ارلنگر، جوزف (۱۸۷۴ـ۱۹۶۵): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اِرلَنگِر، جوزِف ( | اِرلَنگِر، جوزِف (۱۸۷۴ـ۱۹۶۵l)(Erlanger, Joseph)<br /> [[File:11204000.jpg|thumb|اِرلَنگِر، جوزِف]]فیزیولوژیست امریکایی. به سبب تحقیق در زمینۀ چگونگی انتقال تکانهها<ref>impulses</ref> با رشتههای عصبی<ref>nerve fibres | ||
</ref>، به همراه [[گاسر، هربرت (۱۸۸۸ـ۱۹۶۳)|هربرت گاسر]]<ref>Herbert Gasser </ref> به [[نوبل، جایزه|جایزۀ نوبل]] فیزیولوژی و پزشکی ۱۹۴۴ دست یافت. آنان دریافتند که رشتههای عصبیِ نازکتر هدایت پیامهای حس درد را برعهده دارند و ضخامت هر رشتۀ عصبی تعیینکنندۀ سرعت انتقال علایم الکتریکی در آن رشته است. [[نورون|نورون]]<ref>neuron </ref>ها یاختههاییاند که برای انتقال علایم الکتریکی از محلی به محل دیگر تخصص یافتهاند و واحدهای عملکردی دستگاه عصبی بهشمار میآیند. انواع گوناگونی از نورونها وجوه مشترکی دارند. هر نورون دارای جسم یاختهای<ref>cell body </ref> نسبتاً بزرگی است که بخش عمدۀ [[سیتوپلاسم]]<ref>cytoplasm </ref> و اندامک<ref>organelle</ref>ها در آن قرار دارد. بهعلاوه، نورونها زواید رشتهمانند درازی دارند که به فواصل طولانی در بدن کشیده میشوند و پیامها را منتقل میکنند. ارلنگر برای اولینبار انواع متفاوتی از نورونها را تشخیص داد و توصیف کرد. او و گاسر نشان دادند که میتوان رشتههای حسی (دندرونها<ref> dendrons</ref>) تنههای عصبی<ref> nerve trunks </ref> مختلط را، که عصبهای دارای هر دو نورون حسی و حرکتیاند، براساس اندازه و مشخصات فیزیکی آنها دستهبندی کرد. ارلنگر در [[سان فرانسیسکو|سانفرانسیسکو]]<ref>San Francisco </ref> زاده شد و در دانشکدۀ پزشکی جان هاپکینز<ref>Johns Hopkins </ref> درس خواند. از ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۶م، استاد فیزیولوژی دانشگاه [[واشینگتن (امریکا)|واشینگتن]] بود و در همان زمان همکاری با گاسرِ فیزیولوژیست اعصاب<ref>neurophysiologist</ref> را شروع کرد. | |||
</ref>، به همراه هربرت گاسر<ref>Herbert Gasser </ref> به جایزۀ نوبل فیزیولوژی و پزشکی ۱۹۴۴ دست یافت. آنان دریافتند که رشتههای عصبیِ نازکتر هدایت پیامهای حس درد را برعهده دارند و ضخامت هر رشتۀ عصبی تعیینکنندۀ سرعت انتقال علایم الکتریکی در آن رشته است. نورون<ref>neuron </ref>ها یاختههاییاند که برای انتقال علایم الکتریکی از محلی به محل دیگر تخصص یافتهاند و واحدهای عملکردی دستگاه عصبی بهشمار میآیند. انواع گوناگونی از نورونها وجوه مشترکی دارند. هر نورون دارای جسم یاختهای<ref>cell body </ref> نسبتاً بزرگی است که بخش عمدۀ سیتوپلاسم<ref>cytoplasm </ref> و اندامک<ref>organelle</ref>ها در آن قرار دارد. بهعلاوه، نورونها زواید رشتهمانند درازی دارند که به فواصل طولانی در بدن کشیده میشوند و پیامها را منتقل میکنند. ارلنگر برای اولینبار انواع متفاوتی از نورونها را تشخیص داد و توصیف کرد. او و گاسر نشان دادند که میتوان رشتههای حسی (دندرونها<ref> dendrons</ref>) تنههای عصبی<ref> nerve trunks </ref> مختلط را، که عصبهای دارای هر دو نورون حسی و حرکتیاند، براساس اندازه و مشخصات فیزیکی آنها دستهبندی کرد. ارلنگر در سانفرانسیسکو<ref>San Francisco </ref> زاده شد و در دانشکدۀ پزشکی جان هاپکینز<ref>Johns Hopkins </ref> درس خواند. از ۱۹۱۰ تا | |||
| | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
---- | ---- | ||
[[Category:پزشکی]] [[Category:کالبدشناسی و فیزیولوژی]] | [[Category:پزشکی]] | ||
[[Category:کالبدشناسی و فیزیولوژی]] | |||
<references /> |
نسخهٔ ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۷
اِرلَنگِر، جوزِف (۱۸۷۴ـ۱۹۶۵l)(Erlanger, Joseph)
فیزیولوژیست امریکایی. به سبب تحقیق در زمینۀ چگونگی انتقال تکانهها[۱] با رشتههای عصبی[۲]، به همراه هربرت گاسر[۳] به جایزۀ نوبل فیزیولوژی و پزشکی ۱۹۴۴ دست یافت. آنان دریافتند که رشتههای عصبیِ نازکتر هدایت پیامهای حس درد را برعهده دارند و ضخامت هر رشتۀ عصبی تعیینکنندۀ سرعت انتقال علایم الکتریکی در آن رشته است. نورون[۴]ها یاختههاییاند که برای انتقال علایم الکتریکی از محلی به محل دیگر تخصص یافتهاند و واحدهای عملکردی دستگاه عصبی بهشمار میآیند. انواع گوناگونی از نورونها وجوه مشترکی دارند. هر نورون دارای جسم یاختهای[۵] نسبتاً بزرگی است که بخش عمدۀ سیتوپلاسم[۶] و اندامک[۷]ها در آن قرار دارد. بهعلاوه، نورونها زواید رشتهمانند درازی دارند که به فواصل طولانی در بدن کشیده میشوند و پیامها را منتقل میکنند. ارلنگر برای اولینبار انواع متفاوتی از نورونها را تشخیص داد و توصیف کرد. او و گاسر نشان دادند که میتوان رشتههای حسی (دندرونها[۸]) تنههای عصبی[۹] مختلط را، که عصبهای دارای هر دو نورون حسی و حرکتیاند، براساس اندازه و مشخصات فیزیکی آنها دستهبندی کرد. ارلنگر در سانفرانسیسکو[۱۰] زاده شد و در دانشکدۀ پزشکی جان هاپکینز[۱۱] درس خواند. از ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۶م، استاد فیزیولوژی دانشگاه واشینگتن بود و در همان زمان همکاری با گاسرِ فیزیولوژیست اعصاب[۱۲] را شروع کرد.