باب همایون: تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\1' به '<!--1') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بابهمایون <br> | بابهمایون <br> | ||
<p>خیابانی حد فاصل میدان توپخانه و خیابان صوراسرافیل در تهران. در ابتدای دورۀ قاجار، در سمت شمالی خیابان بابهمایونِ امروزی، خندقی قرار داشت و بر روی آن پلی چوبی بود که یک سر آن در بیابانی قرار میگرفت که امروز میدان توپخانه (سپه سابق، امام خمینی کنونی) است و مقابل آن دروازهای به نام دروازۀ دولت بود که مردم از آنجا وارد محوطۀ ارک حکومتی میشدند. در ۱۲۸۱ق و دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، برای توسعۀ شهر، خندق پر شد و در ۱۲۸۸ق دروازۀ جدیدی با سه دهانه و دو طبقه در جای آن بنا شد که دروازۀ شمالی شهر را تشکیل داد. بالای درِ هلالی طبقۀ اول، روی کاشیهای رنگین، علامت شیر و خورشید نقش بسته بود. دو طرف آن دو تاقنما و درگاه کاشیکاری شده وجود داشت. داخل درگاهها دو مجسمۀ مفرغیِ مشعلبهدست روی دو سکوی سنگی دیده میشدند. دو اتاق در دو طرف درگاهها با مقرنسهای گچی بسیار زیبا محل استقرار دربانها یا قاپوچیها بود. چهار اتاق در دو سمت دهانههای کناری، روی سکوهایی به ارتفاع ۵۰ سانتیمتر، قراولخانۀ کاخ گلستان بود. در طبقۀ دوم، تالاری وسیع با سه دهانۀ اُرسی مشبککاری هلالی و ایوانی با دو ستون مارپیچی گچبریشده با طرح گل و پیچک و نیمترنج داشت که دوطرف آن اتاقهای گوشواره با ارسیهای سهدریِ مشبّک آینهکاری بودند. بالاخانۀ دروازه محل جلوس شاه و تماشای مراسم کشتی در روزهای عید بود. این دروازه بهسبب راهداشتن به محدودۀ کاخ سلطنتی که شاه و زنانش از آنجا وارد و خارج میشدند، باب همایون یا سردر بابهمایون نام گرفت و خیابان عریض و سنگفرششدهای بهجای کوچۀ باریک و خاکی پیشین، که به آن کوچۀ دروازه دولت میگفتند، احداث شد که خیابان بابهمایون نام گرفت. آینهکاریهای سردر، زیر نور خورشید مانند قطعات الماس میدرخشیدند؛ از این رو، به سردر الماسیه نیز شهرت یافت و نام خود را به خیابان داد. عمارت سردر الماسیه از بناهای بسیار معروف و مهم شهر تهران بود و در ۱۳۱۱ش و دورۀ رضا شاه پهلوی، هنگام توسعۀ شهر، به همراه دیگر دروازهها تخریب شد. خیابان بابهمایون با درختان کهنسال پرشاخوبرگ و جویهای پرآب، بسیار زیبا و باصفا بود و از گردشگاههای مردم تهران به شمار میرفت و به دالان بهشت نیز شهرت داشت. نامهای دولت، ارک، و نقارهخانه نیز در مورد آن بهکار میرفت. در شمال غربی خیابان، یک بستنیفروشی به نام لقانطه دایر شده بود که صاحب آن در پیادهروِ پهن و سنگفرش چند حوض کاشی آبی برپا کرده بود و دور آنها میز و صندلی چیده بود. در بستنیفروشی لقانطه، فالوده و شربت و چای و قهوه نیز به فروش میرسید و مشتریانش بیشتر رجال و تحصیلکردگان بودند. خیابان بابهمایون، بهسبب نزدیکی به کاخ سلطنتی، اهمیت داشت و پیش از تأسیس کارخانههای چراغگاز و چراغبرق، در اواخر دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، با فانوسهای شیشهای نفتی که بر پایههای بلند نصب شده بودند روشن میشد. در دورۀ رضا شاه پهلوی، از اولین خیابانهایی بود که آسفالت شد. در ۱۲۹۹ق، مدرسۀ مجمعالصّنایع در خیابان بابهمایون احداث شد. اولین کارخانۀ نوشابهسازی که در آن زمان به لیموناد منحصر بود، در اواخر دورۀ قاجار در آنجا دایر شد. کتابفروشی گنج دانش از مکانهای قدیمی و بقعۀ امامزاده روحالله بن موسی کاظم با سردر کاشیکاریشده به تاریخ ۱۳۱۱ق، از بناهای تاریخی آن است.</p> | <p>خیابانی حد فاصل میدان توپخانه و خیابان صوراسرافیل در تهران. در ابتدای دورۀ قاجار، در سمت شمالی خیابان بابهمایونِ امروزی، خندقی قرار داشت و بر روی آن پلی چوبی بود که یک سر آن در بیابانی قرار میگرفت که امروز میدان توپخانه (سپه سابق، امام خمینی کنونی) است و مقابل آن دروازهای به نام دروازۀ دولت بود که مردم از آنجا وارد محوطۀ ارک حکومتی میشدند. در ۱۲۸۱ق و دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، برای توسعۀ شهر، خندق پر شد و در ۱۲۸۸ق دروازۀ جدیدی با سه دهانه و دو طبقه در جای آن بنا شد که دروازۀ شمالی شهر را تشکیل داد. بالای درِ هلالی طبقۀ اول، روی کاشیهای رنگین، علامت شیر و خورشید نقش بسته بود. دو طرف آن دو تاقنما و درگاه کاشیکاری شده وجود داشت. داخل درگاهها دو مجسمۀ مفرغیِ مشعلبهدست روی دو سکوی سنگی دیده میشدند. دو اتاق در دو طرف درگاهها با مقرنسهای گچی بسیار زیبا محل استقرار دربانها یا قاپوچیها بود. چهار اتاق در دو سمت دهانههای کناری، روی سکوهایی به ارتفاع ۵۰ سانتیمتر، قراولخانۀ کاخ گلستان بود. در طبقۀ دوم، تالاری وسیع با سه دهانۀ اُرسی مشبککاری هلالی و ایوانی با دو ستون مارپیچی گچبریشده با طرح گل و پیچک و نیمترنج داشت که دوطرف آن اتاقهای گوشواره با ارسیهای سهدریِ مشبّک آینهکاری بودند. بالاخانۀ دروازه محل جلوس شاه و تماشای مراسم کشتی در روزهای عید بود. این دروازه بهسبب راهداشتن به محدودۀ کاخ سلطنتی که شاه و زنانش از آنجا وارد و خارج میشدند، باب همایون یا سردر بابهمایون نام گرفت و خیابان عریض و سنگفرششدهای بهجای کوچۀ باریک و خاکی پیشین، که به آن کوچۀ دروازه دولت میگفتند، احداث شد که خیابان بابهمایون نام گرفت. آینهکاریهای سردر، زیر نور خورشید مانند قطعات الماس میدرخشیدند؛ از این رو، به سردر الماسیه نیز شهرت یافت و نام خود را به خیابان داد. عمارت سردر الماسیه از بناهای بسیار معروف و مهم شهر تهران بود و در ۱۳۱۱ش و دورۀ رضا شاه پهلوی، هنگام توسعۀ شهر، به همراه دیگر دروازهها تخریب شد. خیابان بابهمایون با درختان کهنسال پرشاخوبرگ و جویهای پرآب، بسیار زیبا و باصفا بود و از گردشگاههای مردم تهران به شمار میرفت و به دالان بهشت نیز شهرت داشت. نامهای دولت، ارک، و نقارهخانه نیز در مورد آن بهکار میرفت. در شمال غربی خیابان، یک بستنیفروشی به نام لقانطه دایر شده بود که صاحب آن در پیادهروِ پهن و سنگفرش چند حوض کاشی آبی برپا کرده بود و دور آنها میز و صندلی چیده بود. در بستنیفروشی لقانطه، فالوده و شربت و چای و قهوه نیز به فروش میرسید و مشتریانش بیشتر رجال و تحصیلکردگان بودند. خیابان بابهمایون، بهسبب نزدیکی به کاخ سلطنتی، اهمیت داشت و پیش از تأسیس کارخانههای چراغگاز و چراغبرق، در اواخر دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، با فانوسهای شیشهای نفتی که بر پایههای بلند نصب شده بودند روشن میشد. در دورۀ رضا شاه پهلوی، از اولین خیابانهایی بود که آسفالت شد. در ۱۲۹۹ق، مدرسۀ مجمعالصّنایع در خیابان بابهمایون احداث شد. اولین کارخانۀ نوشابهسازی که در آن زمان به لیموناد منحصر بود، در اواخر دورۀ قاجار در آنجا دایر شد. کتابفروشی گنج دانش از مکانهای قدیمی و بقعۀ امامزاده روحالله بن موسی کاظم با سردر کاشیکاریشده به تاریخ ۱۳۱۱ق، از بناهای تاریخی آن است. خیابان بابهمایون اکنون مرکز فروش کتوشلوار مردانه است.</p> | ||
---- | |||
<br><!--12007800--> | <br><!--12007800--> | ||
[[رده:جغرافیای ایران]] | [[رده:جغرافیای ایران]] | ||
[[رده:تهران]] | [[رده:تهران]] |
نسخهٔ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۲۲
بابهمایون
خیابانی حد فاصل میدان توپخانه و خیابان صوراسرافیل در تهران. در ابتدای دورۀ قاجار، در سمت شمالی خیابان بابهمایونِ امروزی، خندقی قرار داشت و بر روی آن پلی چوبی بود که یک سر آن در بیابانی قرار میگرفت که امروز میدان توپخانه (سپه سابق، امام خمینی کنونی) است و مقابل آن دروازهای به نام دروازۀ دولت بود که مردم از آنجا وارد محوطۀ ارک حکومتی میشدند. در ۱۲۸۱ق و دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، برای توسعۀ شهر، خندق پر شد و در ۱۲۸۸ق دروازۀ جدیدی با سه دهانه و دو طبقه در جای آن بنا شد که دروازۀ شمالی شهر را تشکیل داد. بالای درِ هلالی طبقۀ اول، روی کاشیهای رنگین، علامت شیر و خورشید نقش بسته بود. دو طرف آن دو تاقنما و درگاه کاشیکاری شده وجود داشت. داخل درگاهها دو مجسمۀ مفرغیِ مشعلبهدست روی دو سکوی سنگی دیده میشدند. دو اتاق در دو طرف درگاهها با مقرنسهای گچی بسیار زیبا محل استقرار دربانها یا قاپوچیها بود. چهار اتاق در دو سمت دهانههای کناری، روی سکوهایی به ارتفاع ۵۰ سانتیمتر، قراولخانۀ کاخ گلستان بود. در طبقۀ دوم، تالاری وسیع با سه دهانۀ اُرسی مشبککاری هلالی و ایوانی با دو ستون مارپیچی گچبریشده با طرح گل و پیچک و نیمترنج داشت که دوطرف آن اتاقهای گوشواره با ارسیهای سهدریِ مشبّک آینهکاری بودند. بالاخانۀ دروازه محل جلوس شاه و تماشای مراسم کشتی در روزهای عید بود. این دروازه بهسبب راهداشتن به محدودۀ کاخ سلطنتی که شاه و زنانش از آنجا وارد و خارج میشدند، باب همایون یا سردر بابهمایون نام گرفت و خیابان عریض و سنگفرششدهای بهجای کوچۀ باریک و خاکی پیشین، که به آن کوچۀ دروازه دولت میگفتند، احداث شد که خیابان بابهمایون نام گرفت. آینهکاریهای سردر، زیر نور خورشید مانند قطعات الماس میدرخشیدند؛ از این رو، به سردر الماسیه نیز شهرت یافت و نام خود را به خیابان داد. عمارت سردر الماسیه از بناهای بسیار معروف و مهم شهر تهران بود و در ۱۳۱۱ش و دورۀ رضا شاه پهلوی، هنگام توسعۀ شهر، به همراه دیگر دروازهها تخریب شد. خیابان بابهمایون با درختان کهنسال پرشاخوبرگ و جویهای پرآب، بسیار زیبا و باصفا بود و از گردشگاههای مردم تهران به شمار میرفت و به دالان بهشت نیز شهرت داشت. نامهای دولت، ارک، و نقارهخانه نیز در مورد آن بهکار میرفت. در شمال غربی خیابان، یک بستنیفروشی به نام لقانطه دایر شده بود که صاحب آن در پیادهروِ پهن و سنگفرش چند حوض کاشی آبی برپا کرده بود و دور آنها میز و صندلی چیده بود. در بستنیفروشی لقانطه، فالوده و شربت و چای و قهوه نیز به فروش میرسید و مشتریانش بیشتر رجال و تحصیلکردگان بودند. خیابان بابهمایون، بهسبب نزدیکی به کاخ سلطنتی، اهمیت داشت و پیش از تأسیس کارخانههای چراغگاز و چراغبرق، در اواخر دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، با فانوسهای شیشهای نفتی که بر پایههای بلند نصب شده بودند روشن میشد. در دورۀ رضا شاه پهلوی، از اولین خیابانهایی بود که آسفالت شد. در ۱۲۹۹ق، مدرسۀ مجمعالصّنایع در خیابان بابهمایون احداث شد. اولین کارخانۀ نوشابهسازی که در آن زمان به لیموناد منحصر بود، در اواخر دورۀ قاجار در آنجا دایر شد. کتابفروشی گنج دانش از مکانهای قدیمی و بقعۀ امامزاده روحالله بن موسی کاظم با سردر کاشیکاریشده به تاریخ ۱۳۱۱ق، از بناهای تاریخی آن است. خیابان بابهمایون اکنون مرکز فروش کتوشلوار مردانه است.