | [http://www.cinema-theatre.com/performance_2007/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A2%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D8%B4%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A7%DB%8C/] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۸
آژانس شیشهای The Glass Agency (film)
فیلم بلند سینمایی ساختهی ابراهیم حاتمیکیا. حاتمیکیا به عنوان نویسنده و کارگردان، این اثر را در سال 1376ش تولید کرده است. فیلم نخستینبار در شانزدهمین دورهی جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و در این جشنواره با دریافت 9 سیمرغ بلورین (از جمله در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه) و 14 نامزدی، رکوردی را در سینمای ایران به دست آورد که هنوز شکسته نشده است.
خلاصهی داستان
عباس، بسیجی شهرستانی که ترکش خمپارهای را کنار شاهرگ گردنش از دوران حضورش در جبهه به یادگار دارد، به اصرار همسرش نرگس برای معاینه به تهران میآید و در خیابان با همرزم سابقش کاظم روبهرو میشود که با اتومبیلش مشغول مسافرکشی است. پزشک وضعیت عباس را بحرانی تشخیص میدهد و توصیه میکند هرچه زودتر برای درآوردن ترکش به لندن برود. کاظم برای تأمین هزینهی سفر عباس، حاضر میشود اتومبیلش را بفروشد. در آژانس هواپیمایی، خریدار اتومبیل پول را به موقع به کاظم نمیرساند و او به ناچار به رییس آژانس پیشنهاد میکند تا رسیدن پول، سوییچ و مدارک اتومبیل را به گرو بردارد، اما رئیس آژانس نمیپذیرد. کاظم که عصبانی شده، شیشهی دفتر آژانس را میشکند و پس از خلع سلاح یک مأمور نیروی انتظامی، مشتریان آژانس را گروگان نگه میدارد تا مسئولان ترتیب سفر فوری او و عباس به لندن را بدهند. آژانس به سرعت توسط نیروهای انتظامی و امنیتی محاصره میشود و در این بین اصغر، همرزم کاظم و عباس نیز به افراد داخل آژانس میپیوندد. از طرف دیگر احمد ـ که خود همرزم کاظم بوده ـ به همراه فردی به نام سلحشور به عنوان نمایندگان نیروهای امنیتی وارد آژانس میشوند و از کاظم میخواهند که اسلحه را کنار بگذارد. کاظم نمیپذیرد و پس از آزاد کردن چند گروگان به احمد و سلحشور تا شش صبح مهلت میدهد تا اتومبیلی را برای بردن او و عباس به فرودگاه به آژانس بفرستند. در این بین، کاظم با پسرش که پشت در آژانس به دیدنش آمده و عباس با همسرش به گفتوگو مینشینند و هر یک موقعیت خود را توضیح میدهند. کاظم تا صبح بیدار میماند و در یادداشتهایش برای همسرش فاطمه وضعیت خاص خود را شرح میدهد. ساعت شش صبح، اتومبیل به آژانس نمیآید و کاظم رییس آژانس را به عنوان قربانی اول انتخاب و کشتن او را صحنهسازی میکند. سرانجام خودرو میرسد، مأموران با نقشهی قبلی وارد آژانس میشوند و در حالی که راننده اتومبیل سوییچ آن را در اختیار ندارد، افراد داخل آژانس آزاد میشوند و از دست اصغر با اسلحهی خالی از فشنگش نیز کاری برنمیآید. سلحشور، شادمان، همه چیز را پایان یافته تلقی میکنند، اما احمد با یک چرخ بال سرمیرسد و با حکمی از مسئولان رده بالا، عباس و کاظم را به فرودگاه میرساند. هنوز هواپیما از مرز هوایی کشور خارج نشده که درست هنگام تحویل سال نو، عباس برای همیشه آرام میشود.
جوایز جشنوارهی فجر
سیمرغ بلورین بهترین فیلم؛ سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (پرویز پرستویی)؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (رضا کیانیان)؛ دیپلم افتخار برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (حبیب رضایی)؛ سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل زن (بیتا بادران)؛ سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (مجید انتظامی)؛ سیمرغ بلورین بهترین تدوین (هایده صفییاری)؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران.
عوامل فیلم
کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا
تهیهکننده: ورا هنر؛ بنیاد سینمایی فارابی
نویسنده: ابراهیم حاتمیکیا
فیلمبردار: عزیز ساعتی
تدوین: هایده صفییاری
موسیقی: مجید انتظامی
بازیگران: پرویز پرستویی، رضا کیانیان، حبیب رضایی، اصغر نقیزاده، قاسم زارع، بیتا بادران، بهروز شعیبی