پرده آخر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
'''خلاصه‌ی داستان'''
'''خلاصه‌ی داستان'''


«تاج‌الملوك و كامران میرزا، تنها بازماندگان دودمان رفیع‌الملك،‌ برای تصاحب مجدد خانه‌ی موروثی خانواده كه پس از غرق شدن برادرشان حسام میرزا در رودخانه به همسرش فروغ‌الزمان به ارث رسیده، دست به توطئه می‌زنند. نقشه‌ی توطئه این است كه با اجرای نمایشی كه كامران میرزا نوشته، ثابت كنند كه فروغ‌الزمان مجنون است و احتمالاً بعداً او را از سر راه بردارند. یك گروه دوره‌گرد تئاتری را استخدام می‌كنند تا در نقش خدمه‌ی خانه، در اجرای توطئه كمك كنند. گروه نمایشی كه از نیت نهایی این خواهر و برادر بی‌خبرند، وارد این بازی می‌شوند. فروغ‌الزمان كه در شهرستان ساكن بوده، بی‌خبر از همه‌جا برای اولین بار وارد این خانه می‌شود و از همان ابتدا بازی شروع می‌شود و به او وانمود می‌كنند كه شوهرش را كشته‌اند. فروغ‌الزمان از شهربانی كمك می‌خواهد و بازرس ركنی و مأمورانش وارد ماجرا می‌شوند، اما در بازرسی‌ها مدركی به دست نمی‌آورند و تاج الملوك به طور ضمنی به بازرس ركنی می‌فهماند كه فروغ دچار پریشان‌حالی است. با رفتن ركنی و مأمورانش، بازی‌ها ادامه پیدا می‌كند و فروغ كه ندانسته خود یكی از بازیگران اصلی نمایش است، هر بار فریب می‌خورد و كارش به بیماری می‌كشد. در ادامه‌ی نمایش، او را در موقعیتی قرار می‌دهند كه دست به قتل بزند و طبیعتاً پای بازرس ركنی و همكارانش دوباره به میان كشیده می‌شود. اما این بار ركنی به ماجرا مشكوك شده، دستور پی‌گیری و تحقیق می‌دهد. اما بازی همچنان ادامه دارد. فروغ كه متوجه شده جانش در خطر است، قصد گریز می‌كند. اما راهش بسته است. او كم كم واقعاً دچار پریشان‌حالی می‌شود. تاج‌الملوك كه گرداننده‌ی اصلی ماجراست، موقعیت را برای از میان برداشتن او مناسب می‌یابد. اما گروه بازیگران كه به نیت واقعی او پی برده‌اند، خانه را ترك می‌كنند. كامران میرزا هم كه دلباخته‌ی فروغ شده، حاضر به قتل او نمی‌شود و در مقابل خواهرش می‌ایستد. از سوی دیگر ركنی كه در پی‌گیری‌هایش اصل ماجرا را كشف كرده، به كمك فروغ می‌آید و او را در جریان همه‌ی قضایا قرار می‌دهد و همچنین، بازیگران را وامی‌دارد كه به خانه برگردند و در پرده‌ی آخر نمایش، از راز توطئه پرده‌برداری كنند. در خاتمه، تاج‌الملوك كارش به جنون می‌كشد و فروغ خانه را می‌بخشد تا به بیمارستانی برای مستمندان تبدیل شود.»<ref>http://www.cinema-theatre.com/performance_1604/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D8%B1/</ref>
«تاج‌الملوک و کامران میرزا، تنها بازماندگان دودمان رفیع‌الملک،‌ برای تصاحب مجدد خانه‌ی موروثی خانواده که پس از غرق شدن برادرشان حسام میرزا در رودخانه به همسرش فروغ‌الزمان به ارث رسیده، دست به توطئه می‌زنند. نقشه‌ی توطئه این است که با اجرای نمایشی که کامران میرزا نوشته، ثابت کنند که فروغ‌الزمان مجنون است و احتمالاً بعداً او را از سر راه بردارند. یک گروه دوره‌گرد تئاتری را استخدام می‌کنند تا در نقش خدمه‌ی خانه، در اجرای توطئه کمک کنند. گروه نمایشی که از نیت نهایی این خواهر و برادر بی‌خبرند، وارد این بازی می‌شوند. فروغ‌الزمان که در شهرستان ساکن بوده، بی‌خبر از همه‌جا برای اولین بار وارد این خانه می‌شود و از همان ابتدا بازی شروع می‌شود و به او وانمود می‌کنند که شوهرش را کشته‌اند. فروغ‌الزمان از شهربانی کمک می‌خواهد و بازرس رکنی و مأمورانش وارد ماجرا می‌شوند، اما در بازرسی‌ها مدرکی به دست نمی‌آورند و تاج الملوک به طور ضمنی به بازرس رکنی می‌فهماند که فروغ دچار پریشان‌حالی است. با رفتن رکنی و مأمورانش، بازی‌ها ادامه پیدا می‌کند و فروغ که ندانسته خود یکی از بازیگران اصلی نمایش است، هر بار فریب می‌خورد و کارش به بیماری می‌کشد. در ادامه‌ی نمایش، او را در موقعیتی قرار می‌دهند که دست به قتل بزند و طبیعتاً پای بازرس رکنی و همکارانش دوباره به میان کشیده می‌شود. اما این بار رکنی به ماجرا مشکوک شده، دستور پی‌گیری و تحقیق می‌دهد. اما بازی همچنان ادامه دارد. فروغ که متوجه شده جانش در خطر است، قصد گریز می‌کند. اما راهش بسته است. او کم کم واقعاً دچار پریشان‌حالی می‌شود. تاج‌الملوک که گرداننده‌ی اصلی ماجراست، موقعیت را برای از میان برداشتن او مناسب می‌یابد. اما گروه بازیگران که به نیت واقعی او پی برده‌اند، خانه را ترک می‌کنند. کامران میرزا هم که دلباخته‌ی فروغ شده، حاضر به قتل او نمی‌شود و در مقابل خواهرش می‌ایستد. از سوی دیگر رکنی که در پی‌گیری‌هایش اصل ماجرا را کشف کرده، به کمک فروغ می‌آید و او را در جریان همه‌ی قضایا قرار می‌دهد و همچنین، بازیگران را وامی‌دارد که به خانه برگردند و در پرده‌ی آخر نمایش، از راز توطئه پرده‌برداری کنند. در خاتمه، تاج‌الملوک کارش به جنون می‌کشد و فروغ خانه را می‌بخشد تا به بیمارستانی برای مستمندان تبدیل شود.»<ref>http://www.cinema-theatre.com/performance_1604/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D8%B1/</ref>
 




خط ۱۶: خط ۱۷:


سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن ([[فریماه فرجامی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌برداری (اصغر رفیعی جم)؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد ([[سعید پورصمیمی (تهران ۱۳۲۲ش)|سعید پورصمیمی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن ([[نیکو خردمند]])؛ سیمرغ بلورین بهترین طراح صحنه (حسن فارسی)؛ سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (مسعود ولدبیگی و [[مژده شمسایی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری ([[پرویز آبنار]])؛ دیپلم افتخار بهترین فیلم از بخش فیلم‌های اول و دوم.
سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن ([[فریماه فرجامی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌برداری (اصغر رفیعی جم)؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد ([[سعید پورصمیمی (تهران ۱۳۲۲ش)|سعید پورصمیمی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن ([[نیکو خردمند]])؛ سیمرغ بلورین بهترین طراح صحنه (حسن فارسی)؛ سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (مسعود ولدبیگی و [[مژده شمسایی]])؛ سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری ([[پرویز آبنار]])؛ دیپلم افتخار بهترین فیلم از بخش فیلم‌های اول و دوم.




خط ۴۲: خط ۴۴:




<br>
[[رده:سینما]]
[[رده:سینما]]
[[رده:ایران - آثار و رویدادها]]
[[رده:ایران - آثار و رویدادها]]
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۱۴

پوستر فیلم
پوستر فیلم

پرده‌ی آخر


فیلم بلند سینمایی به نویسندگی و کارگردانی واروژ کریم‌مسیحی، تولید سال ۱۳۷۰ش. فیلمی از قدیمی‌ترین دستیار بهرام بیضایی، با همان شیوه و تمهید «نمایش در نمایشِ» بیضایی، که در آن مرزِ بین واقعیت و نمایش درهم می‌ریزد. قصه‌ی فیلم درباره‌ی خواهر و برادری از خانواده‌ای قدیمی است که براساس نمایش‌نامه‌ای که برادر نوشته توطئه‌ای را علیه زن برادرشان که دارایی خانواده را به‌ ارث برده طراحی می‌کنند. داستان این فیلم در سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد.

پرده‌ی آخر در نهمین دوره جشنواره فیلم فجر در بخش‌های مسابقه‌ی سینمای ایران و مسابقه‌ی فیلم‌های اول و دوم حضور داشت و توانست بعد از نامزدی در 12 رشته، 8 سیمرغ بلورین را از آن خود کند.


خلاصه‌ی داستان

«تاج‌الملوک و کامران میرزا، تنها بازماندگان دودمان رفیع‌الملک،‌ برای تصاحب مجدد خانه‌ی موروثی خانواده که پس از غرق شدن برادرشان حسام میرزا در رودخانه به همسرش فروغ‌الزمان به ارث رسیده، دست به توطئه می‌زنند. نقشه‌ی توطئه این است که با اجرای نمایشی که کامران میرزا نوشته، ثابت کنند که فروغ‌الزمان مجنون است و احتمالاً بعداً او را از سر راه بردارند. یک گروه دوره‌گرد تئاتری را استخدام می‌کنند تا در نقش خدمه‌ی خانه، در اجرای توطئه کمک کنند. گروه نمایشی که از نیت نهایی این خواهر و برادر بی‌خبرند، وارد این بازی می‌شوند. فروغ‌الزمان که در شهرستان ساکن بوده، بی‌خبر از همه‌جا برای اولین بار وارد این خانه می‌شود و از همان ابتدا بازی شروع می‌شود و به او وانمود می‌کنند که شوهرش را کشته‌اند. فروغ‌الزمان از شهربانی کمک می‌خواهد و بازرس رکنی و مأمورانش وارد ماجرا می‌شوند، اما در بازرسی‌ها مدرکی به دست نمی‌آورند و تاج الملوک به طور ضمنی به بازرس رکنی می‌فهماند که فروغ دچار پریشان‌حالی است. با رفتن رکنی و مأمورانش، بازی‌ها ادامه پیدا می‌کند و فروغ که ندانسته خود یکی از بازیگران اصلی نمایش است، هر بار فریب می‌خورد و کارش به بیماری می‌کشد. در ادامه‌ی نمایش، او را در موقعیتی قرار می‌دهند که دست به قتل بزند و طبیعتاً پای بازرس رکنی و همکارانش دوباره به میان کشیده می‌شود. اما این بار رکنی به ماجرا مشکوک شده، دستور پی‌گیری و تحقیق می‌دهد. اما بازی همچنان ادامه دارد. فروغ که متوجه شده جانش در خطر است، قصد گریز می‌کند. اما راهش بسته است. او کم کم واقعاً دچار پریشان‌حالی می‌شود. تاج‌الملوک که گرداننده‌ی اصلی ماجراست، موقعیت را برای از میان برداشتن او مناسب می‌یابد. اما گروه بازیگران که به نیت واقعی او پی برده‌اند، خانه را ترک می‌کنند. کامران میرزا هم که دلباخته‌ی فروغ شده، حاضر به قتل او نمی‌شود و در مقابل خواهرش می‌ایستد. از سوی دیگر رکنی که در پی‌گیری‌هایش اصل ماجرا را کشف کرده، به کمک فروغ می‌آید و او را در جریان همه‌ی قضایا قرار می‌دهد و همچنین، بازیگران را وامی‌دارد که به خانه برگردند و در پرده‌ی آخر نمایش، از راز توطئه پرده‌برداری کنند. در خاتمه، تاج‌الملوک کارش به جنون می‌کشد و فروغ خانه را می‌بخشد تا به بیمارستانی برای مستمندان تبدیل شود.»[۱]


جوایز جشنواره فیلم فجر[۲]

سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (فریماه فرجامی)؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌برداری (اصغر رفیعی جم)؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد (سعید پورصمیمی)؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن (نیکو خردمند)؛ سیمرغ بلورین بهترین طراح صحنه (حسن فارسی)؛ سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (مسعود ولدبیگی و مژده شمسایی)؛ سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری (پرویز آبنار)؛ دیپلم افتخار بهترین فیلم از بخش فیلم‌های اول و دوم.


بازیگران و عوامل فیلم

کارگردان و نویسنده: واروژ کریم‌مسیحی

تهیه‌کننده: کجید مدرسی؛ محمدمهدی دادگو

مدیر فیلم‌برداری: اصغر رفیعی‌جم

تدوینگر: واروژ کریم‌مسیحی؛ ژیلا ایپکچی

طراح صحنه و لباس: حسن فارسی

طراح چهره‌پردازی: مسعود ولدبیگی؛ مژده شمسایی

آهنگساز: بابک بیات

صدابردار: پرویز آبنار؛ حسین غفاری

ترکیب صدا: اسحاق خانزادی

بازیگران: فریماه فرجامی؛ داریوش ارجمند؛ نیکو خردمند؛ جمشید هاشم‌پور ؛ سعید پورصمیمی؛ ماهایا پطروسیان؛ مرتضی ضرابی؛ شهین علیزاده؛ غلامحسین لطفی؛ حسین محجوب؛ ادیک اصلانیان؛ لوریک میناسیان