فرخی سیستانی، علی بن جولوغ ( ـ ۴۲۹ق): تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\3' به '<!--3') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
فرّخی سیستانی، علی بن جولوغ ( ـ ۴۲۹ق) | فرّخی سیستانی، علی بن جولوغ ( ـ ۴۲۹ق) | ||
شاعر ایرانی. پدرش از غلامان خلف بن احمد | شاعر ایرانی. پدرش از غلامان خلف بن [[احمد صفاری ( ـ۳۵۲ق)|احمد صفاری]]، معروف به امیر خلف بانو، بود. فرخی نخست در خدمت یکی از دهاقین سیستان بود و سپس به دربار [[چغانیان]] رفت و قصیدۀ داغگاه را در ستایش ابوالمظفر احمد بن محمد چغانی (←'''''' [[آل_محتاج|آل_محتاج]]) سرود. پس از آن به دربار غزنه رفت و شاهان و وزیران غزنوی را مدح گفت. نامدارترین ممدوح او [[محمود غزنوی (۳۶۰ـ۴۲۱ق)|سلطان محمود]] بود که سلطان را در سفرهای جنگیاش همراهی و کشورگشاییهای او را توصیف کرده است. قصیدهای که در مرگ سلطان محمود سروده، از زیباترین مرثیهها در شعر فارسی است. مرگ فرخی در جوانی اتفاق افتاده و مایۀ تأثر شاعران معاصر او بوده است. در مدیحهسرایی نوآوریهایی دارد و برای توصیفهایش از تغزل و تشبیههایی سازگار با هویت ممدوح خود بهره میگیرد. در ''دیوان'' او واژههای غریب و دور از ذهن یا مضامین پیچیده وجود ندارد. در سرودن شعرهای سهل و ممتنع، گاه با [[سعدی، مصلح الدین (شیراز ح ۶۰۶ـ ح ۶۹۱ق)|سعدی]] برابری میکند. از شاعران گذشته، بیش از همه به [[رودکی، ابوعبدالله جعفر بن محمد (۳۳۰-۳۲۹ق)|رودکی]] و نیز ابوالحسن کسایی نظر داشته و از همروزگارانش، بیشتر از [[عنصری بلخی، حسن بن احمد ( ـ۴۳۱ق)|عنصری]] تأثیر پذیرفته است. از شاعران سبک خراسانی و دوستدار طبیعت بوده است. از بزرگترین شاعران موسیقیشناس نیز بود و خود [[بربط]] مینواخت و نمودهایی از این گرایش در اشعارش دیده میشود. ''دیوان فرخی'' نخستینبار در ۱۳۰۱ش در تهران و پس از آن بهکوشش [[دبیرسیاقی، سید محمد (قزوین ۱۲۹۸ش)|محمد دبیرسیاقی]] بهچاپ رسیده است (۱۳۳۵ش). | ||
<br/> <!--33064400--> | <br /> <!--33064400--> | ||
[[Category:ادبیات فارسی]] [[Category:ادبیات قدیم – اشخاص]] | [[Category:ادبیات فارسی]] | ||
[[Category:ادبیات قدیم – اشخاص]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۹
فرّخی سیستانی، علی بن جولوغ ( ـ ۴۲۹ق)
شاعر ایرانی. پدرش از غلامان خلف بن احمد صفاری، معروف به امیر خلف بانو، بود. فرخی نخست در خدمت یکی از دهاقین سیستان بود و سپس به دربار چغانیان رفت و قصیدۀ داغگاه را در ستایش ابوالمظفر احمد بن محمد چغانی (← آل_محتاج) سرود. پس از آن به دربار غزنه رفت و شاهان و وزیران غزنوی را مدح گفت. نامدارترین ممدوح او سلطان محمود بود که سلطان را در سفرهای جنگیاش همراهی و کشورگشاییهای او را توصیف کرده است. قصیدهای که در مرگ سلطان محمود سروده، از زیباترین مرثیهها در شعر فارسی است. مرگ فرخی در جوانی اتفاق افتاده و مایۀ تأثر شاعران معاصر او بوده است. در مدیحهسرایی نوآوریهایی دارد و برای توصیفهایش از تغزل و تشبیههایی سازگار با هویت ممدوح خود بهره میگیرد. در دیوان او واژههای غریب و دور از ذهن یا مضامین پیچیده وجود ندارد. در سرودن شعرهای سهل و ممتنع، گاه با سعدی برابری میکند. از شاعران گذشته، بیش از همه به رودکی و نیز ابوالحسن کسایی نظر داشته و از همروزگارانش، بیشتر از عنصری تأثیر پذیرفته است. از شاعران سبک خراسانی و دوستدار طبیعت بوده است. از بزرگترین شاعران موسیقیشناس نیز بود و خود بربط مینواخت و نمودهایی از این گرایش در اشعارش دیده میشود. دیوان فرخی نخستینبار در ۱۳۰۱ش در تهران و پس از آن بهکوشش محمد دبیرسیاقی بهچاپ رسیده است (۱۳۳۵ش).