ایستایی تقابلی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Contrapposto2.jpg|بندانگشتی|ایستایی تقابلی]] | |||
ایستایی تقابلی (contrapposto) | ایستایی تقابلی (contrapposto) | ||
(یا: کُنتراپُستو) در هنرهای بصری<ref>visual arts</ref>، بهویژه مجسمهسازی و نقاشی، حالت ایستایی نامتقارن انسان بهنحوی که بخشی از اندام، نسبت به سمت دیگر پیچش داشته باشد، در نتیجه وزن بدن بهجای هر دو پا، بر روی یک پا تعادل مییابد. ایستاییِ تقابلی، نخست در مجسمهسازی یونان در قرن ۶پم بهحصول پیوست، سپس در مجسمههای بدون تکیهگاه<ref>free-standing</ref> | (یا: کُنتراپُستو) در هنرهای بصری<ref>visual arts</ref>، بهویژه مجسمهسازی و نقاشی، حالت ایستایی نامتقارن انسان بهنحوی که بخشی از اندام، نسبت به سمت دیگر پیچش داشته باشد، در نتیجه وزن بدن بهجای هر دو پا، بر روی یک پا تعادل مییابد. ایستاییِ تقابلی، نخست در مجسمهسازی یونان در قرن ۶پم بهحصول پیوست، سپس در مجسمههای بدون تکیهگاه<ref>free-standing</ref> دورۀ رنسانس<ref>Renaissance </ref> احیا شد؛ بهویژه در مجسمۀ ''داود<ref>David</ref>'' [[دوناتلو|دوناتلّو]]<ref>Donatello</ref> (دهۀ ۱۴۳۰م، [[بارجلو|بارجلّو]]<ref>Bargello </ref>، [[فلورانس]]<ref>Florence</ref>)، و ''داود'' [[میکلانژ]] (۱۵۰۴، آکادمیا<ref>Accademia</ref>، فلورانس). ایستایی تقابلی بهسبب امکان ایجاد حالات بیانگر، و استفاده از خطوط پرپیچوخم، متعاقباً مورد استفادۀ نقاشان و مجسمهسازان شیوهگر<ref>Mannerist</ref> (مانریست) قرار گرفت و ویژگی متکلّفتری یافت. | ||
| |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۱۳
ایستایی تقابلی (contrapposto)
(یا: کُنتراپُستو) در هنرهای بصری[۱]، بهویژه مجسمهسازی و نقاشی، حالت ایستایی نامتقارن انسان بهنحوی که بخشی از اندام، نسبت به سمت دیگر پیچش داشته باشد، در نتیجه وزن بدن بهجای هر دو پا، بر روی یک پا تعادل مییابد. ایستاییِ تقابلی، نخست در مجسمهسازی یونان در قرن ۶پم بهحصول پیوست، سپس در مجسمههای بدون تکیهگاه[۲] دورۀ رنسانس[۳] احیا شد؛ بهویژه در مجسمۀ داود[۴] دوناتلّو[۵] (دهۀ ۱۴۳۰م، بارجلّو[۶]، فلورانس[۷])، و داود میکلانژ (۱۵۰۴، آکادمیا[۸]، فلورانس). ایستایی تقابلی بهسبب امکان ایجاد حالات بیانگر، و استفاده از خطوط پرپیچوخم، متعاقباً مورد استفادۀ نقاشان و مجسمهسازان شیوهگر[۹] (مانریست) قرار گرفت و ویژگی متکلّفتری یافت.