قاف ، کوه: تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\3' به '<!--3') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
قاف، کوه <br> | قاف، کوه <br> | ||
<p>در ''شاهنامۀ'' فردوسی و افسانهها و روایتهای اسلامی رشتهکوهی افسانهای در گرداگرد زمین. یاقوت حُمَوی آن را نماد همۀ کوههای روی زمین میداند. آوردهاند که این رشته سر بر کوه کنارههای آسمان میساید و چون ستونی میان آسمان و زمین، مانع از فروریختن آسمان و لرزشهای متعدد زمین میشود. مؤلفان دورۀ اسلامی جنس این کوه را از زمرد و یا زِبَرجَدّ دانستهاند و گفتهاند که رنگ آسمان بازتابی است از رنگ این کوه. برخی پشت کوه قاف را مسکن فرشتگان، برخی کُنام | <p>در ''[[شاهنامه|شاهنامۀ]]'' [[فردوسی]] و افسانهها و روایتهای اسلامی رشتهکوهی افسانهای در گرداگرد زمین. یاقوت حُمَوی آن را نماد همۀ کوههای روی زمین میداند. آوردهاند که این رشته سر بر کوه کنارههای آسمان میساید و چون ستونی میان آسمان و زمین، مانع از فروریختن آسمان و لرزشهای متعدد زمین میشود. مؤلفان دورۀ اسلامی جنس این کوه را از زمرد و یا زِبَرجَدّ دانستهاند و گفتهاند که رنگ آسمان بازتابی است از رنگ این کوه. برخی پشت کوه قاف را مسکن فرشتگان، برخی کُنام اَجِنِّه و گروهی سرزمین زر و سیم و مُشک هم دانستهاند. در ''شاهنامۀ'' فردوسی، [[سیمرغ (اسطوره)|سیمرغ]] در پشت کوه قاف زندگی میکند. بنابر روایتی افسانهای چون اسکندر به کوه قاف رسید، کوههای کوچکی گرداگرد آن دید که موکلان آنها را عروِق میدانستند که همۀ شهرها با آنها در پیوندند و زلزلۀ هر شهری ناشی از لرزیدن کوه مربوط به خود است. کوه قاف بهسبب عظمت [[البرز|کوه البرز]] با این کوه یکی دانسته شده است.</p> | ||
<br><!--34013600--> | <br><!--34013600--> | ||
[[رده:فرهنگ عامیانه (فولکلور) جهان]] | [[رده:فرهنگ عامیانه (فولکلور) جهان]] | ||
[[رده:مفاهیم، اصطلاحات و عناصر مشترک]] | [[رده:مفاهیم، اصطلاحات و عناصر مشترک]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۶
قاف، کوه
در شاهنامۀ فردوسی و افسانهها و روایتهای اسلامی رشتهکوهی افسانهای در گرداگرد زمین. یاقوت حُمَوی آن را نماد همۀ کوههای روی زمین میداند. آوردهاند که این رشته سر بر کوه کنارههای آسمان میساید و چون ستونی میان آسمان و زمین، مانع از فروریختن آسمان و لرزشهای متعدد زمین میشود. مؤلفان دورۀ اسلامی جنس این کوه را از زمرد و یا زِبَرجَدّ دانستهاند و گفتهاند که رنگ آسمان بازتابی است از رنگ این کوه. برخی پشت کوه قاف را مسکن فرشتگان، برخی کُنام اَجِنِّه و گروهی سرزمین زر و سیم و مُشک هم دانستهاند. در شاهنامۀ فردوسی، سیمرغ در پشت کوه قاف زندگی میکند. بنابر روایتی افسانهای چون اسکندر به کوه قاف رسید، کوههای کوچکی گرداگرد آن دید که موکلان آنها را عروِق میدانستند که همۀ شهرها با آنها در پیوندند و زلزلۀ هر شهری ناشی از لرزیدن کوه مربوط به خود است. کوه قاف بهسبب عظمت کوه البرز با این کوه یکی دانسته شده است.